نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشگاه آزاد آشتیان
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Praying is a socio-religious action, either from “religious sociology” (religious looking on society) or” sociology of religion” (sociological looking on religion).This social and spiritual action has few features: it is an effective action, for its positive implication on prayer’s everyday life; it is a continued action, for it is current in all dimensions of prayer’s activities; and finally, it is an encompassing action for its sovereignty on all prayer’s life events.
For these reasons, religious pray is an important and strategic social and cultural action, that linking among religiosity dimensions. It means that, praying action relate to religious belief, rituals, experience, knowledge as well as morals.
Therefore, in this article we concentrate on trio key questions:1) what is the social philosophy of pray?2) what is the meanings and themes of religious pray ?;3)what is the discursive foot prints in Islamic – Shiites’ pray?.
Then, for empirical answering to these, we use from “secondary analysis” (SA) and “content analysis” (CA) methods of pray – studies literature in English as well as Persian languages.
Our findings show that:
A) Abrahamic <Judaism, Christianity, Islamic> pray is symbol of religiosity.
B) Islamic pray is symbol of communicate- with- ALLAH.
C) Shiite pray is symbol of political ideology and social consciousness.
کلیدواژهها [English]
دعا: یک کنش اجتماعی دینی – مؤثر، مستمر، فراگیر
(تحلیل ادبیات دعا پژوهی)*
سید محمود نجاتی حسینی[1]
تاریخ دریافت: 3/2/92 تاریخ پذیرش: 25/6/92
چکیده
از منظر جامعهشناسی دین (نگاه اجتماعی به دین) و جامعهشناسی دینی (نگاه دینی به جامعه) دعاخوانی و دعا کردن یک کنش اجتماعی دینی است، کنشی است مؤثر (به لحاظ اعتقاد و باور دعاکنندگان مبنی بر اثرات مثبت آن بر فرد و زندگیاش )، مستمر (به لحاظ شایع بودن و جاری شدن آن در تمام ساعات و آنات زندگی روزمرۀ فردی و اجتماعی) و فراگیر (به جهت سریان دعا به تمامی رخ دادهای زندگی روزمره).
در این میان، دعای دینی از جایگاه خاصی برخوردار است، بیشتر به این دلیل که محوری برای پیوند ابعاد مختلف دینداری اجتماعی را بر عهده دارد. به عبارتی، کنش اجتماعی دعاخوانی هم در خدمت تقویت باورهای دینی است، هم با شعایر اجتماعی خاصی همراه است، هم به عنوان نوعی تجربۀ دینداری نو شونده و روزمره با تقویت اخلاق دینی مرتبط است و هم اینکه سرشار از معارف و آگاهیهای عقیدتی و معنوی است. اینها را میتوان جزو شئونات کنشی دعای دینی دانست. از این لحاظ، این سؤالها پیش کشیده میشود: «فلسفۀ دعا چیست؟»؛ «دعای دینی معاصر حاوی چه ایدهها و مضامین کلیدی است؟»؛ در نهایت، در«دعای اسلامی و شیعی موجود چه رگههای گفتمانی میتوان یافت؟»
ما در این مقاله با این هدف و با استفاده از روش تحلیل ثانویه و تحلیل محتوا به سراغ ادبیات دعاپژوهی موجود (لاتین و فارسی) رفتهایم. برخی از یافتههای اصلی ما نشان میدهد که از حیث محتوایی و شئونات ممیزۀ دعای دینی سه گونه دعا متصور است:
الف) دعای ابراهیمی (که وجه بارز آن تجلی تعبد و تدین است)؛
ب) دعای اسلامی (که شأن ممیزه آن ایجاد ارتباط با خداوند است)؛
پ) دعای شیعی و سرآمد آن”دعای اسلامی ابراهیمی”( که خصیصۀ ممتاز آن تجلی نیاز و عشق، احساس عارفانه، خود آگاهی اجتماعی و ابراز ایدئولوژی است ).
کلمات کلیدی: جامعهشناسی دعا، دعای اسلامی و شیعی، دعای یهودی مسیحی، ضد دعا، فلسفه و فرهنگ دعا، دعای دینی معاصر
مقدمه
نه تنها در ادیان ابراهیمی، بلکه در شبه ادیان آسیایی(بودیزم، هندوییزم، تائوییزم، شینتوئیزم، زرتشتیزم) و نیز ادیان کاذب و فرقههای نوظهور روزافزون هم میتوان شاهد مناسک و مراسمی مشابه دعاخوانی نظیر ورد[2] و ذکر[3] بود. هرچند به جهات گوناگون کنش دعاخوانی در ادیان ابراهیمی به لحاظ ماهیت ذاتی این ادیان، که دارای خدا هستند، منطقاً متفاوت از سایر نظامهای اعتقادی و متافیزیکی و عرفانی زمینی است؛ با این وجود نفس وجود دعاخوانی برای رفع نیازهای معتقدان تکذیبشدنی نیست.
از منظر جامعهشناسی دین، دینداری به عنوان یک عمل اجتماعی دارای پنج بعد به هم پیوسته است: باور دینی (اعتقادات کلی دربارۀ دین، خداوند، دنیا، آخرت، معاد، ملکوت و...)، مناسک دینی (انجام مراسم عبادی به صورت فردی و جمعی از قبیل نماز، دعا، روزه و....)، اخلاق دینی (اعتقاد به حضور مؤثر پیامدهای معنوی اعتقادی دینداری در زندگی مانند اعتقاد به ثواب و عقاب اعمال)، تجربۀ دینی (داشتن و بیان حس مواجهه با خداوند و عالم ملکوت و اوامر متافیزیکی مانند رؤیاهای مقدس و شفا یافتن)، دانش دینی (آگاهیهای اساسی از معارف دینی ازجمله در زمینۀ مسائل فقهی روزمره و تاریخ پیامبران و...).
میدانیم که در این میان، دعای دینی از جایگاه خاصی برخوردار است، بیشتر به این دلیل که نقش محور برای پیوند زدن میان ابعاد مختلف دینداری اجتماعی را بر عهده دارد. به عبارتی، کنش اجتماعی دعا خوانی هم در خدمت تقویت باورهای دینی است و هم با شعایر اجتماعی خاصی همراه است و هم به عنوان نوعی تجربۀ دینداری نو شونده و روزمره با تقویت اخلاق دینی مرتبط است و هم اینکه سرشار از معارف و آگاهیهای عقیدتی و معنوی است. به این معنا، دعای دینی و دعاخوانی به عنوان یک کنش اجتماعی دینی تبدیل به موضوع محوری برای جامعهشناسی دین و دینی (نگاه دینی به جامعه و نگاه اجتماعی به کنشهای دینداری) میشود.
