جنسیت و تمایز عادت‌واره: بررسی مقایسه‌ای فهم و تجربۀ زنان و مردان در مواجهه با طلاق (مورد مطالعه: شهر تبریز)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار جامعه‌شناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز و عضو قطب علمی جامعه‌شناسی سلامت دانشگاه تبریز

2 کارشناس ارشد جامعه‌شناسی، دانشگاه تبریز

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه‌ای فهم زنان و مردان در مواجهه با طلاق در شهر تبریز انجام گرفته است. برای جمع‌آوری داده‌ها از روش تحقیق کیفی و تکنیک مصاحبۀ عمیق استفاده شد و تجزیه و تحلیل اطلاعات و یافته‌های تحقیق و ارائۀ نظریۀ نهایی، به روش نظریۀ زمینه‌ای صورت گرفت. 32 نفر (17 زن و 15 مرد) به‌وسیلۀ نمونه‌گیری نظری انتخاب شدند و تا اشباع داده‌ها، مصاحبه‌ها ادامه یافت. بررسی مقایسه‌ای فهم طلاق در بین زنان و مردان مطلقه نوعی فضای اجتماعی را توصیف می‌کند که در آن، شاهد نوعی تمایز طبقاتی-فرهنگی در عادت‌واره‌ها و سرمایه‌ها هستیم. عادت‌وارۀ زوجین با یکدیگر متفاوت و متمایز است، از پایگاه اجتماعی یکسانی نیستند و از سرمایه‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نمادین متفاوتی برخوردارند. شرایط علی در شکل‌گیری طلاق عبارت‌اند از: خشونت، خیانت و بی‌بندوباری جنسی-اخلاقی، نارضایتی جنسی، ازدواج پرمخاطره، اعتیاد، اختلافات فکری و نگرشی خانواده‌ها، مسائل اقتصادی و ازدواج زودهنگام. شرایط زمینه‌ای نظیر ضعف سیستم آموزشی و مراکز مشاورۀ قبل از ازدواج و حین طلاق نیز بر شرایط علی تأثیر می‌گذارند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Gender and Habitual Differentiation: A Comparative Study of Perception and Experience of Men and Women When Divorcing (Case Study: Tabriz)

نویسندگان [English]

  • Fatemeh Golabi 1
  • Ahad Shokuhi Alishah 2
1 Associate Professor of Sociology, Department of Social Sciences, University of Tabriz and Member of the Scientific Center for Health Sociology, University of Tabriz, Tabriz, Iran
2 Master of Sociology, University of Tabriz, Tabriz, Iran
چکیده [English]

