مطالعة فرهنگ لالایی، شعر و ضرب‌المثل در گویش قوم لر با تأکید بر نشانه‌های تفکیک جنسیت (مورد مطالعه: دو محلة شهرستان بروجرد از استان لرستان)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد انسان شناسی،دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی

2 کارشناس ارشد مردم شناسی،دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی

چکیده

شکل‌گیری نقش جنسیتی افراد یک جامعه، متأثر از دو امر فرهنگی و بیولوژیکی است. لالایی‌ها و ضرب‌المثل‌ها به‌عنوان جزئی از فرهنگ عامه که با نقش‌های جنسیتی و الگوهای فرهنگی رابطه دارند، نقش مهمی در این امر ایفا می‌کنند. این پژوهش، گزارشی از لالایی‌ها، شعرهای محلی، ضرب‌المثل‌ها و تبیین رابطه‌شان با الگوهای زنانه- مردانه یا پسرانه- دخترانه است که قوم ایرانی لر، مخصوص مذکر یا مؤنث به‌‌کار می‌برد. بررسی سهم لالایی، شعر و ضرب‌المثل در شکل‌گیری فرهنگ و آداب و رسوم هر قوم، علت و اهمیت این پژوهش و احتمال امحای آن‌ها، ضرورت چنین پژوهشی را نشان می‌دهد. در این نوشتار، قلمرو تحقیق محلة صوفیان و دودانگه در شهرستان بروجرد و جامعة آماری 45 نفر بروجردی و 5 نفر از اعضای انجمن بروجردی‌های مقیم تهران است. پرسش‌‌های پژوهش مربوط به ضرب‌المثل‌ها و لالایی‌ها یا شعرهایی با موضوع جنسیت است؛ برای مثال، بررسی می‌‌شود که چه کسانی با چه اهدافی از آن‌ها استفاده می‌کنند. در این پژوهش، از روش مردم‌شناختی ژرفانگر با مشاهدة مشارکتی مستقیم، همراه با اسناد و مدارک علمی مکتوب در مراکز علمی مختلف استفاده شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریة ساخت‌گرایی لوی‌‌اشتروس و نظریة عمل اورتنر است. نتایج پژوهش به شرح زیرند: نخست آنکه در ادبیات شفاهی قوم لر، جنسیت کاملاً هویداست و می‌توان در این فرهنگ، «زن طبیعی» و «مرد فرهنگی» را آن‌چنان که در نظریة عمل بیان شده است، به‌وضوح مشاهده کرد. دوم آنکه قوم لر در ادبیات شفاهی خود، به‌‌طور مشخص برای پسر و دختر، زن و مرد، زن و شوهر و پدر و مادر تفاوت ارزشی قائل است. سوم آنکه در الگوهای این ادبیات، معمولاً دختر جایگاه ویژه‌ای ندارد؛ جز در مواردی خاص که کدبانو و صبور است و کسی از راز دلش آگاه نیست. چهارم آنکه در الگوهای این ادبیات، پسر همیشه عزیزتر است و مسئولیت‌ها و وظایفش برحسب عزتش تعریف می‌شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Study of The lullabies culture, poems and proverbs in dialect Lor with an emphasis on gender segregation signs

نویسندگان [English]

  • Asghar Asgari Khanghah 1
  • Roya pourtaghi 2
1
2
ادارة کل میراث فرهنگی، دانشنامة رسمی شهرستان بروجرد، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان.
اسفندیاری، احمد (1378)، ضرب‌المثل‌های بروجردی، اصفهان: انتشارات غزل.
اورتنر، شری (1392)، زن طبیعی، مرد فرهنگی، ترجمۀ لادن رهبری، www.anthropology.ir/article.
بیتس، دانیل و پلاک، فرد (1390)، انسان‌شناسی فرهنگی، ترجمة محسن ثلاثی، تهران: نشر علمی.
پانوف، میشل و پرن، میشل (1389)، فرهنگ مردم‌شناسی، ترجمة اصغر عسگری خانقاه، تهران: انتشارات سمت.
خوانساری، آقاجلال‌الدین محمد (2535)، عقایدالنساء، تهران: مروارید.
دهخدا، علی‌اکبر (1330)، لغت‌نامة دهخدا، تهران: انتشارات سازمان لغت‌نامه.
مور، جری (1391)، زندگی و اندیشه بزرگان انسان‌شناسی، ترجمة هاشم آقابیگ‌پوری و جعفر احمدی، تهران: انتشارات جامعه‌شناسان.
روح‌الامینی، محمود (1368)، زمینة فرهنگ‌شناسی، تهران: انتشارات عطار.
ستاری، جلال (1373)، سیمای زن در فرهنگ ایران، تهران: نشر مرکز.
عسگری خانقاه، اصغر (1391)، مردم‌شناسی: روش، بینش و تجربه، تهران: نشر علم.
عسگری خانقاه، اصغر و کمالی، محمدشریف (1388)، مقدمه بر انسان‌شناسی زیستی، تهران: نشر رهنما.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1390)، انسان‌شناسی عمومی، تهران: انتشارات سمت.
عمید، حسن (1391)، فرهنگ فارسی عمید، تهران: نشر امیرکبیر.
لک، عظیم (1393)، بررسی جامعه‌شناختی شعر و موسیقی زاگرس‌نشینان لر، تهران: انتشارات جامعه‌شناسان.
ماسه، هانری (1391)، معتقدات و آداب ایرانی (از عصر صفویه تا دورۀ پهلوی)، ترجمۀ مهدی روشن‌ضمیر، تهران: نشر شفیعی.
محجوب، محمدجعفر (1354)، تحقیق در احوال و آثار و افکار ایرج‌میرزا و خاندان و نیاکان او، تهران: انتشارات شرکت چاپ افست گلشن.
معین، محمد (1375)، فرهنگ فارسی معین، تهران: انتشارات امیرکبیر.
نوروزی، بهروز (1387)، «کلمات و واژه‌های مشترک بین گویش مردم بروجرد و اصفهان»، فصلنامة صدای زاگرس، شمارۀ 11 و 12: 134- 135.