حدود یک میلیون و دویست هزار مطلب اینترنتی راجعبه موضوع دعا، فقط روی سایت گوگل، قابل دسترسی است. از این میان، تعداد محدودی برای ما قابل توجهاند. توضیح این نکته لازم است که برای منظور ما در این پژوهش، فقط آن بخش از این ادبیات سودمندتر است که مایههای اساسی را برای دعاشناسی و دعاپژوهی دارند. ضمناً باید توجه داشت که سنتهای دینی در دعا بر حسب ادیان یهودی و مسیحی و سپس اسلامی نیز قابل ملاحظهاند. به این معنا ادبیات این سنتها نیز در دعاپژوهی باید مورد اشاره و استفاده قرار گیرند. لذا در این مقاله منابع برگزیدۀ ادبیات لاتین و فارسی دعا بر حسب سنتهای دینی رایج به ترتیب ارائه خواهند شد. ما برای تحلیل بیشتر مضامین آنها از جداول تحلیل متن نیز استفاده کردهایم.
اما ادبیات مورد استفاده برحسب قالب متنی آن (کتاب، مقاله، رسالۀ دانشجویی، سایت اینترنتی، گزارش سمینار تخصصی) متنوع بوده است. به همین منوال ادبیات مزبور را براساس محتوای تخصصی آن در ذیل ژانر دعای ابراهیمی عام (یهودی و مسیحی) و خاص (اسلامی و شیعی) و نیز دعای نوپدید (برخاسته از فرقههای نوظهور و شبه ادیان و ادیان کاذب)، که ما آن را ضد دعا نامیدهایم، مورد تحلیل قرار گرفته است. با این وجود محتواهای این ادبیات بر حسب مقتضیات نظری دعای دینی مرتب شدهاند.
1) وجوه پدیدارشناختی دعا
دست کم چهارده عنوان کتاب و مقالۀ تحلیلی و مناسب در این باره قابل ذکرند. کتاب مرجع در دعاپژوهی «پدیدار شناسی دعا و عبادت» ویراسته الیس بنسون و ویرزبا) 2005) است. مضامین اصلی که در این کتاب از سوی تعدادی متخصص چند رشتهای بحث شده عبارت است از: عبادت و دعا در ادیان توحیدی و غیر توحیدی، دعا و عبادت در زندگی مادی (ادوارد مونه)، دعا و عبادت و فضاسازی مقدس (جیمز منش) نظریه اخلاق مسئولیت لویناس و دعا (جیل رابینز)، دعا و عبادت و تقدسگرایی در مدرنیته (نورمن ویزبا)، کلام محوری در دعا و عبادت (سلئو مک نلی کرنز )، متافیزیک انتظار و دعا و عبادت (بنجامین کرو)، شناخت کاربردی خود و دعا و عبادت (ترنس وایت)، عبادت شخصی (کریستینا شوایتنر)، ماهیت دیالوگی دعا و عبادت (مایکل آندره)، رهایی بخشی در عبادت و دعا (لیزا مک کالوف). دغدغۀ اصلی پدیدارشناسی دعا و عبادت نشان دادن مکانیزم و روح دعا – عبادت به عنوان مسیری برای تعمیق و تشدید تجربۀ تدین و تعبد از طریق متصل کردن من، تو، او و ما به امر مقدس و باری تعالی با اهداف انسانی اجتماعی متعالی در جهان مدرن است.
در همین زمینه میتوان به دو مورد نوشتار اینترنتی با عنوان دعا و ورد (سایت ویکی پدیا، 2011) نیز اشاره کرد. در نوشتار اول (دعاخوانی) توصیفات عمومی و مناسبی از فضای مفهومی و تجربی عمل دعا کردن ، رویهها، تجربهها و تنوعات آن ارائه شده است. نکتۀ جالب در این نوشتار توجه به رویکردهای دعاخوانی و دعاکردن است. از این حیث به پنج رویکرد اشاره شده است: دعا و تقاضای مستقیم چیزی از خدا؛ دعا به عنوان عمل تربیتی؛ دعا به عنوان درخواستی برای هدایت دیگری؛ دعا برای تجربۀ خدا؛ دعا برای تحول خود. در نوشتار دوم (وردخوانی) نیز مناسک اورادخوانی مذهبی و عقیدتی توضیح داده شده است. ورد در اصل نوعی آهنگ و تم مذهبی است که به صورت فردی و گروهی به عنوان نیایش به کار میرود. در سنت مسیحی، اوراد عمدتاً در کلیسا به همراه ارگ خوانده میشود.
در سه مقاله بعدی، که مورد بررسی قرار خواهد گرفت، مضمون دعا به دقت تمام در سنت ادیان ابراهیمی تحلیل شده است. در مقالۀ «دعا در اسلام» (گرهارد باورینگ، 2004) نیز، که مستخرج از دایرهالمعارف چهار جلدی قرآن (ویراسته دامن مک آلیف) است، فضای سمانتیکی و معناشناختی دعای اسلامی تشریح شده است. باورینگ به ترتیب به موضوعاتی مانند: تمایز میان صلاه با دعا و ذکر، اشتقاقات دعا در قرآن، تفاوت میان دعا در عرب جاهلی با دوران اسلامی پرداخته است. دوحرف کلیدی این مقاله این است که دعای اسلامی عمدتاً معطوف به تاثیر عملی در تقویت ارتباط میان بنده با خدا است. دیگر این که از منظر قرآنی دعا مسیری تکمیلی در کنار صلاه است.
در مقالۀ «ذکر در اسلام» (ویلیام چیتیک، 2005) نیز، که مستخرج از دایرهالمعارف 14جلدی دین (ویراسته لیونل جونز) است، به ذکر به عنوان خاستگاه اصلی دعا پرداخته شده است. جونز میان دعاخوانی، به عنوان یک عبادت شخصی یا به صورت گروهی در برخی مناسک، و ذکرخوانی، به مثابه عمل گروههای متصوفه، تمایز قائل شده است. او دعا را نوعی تقاضای همراه با استغاثه برای مطالبۀ چیزی از خداوند میداند که در عبادات یومیه مسلمانان به آن سفارش شده است. وی همچنین معتقد است که ذکرخوانی در قرآن 270 بار آمده است و بیشتر برای تکرار مستمر صفات الهی، بازتولید سعادت اخروی، تکریم مجد باری تعالی و رسول الله و تقویت تابعیت از سنت رسول اکرم کاربرد دارد.