Introduction: Divorce as a social issue can cause many different issues and consequences and sometimes many other social harms at the individual and social levels. These effects and consequences can have consequences for both men and women and on the other hand for children. Divorced couples seem to have an identity crisis and do not have the ability to give meaning to life and achieve success and satisfaction in living together, and people who are determined to divorce, in the difficulty and deadlock of living together, know the final solution to solve the problem, save and re-meaning life and separation. According to what has been said, the present study tries to compare and examine the understanding of women and men in the face of divorce with an interpretive approach and to address the underlying and causal factors as well as the consequences of divorce in the lives of men and women.
Method: The method used in this study is qualitative and based on this, grounded theory has been used as a guide for interviewing and analyzing the resulting qualitative data. The study population consists of divorced men and women living in Tabriz. According to the present method, sampling continued until a kind of theoretical and information saturation was obtained and in the process of data collection, no new information was obtained during further interviews. The number of people interviewed (sample) in this study was 32 (17 women and 15 men divorced or divorced). In the present study, in-depth interview technique was used to collect data.
Finding: According to the present study, the causal conditions in the formation of divorce are violence, infidelity and unrestrained sexual-moral burden, sexual dissatisfaction, high-risk marriages, addiction, family differences and attitudes, economic issues, early marriage. Underlying conditions such as the weakness of the education system and counseling centers before marriage and during divorce affect causal conditions. Interfering conditions in male and female divorce also included poor management and lack of personality independence, individualism, reduced divorce ugliness, normative pressures, lack of commitment and responsibility, and domination and control over the other party. Strategies used during divorce, including the support or lack of material and spiritual support of the family, the use of dowry as a lever of pressure and the non-functioning of this lever, saving, supporting or not supporting the law and hot stigma. The consequences of divorce for both men and women include reduced social relationships, the suggestion of illegitimate relationships, the formation of a single-parent family, sexual marginalization, lack of strong economic support, and depression and mental disorders.
Conclusion: A comparative study of the understanding of divorce between divorced men and women shows a kind of social atmosphere in which we see a kind of class-cultural distinction in the "habit of capitalism and capitalism." The habit of couples is different and different from each other and they do not have the same social status and have different economic, cultural, social and symbolic capitals. In the present study, we saw that divorce patterns are no longer influenced by the cultural norms of society, and we are somehow faced with breaking the ugliness of divorce and normalizing divorce, such as marriage in society. However, divorce, in our society, despite its ugliness and with a great impact on the lives of people, especially women, can still be considered as the last shot in the butt. Divorced people after a period of time and the emotions and shocks caused by divorce subside more rationally are able to talk about how to get married, cohabitation, the causes of divorce and its consequences, and you can use their experiences and views to understanding the reality of life and divorce benefited.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Divorce
  • family
  • background theory
  • habituation
  • early marriage
  • sexual marginalization
  • افراسیابی، حسین و رقیه دهقانی دارامرود (1395)، «زمینه‌ها و نحوۀ مواجهه با طلاق عاطفی میان زنان شهر یزد»، زن در توسعه و سیاست، شمارۀ 2: 255-271.
  • اخوان تفتی، مهناز (1382)، «پیامدهای طلاق در مراحل گذار از آن»، مطالعات اجتماعی روان‌شناختی زنان، شمارۀ 3: 125-151.
  • برناردز، جان (1384)، درآمدی بر مطالعات خانواده، ترجمۀ حسین قاضیان، تهران: نشرنی.
  • جوادی، علی‌محمد و مریم جوادی (1390)، «گرایش به طلاق و عوامل مؤثر بر آن در بین مراجعه‌کنندگان به دادگاه‌های خانواده در شهرستان ایوان غرب و گیلان غرب»، مجموعه مقالات دومین همایش ملی آسیب‌های اجتماعی ایران، دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، انجمن جامعه‌شناسی ایران.
  • ریاحی، محمداسماعیل، علیوردی‌نیا، اکبر و سیاوش بهرامی کاکاوند (1386)، «تحلیل جامعه‌شناختی میزان گرایش به طلاق (مطالعۀ موردی شهرستان کرمانشاه)»، پژوهش زنان، شمارۀ 3: 109-140.
  • روشنی، شهره (1389)، «طلاق عاطفی: زمینه‌ها و پیامدها»، پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه الزهرا.
  • زارعان، منصوره و سمانه سادات سدیدپور (1395)، «فراتحلیل تحقیقات مربوط به طلاق: رویارویی عوامل فردی و اجتماعی»، بررسی مسائل اجتماعی ایران، شمارۀ 2: 191-218.
  • زرگر، فاطمه و حمیدطاهر نشاط‌دوست (1386)، «بررسی عوامل مؤثر در بروز طلاق در شهرستان فلاورجان»، خانواده‌پژوهی، شمارۀ 11: 737-749.
  • سگالن، مارتین (1380)، جامعه‌شناسی تاریخی خانواده، ترجمۀ حمید الیاسی، تهران: مرکز.
  •  سیدمن، استیون (1393)، کشاکش آرا در جامعه‌شناسی، ترجمۀ هادی جلیلی، تهران: نشرنی.
  •  سیف، سوسن (1383)، «بررسی مقایسه‌ای پیامدهای طلاق در زنان و مردان مطلقۀ ایرانی و آمریکایی»، خانواده و پژوهش، شمارۀ 1: 81-104.
  •  شیخی، خالد، خسروی، جمال، غریبی، حسن، قلی‌زاده، زلیخا و میکائیل حسین‌زاده (1391)، «درک معنایی طلاق و کشف پیامدهای مثبت آن (مطالعه‌ای کیفی)»، مشاوره و روان‌درمانی خانواده، ویژه‌نامۀ خانواده و طلاق، شمارۀ 1: 64-77.
  •  صادقی فسایی، سهیلا و مریم ایثاری (1391)، «تحلیل جنسیتی زندگی پس از طلاق: مطالعۀ کیفی»، زن در توسعه و سیاست، شمارۀ 3: 5-30.
  • صدر الاشرافی، مسعود، خنکدار طارسی، معصومه، شمخانی، اژدر و مجید یوسفی افراشته (1391)، «آسیب‌شناسی طلاق (علل و عوامل)»، مجلۀ مهندسی فرهنگی، شمارۀ 73: 26-53.
  •  عباس‌زاده، محمد، عطایی، حامد و زهرا افشاری (1394)، «مطالعۀ برخی عوامل جریان مدرنیتۀ مؤثر بر گرایش زنان به طلاق (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر زنجان)»، پژوهش‌های راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، شمارۀ 1: 25-44.
  •  عبدی، عباس (1393)، مقدمه‌ای بر پژوهش در جامعه‌شناسی خانواده در ایران، تهران: نشرنی.
  •  فاتحی دهاقانی، ابوالقاسم و علی‌محمد نظری (1389)، «تحلیل جامعه‌شناختی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق در استان اصفهان»، مطالعات امنیت اجتماعی، شمارۀ 2: 13-54.
  •  فروتن، یعقوب و سمیرا میرزایی (1395)، «نگرش به طلاق و تعیین‌کننده‌های آن در ایران»، مطالعات جمعیتی، شمارۀ 2: 193-225.
  •  قاضی طباطبایی، محمود و ملیحه علی‌مندگاری (1391)، «بسترهای زمینه‌ساز طلاق و تأثیرپذیری آن از تغییرات نهاد خانواده در شهر تهران: مطالعه‌ای کیفی با استفاده از روش‌شناسی نظریۀ بنیادی»، نامۀ انجمن جمعیت‌شناسی ایران، شمارۀ 13: 24-72.
  • قریشی، فردین، شیرمحمدی، داود و آوات برجوند (1391)، «فهم عوامل طلاق از منظر مردان و زنان در معرض طلاق و طلاق‌گرفته (مطالعۀ موردی: شهر سقز)»، پژوهش‌های راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، شمارۀ 1: 19-30.
  •  قطبی، مرجان، هلاکویی نائینی، کوروش، جزایری، ابوالقاسم و عباس رحیمی (1382)، «وضعیت طلاق و برخی عوامل مؤثر بر آن در افراد ساکن در منطقۀ دولت‌آباد»، فصلنامۀ رفاه اجتماعی، شمارۀ 3: 272-287.
  •  گودرزی، محسن (1390)، ارزش‌ها و نگرش‌های فرهنگی-اجتماعی شهروندان تهران، تهران: دفتر مطالعات فرهنگی-اجتماعی شهر تهران.
  •  گیدنز، آنتونی (1375)، جامعه‌شناسی، ترجمۀ منوچهر صبوری، تهران: نشرنی.
  • گزارش وضعیت زنان و خانواده در آینۀ آمار طی سال‌های 1390-1395، قابل‌دسترسی از وب‌سایت رسمی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به آدرس:

