مطالعۀ جامعه‌شناختی رضایتمندی از سکونت در میان ساکنان شهر جدید پردیس و گونه‌شناسی آن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس

2 استادیار مطالعات فرهنگی، دانشگاه علم و فرهنگ

3 کارشناس ارشد برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه علامه طباطبائی

چکیده

تأسیس شهر جدید پردیس در سال 1368 به‌منظور اسکان بخشی از سرریز جمعیت تهران به تصویب رسید. طی این سال‌ها، اجرانشدن بسیاری از برنامه‌های «طرح جامع» و اجرای خارج از برنامۀ برخی طرح‌ها مانند احداث پروژه‌های مسکن مهر سبب شده بسیاری از اهداف اولیۀ طرح در شهر پردیس محقق نشود و رضایتمندی از سکونت در این شهر را با چالش‌هایی مواجه کند. همچنین نزدیکی به تهران و این واقعیت که بخش عمده‌ای از ساکنان، به‌ناچار یا خودخواسته از تهران آمده‌اند، موجب پیچیدگی فرایندهای ذهنی و نگرشی شده و گونه‌های مختلف رضایتمندی را پدید آورده است. در این پژوهش، بیشتر بر ابعاد ذهنی و کیفی مفهوم رضایتمندی از سکونت شامل نگرش، انگیزه و تمایلات تأکید شده است. روش پژوهش، ترکیب همزمان گردآوری داده‌های کمی و کیفی است؛ به‌نحوی‌که از مطالعۀ پیمایشی و مصاحبۀ گروهی برای توصیف و گونه‌شناسی رضایتمندی از سکونت استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد سکونت در شهری مانند پردیس، از لحاظ رضایتمندی، با چالش‌ها و مسائل بسیاری همراه است. از این منظر، پنج گونۀ سکونتی در شهر پردیس شناسایی شده است: مرددها، توذوق‌خورده‌ها، تبعیدی‌ها، سازگارها و خوشحال‌ها. همچنین الگوی کنش مرتبط با رضایتمندی در میان تبعیدی‌ها و توذوق‌خورده‌ها نوعی فاصله‌گیری و کناره‌گیری، و در میان خوشحال‌ها، مشارکت در اجتماعات محلی است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Sociological Study of " Residence Satisfaction" among Residents of the New Town of Pardis and its Typology

نویسندگان [English]

  • Bashir Khademlou 1
  • Naser al-din Ghorab 2
  • Hosna Rezaei Rami 3
1 Phd student in political sociology, Tarbiatmodares university
2 Assistant professor of cultural studies, university of science and culture
3 M.A in urban planning, A.Tabatabaei university
چکیده [English]

Introduction: The establishment of the new town of Pardis was approved in 1989  in order to settle a part of the overflow of Tehran's population. So that The “master Plan” estimates 200,000, the Pardis portion of population of Tehran in 2016. According to the plan, climate characteristics, employment attractions and lower housing costs than Tehran will be the main factors to select pardis for habitation. During these years,the failure of many of the Master Plan programs and the extraordinary implementation of some projects such as construction of "Maskan-e- Mehr" projects  has caused many of the plan's initial aims to be failed in pardis And habitation's situation will face to serious challenges.so that it has predicted after the full implementation of "Maskan-e- Mehr" projects, The city's population reaches more than 400,000, more than twice its initial capacity. On the other hand, the failure of many employment-related programs to make pardis as  "dormitory" town. The reality that has been intensified by the increasing costs of housing in the last one to two decades, especially in Tehran. Also the proximity to Tehran and the fact that the majority of residents ,inevitably or self-willy , coming from Tehran has given rise to complex subjective and attitudinal processes that have shaped various forms of residence satisfaction. Thinking about residence satisfaction, is not simply a question of the objective situations of the habitat, and more importantly, the question of subjective situations such as attitude, motivation, hope for the future of the residence, and so on. Therefore, the main purpose of this study is to go beyond the physical conditions of the pardis and to reflect on the residence satisfaction; This can be seen as a social “criterion” the real success or failure of housing and urban policies is truly "tested out".
Method: The research is a 'descriptive' one and will eventually end up with a 'typology'. The sample size was estimated at 95% confidence level of 380 households which were sampled using "cluster" sampling from all households in Pardis. In addition, triangulation of synchronic quantitative and qualitative methods, including indexing and questionnaire design on the one hand and group interviewing on the other, have been used to collect data.
Findings: The results of research show that residence in cities such Pardis face to many challengs and issues. So that, Tehran includes employment place of more than 55 percent of employees so that it changes as a “dormitory” town. Also , residence motivation More than half of the inhabitants were somehow a "housing issue" So that only 35% of inhabitants living in pardis feel satisfied And others have had a "inevitable" or "indifferent" feeling to their residence. The results also show that approximately 75 percent of inhabitants, despite living in pardis, are still objectively and subjectively involved in Tehran, reporting a lack of "self-reliance" in the city.
From the satisfaction point of view, five residential types have been identified in Pardis: the hesitants, the disappointeds, the exilians, the compatibles  and the  happies Also, pattern of the action according to satisfaction is typical "distance" from the local community among  "exilians" and the "disappointeds", and  among  the "happies" includes typical participatin in the local community.
Results & Conclusion: Urban and housing policies seem to have been largely conducted by the “engineering” discourse of the last four decades and less attention to human and social approaches, has shown insignificant achievement in providing dynamic, Participation-based, and satisfying residence. This  result will be obtained by analyzing residence satisfaction, not just the statistics of the house making areas or urban spaces were constructed.