در مقالۀ «دعاخوانی در ادیان» (سام .دی .جیل، 2005) روی چند نکته دربارۀ ماهیت وجودشناختی دعا تأکید شده است. اول، دعا از حیث ریشهشناختی و معناشناختی چند وجهی است: هم یک متن مقدس برای برقراری ارتباط با خداست هم نوعی عمل عبادی برای تقویت رابطه با خداست و هم یک سوژه است برای مفصلبندی قطعات دینی در کنار هم. او گونهشناسی دعا در ادیان ابراهیمی را مشتمل بر استغاثه، شکرگذاری، توسل، نذر کردن، عرض حال، شکواییه، اعتراف، استغفار، شفاعت و توبه انابت میداند.
بخش قابل توجهی از ادبیات دعاپژوهی لاتین نیز به پیمایش تجربی دربارۀ عمل واقعی دعاخوانی اختصاص یافته است. در این زمینه ما به سه نمونۀ جالب توجه اشاره خواهیم کرد. در پژوهش اول، با عنوان بیایید برای دعاخوانی: تعاملات دینی و اقناع زندگی (ای.ای .کلارک و او.للکس، 2009) نتیجه پیمایش به روی 90 هزار پاسخگوی اروپایی از 26 کشور با هدف سنجش اثرات دعا بر زندگی روزانه آمده است. این پژوهش تجربی نشان میدهد که در مجموع 64 درصد از پاسخگویان اروپایی به عبادت و دعاخوانی میپردازند و 36 درصد هم اعتقادی به این عمل دینی نداشتهاند. از این 64 درصد نیز 28 درصد به صورت روزانه، 9 درصد هفتهای دوبار و 6 درصد هفتهای یکبار دعا و عبادت میکنند.
در پژوهش دوم، با عنوان «کشف گونههای دعاخوان و کیفیت زندگی» (ام.ام.پولوما و بی.اف.پندلتون، 1989) دستهبندی جالبی از انواع دعاخوان در سنت غربی گزارش شده است. در مجموع 4 گونه دعاخوان وجود دارد: دعاخوان متأمل (با هدف تجربه حضور خداوند در زندگی و شریک شدن با او)؛ دعاخوان مناسکی ( به منظور قرائت متون دینی )؛ دعاخوان استغاثهای ( با هدف برآورده شدن حاجت و نیاز) و دعاخوان محاورهای (برای طلب هدایت الهی). در پژوهش سوم هم که عنوان آن «سنجش تغییرات بینا ملی در نسبت میان تداوم دعاخوانی و حفظ سلامت در میان سالخوردگان اروپایی» (کی.هانک و بی.شان، 2008 ) است رابطۀ آماری و معنادار میان عبادت و دعاخوانی در میان سالخوردگان اروپایی و میزان حفظ سلامتی آنها بررسی شده است. پژوهش نشان میدهد که از این جهت عمل دینی دعا و عبادت شخصی تأثیر مثبتی بر حفظ سلامتی این افراد و مواجهه درست آنها با وضعیتهای بحرانی مانند بیماریهای لاعلاج، معلولیتها و آستانگی مرگ داشته است.
در سه مقاله منتخب دیگر نیز مسئله دعاخوانی از منظر کاملاً نظری در ضمن بحث از جامعهشناسی الهیاتی بررسی شده است. در مقاله اول، با عنوان «کشف مجدد امر الهیاتی در جامعهشناسی :مبانی و امکانات» (دبلیو.جی .اف.کنان، 2003 ) به نقش دعای دینی در پیوند دادن خود و دیگری پرداخته شده است. در مقالۀ بعدی که عنوان آن «زبانهای حوزۀ عمومی: کثرتگرایی دینی، منطق نهادی و جامعۀ مدنی» ( آر.اچ .ویلیامز، 2007 ) است بر نقش کثرتگرایی دینی برای مواجهه با خشونتهای دینی و تقویت مدارای مذهبی با فرقههای مختلف اعتقادی تأکید شده است. به نظر میرسد دعا در این باره میتواند خود و دیگری را به همدیگر جوش داده و مدارای دینی فرهنگی بینا ادیان را توسعه دهد. در مقاله دیگر با عنوان «از کنت تا بودریار: جامعهشناسی الهیاتی پس از پایان امر اجتماعی» (آ.ورنیک، 2000 ) به نقش و تأثیر دعا در دوران سکولاریزم اشاره مختصری شده است. هم چنین ماهیت اجتماعی دعاخوانی به عنوان غلیان وجدان جمعی دورکیمی تحلیل شده است.
در دو مقاله آخری که انتخاب شده اختصاصاً نظریۀ اخلاق مسئولیت دینی یهودی متعلق به امانوئل لویناس، فیلسوف برجسته یهودی، که مبنای آن محور دعاست، شرح شده است. عنوان این مقالهها عبارت است از: «چه کسی دعا خوان است؟ لویناس و مسئولیت مکلف نقض نشدنی» ( جوئل رابینز، 2005) و «معرفی لویناس» ( سی کاتز و ال.توت، 2005 ). لازم به ذکر است که مقالۀ اخیر مقدمۀ مبسوط ویراستاران در کتاب چهار جلدیامانوئل لویناس: ارزیابی انتقادی است.
2) وجوه فلسفی کلامی ایدئولوژیک دعا
در حالی که ادبیات دعاپژوهی لاتین با محدودیتهای معناشناسی و وجودشناسی همراه است اما سرشار از مباحث نظری دقیق و یافتههای تجربی قابل توجهی هستند. حال آن که در ادبیات دعاپژوهی اسلامی و شیعی، و با وجود گستردگی کمی آن، متأسفانه مباحث نظری و یافتههای تجربی کمرنگ است. بنابراین صرفاً میتوان به منابع پراکندهای که عمدتاً الکترونیکی است(و برگرفته از سایتهای دینی معروف از جمله سایتهای «حوزه نت»، «تبیان»و«شیعه آنلاین» هستند) اشاره کرد. از حیث شکلشناسی ادبیاتی نیز، متون دعاپژوهی اسلامی و شیعی موجود و در دسترس را میتوان در چند دسته مرتب کرد: کتاب، مقاله،پایاننامههای دانشجویی ارشد و دکترا، گزارش سمینارهای مذهبی و نوشتار الکترونیکی (مشتمل بر: مطالب سایتی، پستها و کامنتهای وبلاگی). ما در ادامه با استناد به نمونههایی از این ادبیات تلاش خواهیم کرد مروری تحلیلی بر محتوای آن ها داشته باشیم. لازم به ذکر است که این ادبیات از لحاظ محتوایی بیشتر از سه نوع محتوا برخوردارند: مقایسۀ مختصر دعا در ادیان، توصیف کلی ماهیت دعای اسلامی و تفسیر اجمالی دعای شیعی.
