رابطه‌‌‌ ابزارهای جهانی شدن و ‌هویت دینی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

دانشگاه الزهرا

چکیده

پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی تأثیر ابزارهای جهانی شدن بر ‌هویت دینی انجام شده است. بدین منظور از تئوری کاشت جورج هربنر٬ نظریه تریاندیس٬ نظریه‏های همزیستی فرهنگی٬ فرهنگ ‌مصرفی آمریکایی و گسترش تجدد غربی استفاده شده است.
امروزه، جهانی شدن با تشدید روابط اجتماعی در سراسر جهان، ارتباطات را گسترش داده و همزیستی فرهنگی و تعاملات فرهنگی را دوچندان کرده است. از جمله پیآمدهای این پدیده، رواج نسبی‌گرایی در ارزش‏های فرهنگی است. از طرف دیگر با افزایش تعاملات فرهنگی٬ پدیده امپریالیسم فرهنگی رخ می‏دهد و یک فرهنگ بر دیگر فرهنگ‏ها غالب می‏شود. در عصر حاضر، آمریکا فرهنگ ‌مصرفی سرمایه‏داری و ارزش‏های بارز خود را، همچون مصرف‏گرایی و لذت‏گرایی به جوامع مختلف منتقل می‏کند. بنابراین جهانی شدن با ابزارهای بارز خود (اینترنت٬ ماهواره) سبب ظهور ارزش‏هایی، چون نسبی‏گرایی٬ لذت‏گرایی٬ مصرف‏گرایی و... می‏شود و ظهور این ارزش‏ها بر ‌هویت دینی افراد تأثیر می‏گذارد.
روش تحقیق دراین پژوهش، پیمایش است و با استفاده از ابزار پرسشنامه، داده­ها و اطلاعات مربوط به جامعه آماری گردآوری شده و روش نمونه‏گیری طبقه‏ای نامتناسب و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر است. مهمترین یافته این تحقیق نشان می‏دهد که هرقدر میزان استفاده  افراد از اینترنت و ماهواره بیشتر شود میزان ‌هویت دینی آن­ها کاهش می‏یابد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Instruments of Globalization and Religious Identity Studying the Relationship

نویسندگان [English]

  • khadijeh safiri
  • zahra nematolahi
چکیده [English]

This research probes the impact of instruments of globalization on the religious identity. This is why the theories that are used here include: the implant theory of George Gerbne, the relevant theory as developed by Teriandis, the theory of cultural coexistence, the theories relating to the American consumer culture, and the spread of western modernity. Today globalization through intensification of worldwide social relations has rapidly expanded communications, cultural coexistence and cultural interactions. As a consequence, cultural relativism in values has become a prevalent phenomenon.  On the other hand with the increased interactions, a different phenomenon known as cultural imperialism is occurring through the process of which a culture overwhelms another culture. Today, American capitalist consumer culture along with its distinctive values, such as consumerism and pleasure-oriented influences, is penetrating diverse communities. Thus, globalization, with its apparent instruments (such as the Internet and other satellite-based information technologies), contribute to the emergence and promotion of relativistic values, pleasure-oriented activities, which all leads to larger amounts of consumption, hitherto unprecedented. The appearance of such relativistic values, we argue, affects the religious identity of the relatively-speaking, pristine and simpler people, who come in contact with technologically-dominant cultures who own the means for production and dissemination of information. The recipients are overwhelmed by such complex production processes, and merely become consumers. Here the case in point is the American culture. This is a survey-method research which uses the questionnaire for collecting data from its statistical society. The sampling technique is that of disproportionate stratified sampling, and the volume of the sample is 384 persons, a figure which was determined based on cochran formula. The most important finding of this research is that an increased use of the Internet and other satellite-based devices, tend to diminish religious identity of the users at a significant rate.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Globalization
  • Internet
  • Satellite-Based Devices
  • Identity
  • Religious identity

رابطه‌‌‌ ابزارهای جهانی شدن و ‌هویت دینی

خدیجه سفیری*

زهرا نعمت‌اللهی**

تاریخ دریافت: 6/8/1390                                                                                                                                                                                                              تاریخ پذیرش: 7/10/1390

 

چکیده

پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی تأثیر ابزارهای جهانی شدن بر ‌هویت دینی انجام شده است. بدین منظور از تئوری کاشت جورج هربنر٬ نظریه تریاندیس٬ نظریه‏های همزیستی فرهنگی٬ فرهنگ ‌مصرفی آمریکایی و گسترش تجدد غربی استفاده شده است.

امروزه، جهانی شدن با تشدید روابط اجتماعی در سراسر جهان، ارتباطات را گسترش داده و همزیستی فرهنگی و تعاملات فرهنگی را دوچندان کرده است. از جمله پیآمدهای این پدیده، رواج نسبی‌گرایی در ارزش‏های فرهنگی است. از طرف دیگر با افزایش تعاملات فرهنگی٬ پدیده امپریالیسم فرهنگی رخ می‏دهد و یک فرهنگ بر دیگر فرهنگ‏ها غالب می‏شود. در عصر حاضر، آمریکا فرهنگ ‌مصرفی سرمایه‏داری و ارزش‏های بارز خود را، همچون مصرف‏گرایی و لذت‏گرایی به جوامع مختلف منتقل می‏کند. بنابراین جهانی شدن با ابزارهای بارز خود (اینترنت٬ ماهواره) سبب ظهور ارزش‏هایی، چون نسبی‏گرایی٬ لذت‏گرایی٬ مصرف‏گرایی و... می‏شود و ظهور این ارزش‏ها بر ‌هویت دینی افراد تأثیر می‏گذارد.