کلیدواژه‌ها [English]

  • new town
  • residence satisfaction
  • dormitory town
  • typology
  • role distance
  • ابراهیم‌زاده، عیسی؛ قرخلو، مهدی و مهدی شهریاری (1388)، «تحلیلی بر نقش شهر جدید پردیس در تمرکززدایی از کلان‌شهر تهران»، مجلۀ جغرافیا و توسعه، شمارۀ 13: 27-46.
  • برک‌پور، ناصر؛ مظفری، نگین و بیتا لطیفی (1395)، «سنجش و مقایسۀ میزان رضایتمندی ساکنان از سیستم سکونتی»، نشریۀ مطالعات شهری، شمارۀ 17: 77-92.
  • بلیکی، نورمن (1396)، طراحی پژوهش‌های اجتماعی، ترجمۀ حسن چاوشیان، تهران: نشر نی.
  • تانکیس، فرن (1390)، فضاشهر و نظریۀ اجتماعی، مناسبات اجتماعی و شکل‌های شهری، ترجمۀ حمیدرضا پارسی و آرزو افلاطونی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  •  تختی، بیتا و ویدا وثوقی (1386)، «تقویت هویت در شهرهای جدید»، در مجموعه مقالات هویت شهرهای جدید (2)، تهران، وزارت مسکن و شهرسازی؛ شرکت عمران شهرهای جدید: 117-125.
  • داداش­پور، هاشم و مریم اکبرنیا (1392)، «تحلیل خوداتکایی شهرهای جدید در منطقۀ کلان‌شهری تهران؛ مطالعۀ موردی شهر جدید پردیس»، مجلۀ آمایش جغرافیایی فضا، شمارۀ 10: 44-65.
  • دواس، دی. ای. (1383)، پیمایش در تحقیقات اجتماعی، ترجمۀ هوشنگ نائبی، تهران: نشر نی.
  • رضایی، محمدرضا؛ مؤذن، سهراب و نرگس نفر (1393)، «تحلیل رضایتمندی از شاخص‌های کیفیت محیط در شهرهای جدید؛ مطالعۀ موردی شهر جدید پرند»، نشریۀ پژوهش‌های جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، شمارۀ 1: 31-47.
  • رفیعیان، مجتبی؛ امین صالحی، فرزین و علی‌اکبر تقوایی (1389)، «سنجش کیفیت محیط سکونت در شهرک اکباتان تهران»، مجله برنامه‌ریزی و آمایش فضا، شمارۀ 68: 63-85.
  • رفیعیان، مجتبی؛ عسگری، علی و زهرا عسگری­زاده (1388)، «سنجش میزان رضایتمندی سکونتی ساکنان محلۀ نواب»، پژوهش‌های جغرافیای انسانی، شمارۀ 67: 53-68.
  • رفیعیان، مجتبی؛ نظری، مونس و هاشم داداش­پور (1395)، «سنجش رضایتمندی سکونتی از مطلوبیت مکانی در نواحی شهری برنامه‌ریزی‌شده؛ مطالعۀ موردی مهرشهر کرج»، مجلۀ هویت شهر، شمارۀ 27: 31-40.
  • زیمل، گئورک (1372)، «کلان‌شهر و حیات ذهنی»، ترجمۀ یوسف اباذری، نامۀ علوم اجتماعی، شمارۀ 3: 53-66.
  • شاطریان، محسن؛ سهراب­زاده، مهران؛ امام علیزاده، حسین و سید سعید حسینی­زاده (1396)، «بحران هویت و انزوای اجتماعی در شهرهای جدید و رابطۀ آن با رضایت از محل سکونت؛ مطالعۀ موردی شهر جدید پردیس»، نشریۀ پژوهش و برنامه‌ریزی شهری، شمارۀ 28: 111-134.
  • فیلیک، اووه (1388)، درآمدی بر تحقیق کیفی، ترجمۀ هادی جلیلی، تهران: نشر نی.
  • گیفورد، رابرت (1378)، «ادراک و شناخت محیطی»، ترجمۀ نسرین دهباشی، فصلنامۀ معماری و فرهنگ، شمارۀ 2-3: 5-23.
  • گیفورد، رابرت (1378)، «روان‌شناسی محیط‌های مسکونی»، ترجمۀ وحید قبادیان، فصلنامۀ معماری و فرهنگ، شمارۀ 2-3: 71-92.
    • Aragones, J., and Amerigo, M. (1997), “A Theoretical and Methodological Approach to the Study of Residential Satisfaction”, Journal of Psychology, No. 17: 47–57.
    • Aragones, J., and Amerigo, M. (1990), “Residential Satisfaction in Council Housing”, Journal of Environmental Psychology, No. 10: 313–325.
    • Baba, Y., and Austin, D. (1989), “Neighborhood Environmental Satisfaction, Victimization and Social Participation as Determinants of Perceived Neighborhood Safety”, Environment and Behavior Journal, No. 21: 763–780.
    • Ha, M., and Weber, M. (1994), “Residential Quality And Satisfaction: Toward Developing Residential Qualiy Indexes”, Home Economics Research Journal, No. 22: 296–308.
    • Lansing, J., and Marans, R. (1969), “Planner’s Notebook Evaluation of Neighborhood Quality”, Journal of the American Institute of Planners (AIP), No. 14: 195–199.
    • Lefebvre, H. (1968), Every Day Life in the Modern World, Translated By S. Rabinovitch and A. Lane, London: Penguin Press.