الف) فلسفۀ دعای ادیان و ایدئولوژی دعای شیعی
در دسترسترین کتاب سنتی از این حیث فلسفۀ دعا و مقایسۀ دعا در اسلام و سایر ادیان(حسینی نایینی، 1386) است. در این کتاب، که در قالب یک طرح پژوهشی زیر نظر پروفسور کلب عابد، رئیس دانشکده الهیات در دانشگاه اسلامی علیگر هند، تدوین شده است، مؤلف فقید، دکتر شمسالدین حسینی نایینی (شهید در حادثه 7 تیر 1360 ) طی بیست و یک فصل به موضوعاتی از جمله این موارد پرداخته است: دعا و جایگاه آن در جامعۀ بشری، نیایش در داستانهای اساطیری، لزوم پاکسازی دعاهای شیعی از پیرایهها، شرایط اجتماعی استجابت در ارتباط با فلسفۀ نیایش، شرایط فردی در پذیرفته شدن دعا، زمان و مکان دعا، دعاهای غیر قابل قبول و محتوای نیایش در مذهب ما. وفق ابراز مؤلف، این مضامین با استفاده از منابع اصلی دعاهای ادیان، منابع اصلی تشیع امامیه، مانند اصول کافی و نهج البلاغه، برخی از منابع هندی مانند اوپانیشادها، منبع پارسی اوستا و خرده اوستا، منابع تاریخ ادیان و دیگر منابع فارسی مذهبی مانند متون معلم شهید آیت ا... مرتضی مطهری تنظیم شده است. مؤلف هدف کتاب را ذیل سه موضوع مرتب کرده است: اثبات فطری بودن دعا، اثبات مقایسهای برجستگی دعای اسلامی و شیعی و پاکسازی دعایهای منتسب به اسلام و تشیع امامیه. اما یکی از مهمترین کتابها در این باره، که هنوز هم نزدیکترین متن در اسلامشناسی دعای شیعی به شالودۀ نظری این پژوهش است، زیباترین روح پرستنده امام سجاد (ع) از دکتر علی شریعتی اسلامشناس برجسته و جامعهشناس دینی معاصر است. این کتاب با هدف تدوین فلسفۀ دعای شیعی و تفسیر جامعهشناختی و سیاسی ایدئولوژیک جایگاه دعای ناب شیعی، با استناد به یکی از مهمترین منابع اصیل در دعای شیعی یعنی صحیفۀسجادیه از امام علی ابن الحسین زین العابدین (ع)، است. ماهیت فکری مؤلف این اثر که مشتمل است بر جهتگیری ایدئولوژیک، انقلابی و سیاسی از تشیع علوی، نقطۀ مقابل آنچه شریعتی «تشیع منحط صفوی» مینامد، محورهای آن بهخوبی بیانگر جو فکری و فضای مفهومی حاکم بر چنین متن دعاپژوهی شیعی است. کافی است به این محورها با تأمل نگاه شود: معنای زینالعابدین (ع)، اهمیت نیایش، عشق و تنهایی، مفهوم ثواب، دعای در مکتب تشیع، انسان امروز و جامعه امروز، زندانهای انسان، نیایش، ضمایم دعاهای صحیفۀسجاد و فرازهایی از صحیفۀسجادیه.
برخی از مضامین مهم این کتاب عبارتاند از: نیایش در تاریخ شیعه میتواند به عنوان مکتب امام سجاد (ع) نامگذاری شود. دعا و عبادت و نیایش در تاریخ ادیان تجلی دو احساس بشری بوده است: نیاز وعشق. دعای ناب اسلامی مشتمل است بر سه بعد مهم: بعد فقر و نیاز، بعد احساس عارفانه و عاشقانه و بعد خودآگاهی و آموزش عقیدتی سیاسی ایدئولوژیک. دعای شیعی علاوهبر داشتن ویژگیهای دعای اسلامی دارای بعد مسئولیت انقلابی معنوی نیز هست. دعای شیعی مسیری است عاشقانه و عارفانه برای رهایی از زندان نفس و خویشتن خویش. دعای ناب شیعی، در شکل علوی و سجادی آن، مکتبی است که تجلیگاه عشق، آگاهی نسبت به جهان و عرصۀ نیازهای انسانی، نماد جهاد و مبارزۀ اجتماعی فرهنگی سیاسی در یک وضعیت ناهنجار اجتماعی است.
در میان مقالههای در دسترس نیز دو عنوان مقاله چشمگیر است. اولین مقاله، سیری در دعا و نگارش متون دعایی( شهیدی، 1389) مربوط به ادبیات دعای اسلامی و شیعی است. مقالۀ مزبور دارای چند بخش است: ادبیات دعا در مذهب شیعه، دعا از منظر فطرت، دعا از دیدگاه قرآن، دعا از دیدگاه روایات، آفاق تعبیر در دعا، آفاق جلیل تربیت، دعا و سلوک الهی، حوزههای گوناگون آداب دعا: آداب دعای شیعی تا زمان شیخ طوسی، آداب دعای شیعی از شیخ طوسی تا ابنطاووس، ابنطاووس و ادبیات دعا در شیعه، آداب دعای شیعی از ابنطاووس تا کفعمی، آداب دعای شیعی پس از کفعمی تا شیخ عباس قمی. این مقاله از چند جهت برای دعاشناسی و دعاپژوهی شیعی حائز اهمیت است: از لحاظ ذکر پیشینۀ تاریخی نگارش دعا و از حیث ذکر جایگاه دعا در متن مقدس، سنتالنبی(ص) و سنت ائمه اطهار(ع). ضمناً با توجه به استناد این مقاله به پنجاه متن تاریخی سنتی در ادبیات دعای اسلامی و شیعی از جهت کتابشناسی نیز مقاله دارای اهمیت است.