http://women.gov.ir/uploads/images/gallery/ejtemaee/mostanad/ayene.pdf

  • ملتفت، حسین و حبیب احمدی (1387)، «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق (مطالعۀ موردی: شهرستان داراب)»، نامۀ انجمن جمعیت‌شناسی ایران، شمارۀ 5: 152-168.
  •  منادی، مرتضی (1386)، جامعه‌شناسی خانواده (تحلیل روزمرگی و فضای درون خانواده)، تهران: دانژه.
  •  نصیری، معصومه (1383)، «فقر و جغرافیای طلاق در شهر تهران»، مطالعات راهبردی زنان، شمارۀ  26 : 82-112.
    • Dommaraju, P. (2016), “Divorce and Separation in India”, Population and Development Review, No. 2: 195–223.
    • Gonzalez, L., and Viitanen, T. (2009), “The Effect of Divorce Laws on Divorce Rates in Europe”, European Economic Review, No. 2: 127–138.
    • Lesthaege, R. (2010). The Unfolding Story of the Second Demographic Transition. Population and Development Review, No. 2: 211–251.
    • Report on the Situation of Women and the Family in the Mirror of Statistics During the Years 2011–2017, Available via the official website of the Vice President for Women and Family Affairs at:

http://women.gov.ir/uploads/images/gallery/ejtemaee/mostanad/ayene.pdf

  • Sayer, L. C., and Bianchi, S. M. (2000), “Women’s Economic Independence and the Probability of Divorce: A Review and Reexamination”, Journal of Family, No. 21: 906–943.
  • Abebe, Y. M. (2015), Lived Experiences of Divorced Women in Rural Ethiopia; a Special Focus in Hulet Ejju Enessie Woreda: Addis Zemen Kebele.
  • Amato, P. R., and Rogers, S. J. (1997), “A Longitudinal Study of Marital Problems and Subsequent Divorce”, Journal of Marriage and Family, No. 3: 612–624.
  • Clark Stewart, A., and Brentano, C. (2006), Divorce: Causes and Consequences, New Haven, CT: Yale University Press.
  • Roshani, Sh. (2010), “Emotional Divorce: Contexts and Consequences”, Master Thesis, Al-Zahra University, Tehran, Iran.
  • Teachman, J. (2010), “Wives’ Economic Resources and Risk of Divorce”, Journal of Family Issues, No. 10: 1305–1323.