روی هم ایدههای اساسی که برگرفته از این مقاله است را میتوان در چند بند مرتب کرد: اول، دعا مکتب نشر معارف انسانی اسلامی شیعی است. دوم، دعا وفق حدیت منسوب به رسول الله (ص) مغز عبادت است ( الدعا مخ العباده). سوم، دعا وفق تعالیم ائمه اطهار( ع) برترین عبادت است ( هو الدعا و افضل العباده الدعا). چهارم، قلب دعای اسلامی شیعی حال دعاست و نه لقلقۀ لسانی دعا. پنجم، دعا امری فطری است و از منظر قرآنی متصل کنندۀ آدمی به خداوند است. ششم، دعا در خدمت تربیت معنوی انسان است. هفتم، دعای اسلامی شیعی انسانساز و جامعهساز است.
علاوهبر این ایدههای مهم، مقالۀ مزبور همچنین شرحی مستوفا از گونهشناسی ادبیات دعای شیعی است. براین اساس چند دسته ادبیات دعای شیعی قابل شناسایی است: دستۀ اول، کتابهای حاوی دعا، مانند «مصباح المتهجد» از شیخ طوسی ، «اقبال الاعمال» از سید ابن طاووس و «بلد الامین» از شیخ کفعمی. دستۀ دوم، کتابهای نوشته شده دربارۀ دعا، مانند «عده الداعی و نجاح الساعی» از ابن فهد حلی و «آداب دعا» از سید محمد باقر بناسماعیل خاتون آبادی. دستۀ سوم، کتابهای طلسمات و تعویذها، مانند «مهج الدعوات و منهج العبادات» از سیدبنطاووس. دسته چهارم، کتابهای استخاره، مانند «فتح الاوباب» از سید بنطاووس و «مفاتیج الغیب» از علامه مجلسی. دستۀ پنجم، کتابهای زیارات، مانند «کامل الزیارات» از ابن قولویه و «المزار» از شیخ مفید.
مقاله دوم، «دعا و عبادت از دیدگاه شهید مطهری»، شرحی بر دیدگاههای یکی از روحانیون برجسته در اسلامشناسی است. محورهای این مقاله نیز بهخوبی نشان دهندۀ طرز تفکر روشنگری دینی مرحوم مطهری به دعای شیعی است. این محورها عبارتاند از: دعا نباید جانشین فعالیت انسان باشد، دعا هم طلب است و هم مطلوب، شرایط دعا، اهمیت نماز، هماهنگی بین عبادات و توجه به جامعه و امور اجتماعی، رابطۀ عبادات و سایر امور زندگی و فلسفۀ نماز. اما ایدههایی که میتوان از این محورها استنباط کرد به این شرح هستند. اول، خداخوانی در قالب دعا و عبادت در دو حالت اتفاق میافتد: اضطرار و اختیار ولی کمال نفس در حالت دوم است.
دوم، دعا و عبادت دو ابزار تعالی معنوی روحی هستند و با یکدیگر دارای چندین نسبت هستند: دعای به معنای خاص و عبادت به معنای عام؛ عبادت فاقد جنبۀ دعایی؛ دعای ملازم با عبادت و عبادت ملتزم به دعا؛ دعای ناب و عبادت ناب. سوم، دعا و عبادت خالص یکی هستند. چهارم، دعا نباید مانع مسئولیت، تلاش و سعی عقلانی شود. پنجم، دعای اسلامی شیعی حقیقتاً هم مقدمه - وسیله است و هم نتیجه - غایت. ششم، دعاخوانی نباید مصنوعی باشد، بلکه باید از سر احساس نیاز حقیقی خالص باشد. دعا نباید با اصول طبیعت بشری، معارف اسلامی و انسانی منافات داشته باشد. هفتم، دعا باید مانند اسباب مبارزۀ اجتماعی به صورت امر به معروف و نهی از منکر لحاظ شود.
ب) توجیه فلسفی، کلامی، عرفانی دعای شیعی
در مجموع نگارنده تنها به چکیدۀ پنج پایاننامۀ دانشجویی در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا با موضوع دعاپژوهی دسترسی داشته است که عبارتاند از: تعالیم عرفانی امام سجاد (ع) درصحیفۀ سجادیه (محمد لطیفی، کارشناسی ارشد تصوف و عرفان اسلامی،1389)؛ نقش و اهمیت دعا از دیدگاه امام خمینی ره(فاطمه حسن نصیری ، دکترای علوم قرآن و حدیث، 1379)؛ تبیین فلسفی استجابت دعا از دیدگاه ملاصدرا (مرضیه اسماعیلی گله جاری، کارشناسی ارشد الهیات و معارف ، 1385)؛ تبیین فلسفی کلامی دعا (منصوره الوندی، کارشناسی ارشد فلسفه و کلام، 1381)؛ دعا و کارکرد آن (محمد طه موسوی، کارشناسی ارشد اخلاق و تربیت، 1383). روی هم ایدههای مستنبط از این پایاننامههای محدود را میتوان ذیل چند نکته مهم توضیح داد: اول، دعای سجادیه نوعی از تعالیم فلسفی عرفانی اخلاقی شیعی اسلامی است. دوم، زبان دعا ورای زبان فلسفه و عرفان به معنای خدایی شدن فرد در جامعه در ابعاد فردی و اجتماعی است. سوم، دعا در تربیت جوهر نفس و تکامل روحی مؤثر است. چهارم، دعا نسبت خاصی با قضا و قدر الهی دارد.
3 ) وجوه بینافرهنگی دعا
سمینارهای دعا پژوهی، با توجه به گستردگی مباحث و پرداختن به مضامین نو با دیدگاه انتقادی و مقایسهای، اسناد مناسبی برای آشنایی بهتر و بیشتر با ادبیات دعاپژوهی هستند. هرچند تعداد این سمینارها در نسبت با موارد مشابه آن در مابقی موضوعات مذهبی، از جمله موضوعاتی که بار مذهبی سیاسی دارند متأسفانه انگشتشمار است. از متن مباحث چند عنوان سمینار برگزارشده که مرتبط با دعاپژوهی هستند میتوان ایدههایی را برای فهم بهتر دعای اسلامی شیعی استخراج کرد. عناوین نمونهای از این سمینارهای دعاپژوهی به این شرح است: جایگاه دعا و نیایش در ادیان (21 آذر 1387)؛ قرآن و نیایش (14 اسفند 1389)؛ دعا برای صلح: ادیان و فرهنگها و شهامت گفتگو(6 و7 اردیبهشت 1385)؛ نشست حکمت دعا و مناجات در قرآن (5 تیر 1389 ).
روی هم تعدادی ایدۀ دعاپژوهی از این سمینارها میتوان استخراج کرد که برای تدوین مبانی نظری این پژوهش حائز اهمیت است. اینها عبارتانداز: اول، دعا برحسب شخصیت معنوی دعاخوان متغیر است. دوم، دعاخوانی چندمرتبهای است: برای رفع نیازهای مادی و معنوی و عرفانی؛ این مرتبۀ اخیر بالاترین رتبه است. سوم، دعاخوانی چند سطحی است: مصالح فردی و اجتماعی؛ دومی اولیتر است. چهارم، مصالح اجتماعی مورد نیاز در دعاخوانی هم مادی و هم معنوی است. پنجم، دعا وسیله اصلی برای برقراری ارتباط صمیمی با خداوند است. ششم، دعاهای ادیان میتواند منبعی غنی برای گفتگوی بیناادیان و صلح جهانی برای مقابله با خشونت و تروریزم باشد. هفتم، دعاخوانی قرآنی شیعی سلاح برندهای برای مبارزه با آفات عرفانهای کاذب و پوچگرایی و معنویتگراییهای نامتعارف موجود است. هشتم، دعاها و نیایشهای هیجدهگانه یهودی به صورت کلامی و عملی در قالب نمازهای یومیه در کنیسهها صورت میگیرد. نهم، دعاهای هیجدهگانۀ یهودی اکنون مشتمل بر سه بخش اصلی هستند: مدح یهوه – خداوند، رفع حاجات عمومی و دعاهای صلح. دهم، دعاهای صلح یهودی مشتمل بر دعای توبه، دعای فهم، دعای فرج موعود یهود هستند. یازدهم، دعاهای کلیسایی مسیحی مشتمل بر دعاهای حمد خداوند، طلب مغفرت و طلب رزق هستند. دعای اسلامی داری سه رکن است: دعا، داعی و مدعو. دوازدهم، وفق تفاسیر شیعی معتبر، دعای شیعی، به عنوان غنیترین و نابترین نوع دعا در ادیان و مذاهب، با هماهنگی قلب و فطرت و زبان تحقق مییابد. سیزدهم، در دعای شیعی هم ظرفیت وجودی داعی (دعاخوان و دعاکننده) و هم مدعو (خداوند) لحاظ میشود. زیارات جامعۀ شیعی شرح سفر معنوی از ادنی مراتب هستی خاکی به اعلی مراتب وجودی آسمانی هستند.
بخش بزرگی از اسناد دعاپژوهی به نوشتارهای الکترونیکی (اینترنتی)، که مندرج در سایتها و وبلاگهای مذهبی است، اختصاص یافته است. برای مرور این نوشتارها باید آنها را در دو دسته دعاپژوهی عام( ادیان ) و خاص( شیعی ) طبقهبندی کرد. نوشتارهای الکترونیکی که به دعاپژوهی عام پرداخته عمدتاً شرحهایی بر دعا در ادیان مختلف ابراهیمی و نیز دعا در شبه مذاهب و فرقههای نوظهور و کاذب هستند. اما نوشتارهای الکترونیکی که موضوع آنها دعای اسلامی و شیعی هستند دارای موضوعات متنوعی میباشند. براین اساس این نوشتارها در چند قالب بیان شدهاند: دعا در قرآن؛ دعا در زندگی پیامبر (ص)؛ دعا در نزد ائمه اطهار (ع)؛ دعا در روایات؛ زمان دعا؛ مکان دعا؛ شرایط استجابت دعا؛ موانع استجابت دعا؛ انواع دعاهای منسوب به معصوم (ع). با توجه به این طیف گسترده و تنوع در طبقهبندی دعاپژوهی در ادامه مروری بر ایدههای اصلی مندرج در این نوشتارها بر حسب طبقهبندی بالا خواهیم داشت. از این جهت باید این ایدهها را براساس دعاپژوهی عام و خاص مرتب کرد.
4) معناشناسی فرهنگی دعای یهودی و مسیحی
ایدههای مستنبط از دعاپژوهی عام را میتوان ذیل چند نکته مرتب کرد. اما برای تمایز این ایدهها برحسب ماهیت ادیان، بهتر است آنها را به تفکیک دین مورد نظر یا مشرب اعتقادی که منسوب به آن است- فارغ از درست یا نادرست بودن و یا حق یا باطل بودن آنها- ارائه دهیم. این تفکیک بهخصوص از حیث مقایسۀ منزلت دعا و تعبیر از دعا در بین ادیان، شبه ادیان و مشربهای عقیدتی کاذب و باطل سودمند است. با این توضیح اکنون میتوان فهم بهتری از ایدههای دعاپژوهی زیر داشت.
الف) دعا در یهودیت
در یهودیت نماز و دعا، که به آن در زبان آرامی و عبری و سریانی صلوطا و عوطا میگویند، به مفهوم خمیدگی، فرودستی و ایستادن است. به این قرار نماز و دعا به عنوان شرعیترین و مهمترین رکن عبادت یهودی به صورتهای فردی و جمعی در کنیسههای عبری برگزار میشود. در اصل این عبادت به مضمون ابراز خضوع و خشوع در برابر یهوه خدای یهودیت به سمت مسجدالاقصی و بیتالمقدس است. به اعتقاد یهودیان دعا و نماز از بزرگترین اعمال نیک مؤمن است که به قصد تقرب و برطرف کردن حاجات باید دائماً در طول روز انجام شود. طبق عقیدۀ فقهای یهود برای خداوند دعا و نماز خوشایند است و ذات قدوس الهی مشتاق شنیدن دعا و نماز عادلان و ابرار است. همچنین دعا و نماز عادلان نیکوکار خشم و غضب ذات اقدس الهی را به رحمت بدل میکند. برای دعا شرایط استجابتی وجود دارد که یهودیان سخت باید به آن پایبند باشند. لذا در شریعت یهود آمده است که هر آن کس که رضایت خدا را به جای آورد و آن دعا از ته قبل باشد و شایستگی آن را نیز داشته باشد دعایش مستجاب خواهد شد. اما هیچ کس نباید از ترس اینکه مبادا دعا و نمازش قبول نشود از دعاخوانی نمازخوانی طفره رود. نکتۀ مهم دیگر در دعای یهودی دعاخوانی برای دیگران و همنوعان است.
به این قرار چند ایده در دعاپژوهی یهودی قابل توجه است:
توجه به چند نمونه از دعاهای رایج در یهودیت معاصر نیز سودمند است:
یهودیان همچنین در موارد خاص دارای دعاهای ویژه هستند:
ب) دعا در مسیحیت
در مسیحیت سنتی، که از حیث تحول در تاریخ ادیان و به نص قرآن کریم ادامۀ شرعی یهودیت است، نیز دعا جایگاه معنوی خاص خود را دارد. از عیسی مسیح (ع)، پیامبر عشق و رحمت، نقل است که «حتی برای کسی که به شما نیز کینه دارد دعا کنید». از این حیث توجه به دو شأن متفاوت و متمایز دعا در دو مسیحیت سنتی و معاصر مدرن شده مضمون خوبی برای دعاپژوهیهای مسیحیتی است. نگاهی گذارا به این ادبیات میتواند تا اندازۀ زیادی ما را در شناخت بهتر و بیشتر این موضوع یاری کند. در این ادبیات به نمونههایی از دعاهای مسیحی توجه داده شده است، که هر چند از منظر اسلامی و قرآنی برخی از پارههای آن – مانند به کاربردن لفظ تثلیت(: پدر – پسر – روح القدس) و عبارت خداوند به صورت «پدر آسمانی» – شرک جلی و کفر قوی است ولی محتوای مذهبی و معنوی آن جالب توجه است. از جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
روی هم چند ایدۀ مهم از دعاپژوهی مسیحی قابل استنباط است:
بخشی دیگر از ادبیات دعاپژوهی مسیحی به ذکر بیانات آبای معروف کلیسای مسیحی، از جمله “پولس رسول” ، دربارۀ دعا اختصاص یافته است. از جمله میتوان به این چند نکته اشاره کرد:
در جدول شمارۀ 6 تصویری از دعا پژوهی عام : یهودی و مسیحی ، آمده است.
5 ) معناشناسی فرهنگی “ضد دعا “ در فرقههای کاذب
در ادیان غیر ابراهیمی و غیر سامی نیز - مانند بودیزم، هندوییزم و زرتشتی - دعاگونه وجود دارد، هر چند نگارنده نتوانسته است به ادبیات مرتبط با آن دسترسی داشته باشد. اما در عوض، در شبه فرقههای عقیدتی و ادیان قلابی قارچی، مضامین ضد دعا گزارش شده است. در این باره هر چند ادبیات الکترونیکی قابل توجهی در دسترس نبوده است؛ با این وجود با اتکا به چند نمونه محدود و برای آشنایی بیشتر با این مضامین ضد دعایی در ادامه به چند نکته در این خصوص اشاره میشود. لازم به ذکر است بر خلاف تمایل عمومی در سطح جهانی به دعا، اما ضد دعا ، که ماحصل شایع شدن محدود اینگونه فرقههای عقیدتی نمای قلابی و کاذب است، خوشبختانه هنوز شکل جنینی خود را میگذراند و لذا نتوانسته است با اقبال عام مواجه شود. با این وجود ما صرفا از جهت آشنایی بیشتر با این نسخه از ادبیات دعاپژوهی و با تأکید بر دو فرقۀ کاذب شیطانپرستی و مشرب هندی اشو به چند نمونه مهم از ضد دعا اشاره خواهیم کرد. برای مثال در ساتانیزم یا شیطانپرستی چند نمونه ضد دعا قابل توجه است:
اما در ادبیات مربوط به اشو، ضد دعا با تعابیر شبه الهیاتی و استدلالی شبه کلامی خطرناکی که خاص این فرقه نوظهور است همراه میشود.برای فهم بهتر این مطلب ما در ادامه به چند نکته که برگرفته از نوشتارهای اشو پژوهی است خواهیم پرداخت. در این نکتهها به خوبی ضدیت عقیدتی اشو با دعا و در رأس آن مخالفت با خداوند به عنوان محور دعاخوانی و نیز مسلمانان[4] دیده میشود.
و بالاخره میتوان به سنتز نهایی اشو و اشوییها دربارۀ دعوت از مردم برای ضد دعا اشاره کرد :
6) معناشناسی فرهنگی دعای اسلامی و شیعی
با توجه به مروری که بر ادبیات دعاپژوهی عام داشتیم، جا دارد ببینیم در این ادبیات چه تصویری از دعای اسلامی ارائه شده است. روی هم وارسی ادبیات دعاپژوهی اسلامی، که به صورت الکترونیکی (اینترنتی) موجود است ، نشان میدهد آنها روی چند نکته و ایدۀ زیر متمرکز شدهاند:
جدول شماره 1: شاکله دعاپژوهی اسلامی – شیعی
مضمون و ایده |
|
بحث و نتیجهگیری
همانگونه که ملاحظه شد طیف گستردۀ ادبیات دعاپژوهی متضمن مطالبی دربارۀ ماهیت دعا، مقایسۀ بیناادیانی دعا و ارکان و موقعیت دعا هستند. ایدههایی هم که ما از این نوع ادبیات استخراج کردیم به نوعی نشان دهندۀ اهمیت جهانی و بیناادیانی دعاست. این ایدهها مبنای خوبی برای بسط مبانی نظری دعا هستند که خود موضوع پزوهش مستقلی است. از منظر جامعهشناسی دعا همچنان موقعیت و شأن ممتاز دعای اسلامی و شیعی بارز است.
در این باره این مقاله حاوی چند نکتۀ بارز است:
1- ادبیات دعاپژوهی موجود سه گونه دعای دینی متصور است: دعای ابراهیمی، دعای اسلامی، دعای شیعی.
2- ریختشناسی دعای ابراهیمی مشتمل است بر:
الف) تجلی تجربهای از تدین و تعبد؛
ب) تلاش برای متصل کردن “من، تو، او و ما” به امر مقدس و باری تعالی؛
پ) درخواست هدایت خود و دیگری؛
ت) عمل استغاثه، شکرگذاری، توسل، نذرکردن، عرض حال، شکواییه، اعتراف، استغفار، شفاعت توبه و انابت.
3- معناشناسی دعای اسلامی، به عنوان سرآمد دعای ابراهیمی، حاکی از این وجوه بارز است:
الف) گرایشی فطری که همه مؤمنان و مسلمین ابراهیمی به آن خوانده شدهاند؛
ب) فریضهای در کنار صلاه، برای تکمیل عبادت روزانه مسلمانان؛
پ) عملی مؤمنانه با هدف خواندن خداوند و خواستن از او برای هدایت انسان مؤمن در راه مستقیم؛
ت) سلاحی برای مبارزۀ با “شرک و کفر”؛
ث) درخواست از خداوند برای نیازهای مادی و معنوی متعالی.
4- هستیشناسی دعای شیعی، به عنوان سرآمد دعای ابراهیمی اسلامی، مبین این شئونات ممیزه است:
الف) دعای اسلامی تجلی نیاز و عشق است؛
ب) دعای شیعی مشتمل است بر سه بعد: فقر و نیاز، احساس عارفانه و عاشقانه و خودآگاهی و آموزش عقیدتی سیاسی ایدئولوژیک؛
پ) دعای شیعی دارای بعد مسئولیت انقلابی معنوی نیز هست؛
ت) دعای شیعی مسیری است عاشقانه و عارفانه برای رهایی از زندان نفس و خویشتن خویش؛
ث) دعای شیعی در شکل علوی و سجادی آن مکتبی است که تجلیگاه عشق ،آگاهی نسبت به جهان و عرصه نیازهای انسانی، نماد جهاد و مبارزۀ اجتماعی فرهنگی سیاسی در یک وضعیت ناهنجار اجتماعی است.
5- اما زیست جهان فرهنگی و دینی با نقیض دعای دینی همراه و مواجه شده است؛ این زیست جهان همانا ضد دعاست. نمونۀ بارز این ضد دعا ساتانیزم یا شیطانپرستی است که چند نمونه از ضد دعای آن در این مقاله تحلیل شد:
الف) به نام شیطان ای فرمانروای زمین، ای پادشاه جهان، من گردن مینهم نیرویی از تاریکی را که امانت گذارده فرمانروای دوزخی برروی دوش من. باز کن پهنای دروازه جهنم را و برسان اکنون از عمق وجودم سلامم را به برادرت و خواهرت و دوستت.
ب)پیش بفرست ای شیطان پیامبر شهوت و لذت را و بگذار زشتیها در تاریکی من جلوهگر شوند تا بتوانم آنها را انجام دهم.
پ) ای پنهان شده در تاریکی، ای نگهبان جادهها ،ای کسی که نیروی تو همه جا ظاهر میشود، آماده کن برای لطف خود ارادتمند خود را. کسی را که به تو اعتقاد دارد و دچار عذاب شده است.
ت)جدا کن او را برای خودت، حفاظت نما او را. نه به خاطر بیلیاقتیش، و مضطرب نساز او را. کمک کن او را در میان آب و آتش و زمین و باد.
ث)این است پیام ما به نام شیطان. این لطف شامل کسی میشود که حکومت شیطان را بر خود بپذیرد. پس باید نام شیطان را بر خود قرار داده و در رگ و گوشت خود جریان دهد تا در زمین برای ابد زندگی کند. زیستنی جاوید. درود بر شیطان.
6- میتوان به نسخۀ نهایی از معنویتگرایی بدون دعا (عرفان شرقی هندی اشویی) درباره دعوت از مردم برای ضد دعا اشاره کرد :
الف)کسی وجود ندارد که دعایتان را بشنود، کسی نیست که به دعایتان پاسخ دهد؛
ب)تمامی مذاهب شما را برونگرا میسازند تا شما به درون رو نکنید. دعا یک چپز برونگرا است.
پ) شما نزد آن خدا فریاد میکشید. ولی این شما را از خودتان دور میکند. هر دعایی غیر مذهبی است.
ت)پس از دعا پرهیز کنید. دعا چیزی جز تکه پارههای افسانهای به نام خدا نیست. دعا شما را از حقیقت وجودین خود دور میکند.
ث)عمیقتر وارد مراقبه شوید.این تنها دیانت ممکن است.
زیست جهان فرهنگی معاصر ما مملو است از تجلیهای فرهنگی و معنویتگراییهای متنوعی که هر کدام به نوعی قرین با دعا خوانی است. در این میان البته گوی سبقت از حیث محتوایی و سرآمدی از آن دعای شیعی است که مثال بارز و برجستۀ دعای ابراهیمی اسلامی است.
جدول شماره2: مدل نظری دعای اسلامی شیعی
استراتژی |
ایده |
ریخت شناسی، وجود شناسی و معناشناسی «دعای ابراهیمی» |
1- دعا تجربه تدین و تعبد است 2- دعا متصل کردن من، تو، او و ما به امر مقدس و باری تعالی است. 3- دعا یک عمل تربیتی برای هدایت خود و دیگری است. 4- دعا مشتمل است بر استغاثه، شکرگذاری، توسل، نذرکردن، عرض حال، شکواییه، اعتراف، استغفار، شفاعت و توبه و انابت. 5- دعا هم یک متن مقدس برای برقراری ارتباط با خداست هم نوعی عمل عبادی برای تقویت رابطه با خدا است و هم یک سوژه است برای مفصلبندی قطعات دینی در کنار هم. |
فلسفه اجتماعی “دعای اسلامی” |
6- دعای اسلامی مانع مسئولیت ،تلاش و سعی عقلانی نیست . 7-دعای اسلامی اسباب مبارزه اجتماعی به صورت امر به معروف و نهی از منکر است. |
فلسفه سیاسی و فرهنگی “دعای شیعی” |
8- دعای اسلامی تجلی نیاز و عشق است. 9- دعای شیعی مشتمل است بر سه بعد : فقر و نیاز، احساس عارفانه و عاشقانه و خودآگاهی و آموزش عقیدتی سیاسی ایدئولوژیک. 10 - دعای شیعی (علاوه بر داشتن ویژگیهای دعای اسلامی) دارای بعد مسئولیت انقلابی معنوی نیز هست. 11- دعای شیعی مسیری است عاشقانه و عارفانه برای رهایی از زندان نفس و خویشتن خویش. 12- دعای شیعی (در شکل علوی و سجادی آن) مکتبی است که تجلیگاه عشق، آگاهی نسبت به جهان و عرصه نیازهای انسانی، نماد جهاد و مبارزۀ اجتماعی فرهنگی سیاسی در یک وضعیت ناهنجار اجتماعی است. |
منابع
* این مقاله برگرفته از طرح پژوهشی تحلیل گفتمان اجتماعی دینی دعای شیعی، است که با حمایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد آشتیان انجام شده است.
1عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آشتیان، .nejati.hosseini@gmail.com
[2] Hymn
[3] Dhikr
[4] اشو مسلمانان را “محمدیان” مینامد.
[5] اهدنا الصراط المستقیم
[6] یسبح ما فی السموات و الارض
[7] منظور وصف صفات الهی و غرق شدن در ذکر خداوند است.