روش تحقیق دراین پژوهش، پیمایش است و با استفاده از ابزار پرسشنامه، داده­ها و اطلاعات مربوط به جامعه آماری گردآوری شده و روش نمونه‏گیری طبقه‏ای نامتناسب و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر است. مهمترین یافته این تحقیق نشان می‏دهد که هرقدر میزان استفاده  افراد از اینترنت و ماهواره بیشتر شود میزان ‌هویت دینی آن­ها کاهش می‏یابد. 

کلمات کلیدی: جهانی شدن، اینترنت، ماهواره، هویت، هویت دینی


بیان مسئله

دهه­های پایانی قرن بیستم و سال‏های آغازین سده­ بیست و یکم با بحث­های پرتنش، پیرامون چیستی فرآیند جهانی شدن همراه بوده است. با دقت در آراء متفکران مختلف می­توان، خاطرنشان کرد که جهانی شدن، پدیده­ای است که به سرعت، در تمام ابعاد و زوایای زندگی بشر (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) در حال رخنه و گسترش است. در واقع پیشرفت‏های فنآوری و پیدایش شبکه­های اینترنت و ماهواره­های مخابراتی باعث شده است که جهانی شدن نیز با سرعت و با شیوه­های متنوع­تری بر جوامع انسانی اثر بگذارد و با درنوردیدن مرزهای ملی و جغرافیایی، امکان پیوند سریع میان افراد، جوامع و نظام­ها را فراهم کند. ایران نیز در دهه­های گذشته و بویژه در دو دهه­ گذشته با رشدی روزافزون تحت تأثیر فرآیند جهانی شدن قرار گرفته است. همچنین ما در سال­های گذشته شاهد کاربرد گسترده­ی ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی چون رایانه و اینترنت در میان گروه‏های مختلف مردم بویژه جوانان بوده­ایم. بنابراین امروزه فرآیند جهانی شدن در زندگی اجتماعی ایرانیان اهمیت فراوانی یافته است.

از طرفی، ‌هویت دینی از مهمترین عناصر ایجادکننده­ همگنی و همبستگی اجتماعی در سطح جوامع است که طی فرآیندی با ایجاد تعلق خاطر نسبت به دین و مذهب در افراد جامعه، نقش بسیار مهمی در ایجاد و شکل‏گیری هویت جمعی دارد. به عبارت دیگر، هویت دینی موجب تشابه‏سازی و تمایزبخشی می‏شود. به طور مثال، دین اسلام و مذهب شیعه، ضمن ایجاد تشابهات دینی در بین افراد جامعه آن‏ها را از سایر ادیان جدا می­سازد. در جامعه­ ایران، برخلاف سایر جوامع (که به دنبال حاشیه­ای کردن دین و برانداختن دینداران از اریکه­ قدرت و منزوی کردن آن­ها است) با استفاده از نیروی مذهب، در پنج قرن گذشته، حداقل سه انقلاب تمام عیار را سامان دادند. نخستین این حرکت­ها در سال 1285 با رهبری علمای طراز اول شیعه در انقلاب مشروطه و آخرین آن هم در انقلاب اسلامی سال 1357 شمسی با رهبری و هدایت مرجعیت شیعی شکل گرفت» (گودرزی،1387: 50). باتوجه به اهمیت ‌هویت دینی در جامعه اسلامی، توجه به عوامل تأثیرگذار بر آن از اهمیت بسیاری برخوردار است.

«امروزه، افزایش ارتباطات جهانی و جهانی شدن، موجب ایجاد تغییرات فرهنگی بسیاری در جوامع مختلف شده است. رواج ارزش­های گوناگون، قرار گرفتن در معرض اندیشه­ها و گرایش­های مختلف از جمله عوامل تهدید کننده­ تعلق خاطر به ‌هویت دینی به خصوص در میان جوانان است. در واقع هویت فرهنگی و دینی ]افراد بویژه نوجوانان متعاقب[ به‌وسیله تهاجم فرهنگی تهدید می­شود. همان طور که کاستلز نیز جهان آینده را صحنه کارزار دو قدرت معتبر، یعنی جهانی شدن و هویت می‏داند» (افتخاری،1380: 33). بنابراین در دوران کنونی، هویت مبنا و معنای گذشته خود را از دست داده است؛ در واقع شدت و دامنه تغییرات هویتی در نسل‏های جدید به اندازه‏ای است که در برخی موارد چالش‏ها و بحران‏های هویتی را پدید آورده است.

 بنابراین، برخلاف ]نسل‏های[ گذشته، فرآیند انتقال هویت، ]درعصر حاضر[ بیش از آن که در زمینه ارزش‏ها، باورها و رفتارها و در یک کلام، هویت‏شان از والدین، متأثر باشد از رسانه‏ها، صنعت فرهنگ، همسآلان وجوانان دیگر که چه بسا از دیگر کشورها باشند، تأثیر می‏پذیرند. برای مثال «تحقیقات انجام شده نشان می‏دهد که رسانه‏های گروهی، عاملی در جهت کاهش هویت اجتماعی بوده است» (جوادی‌یگانه و عزیزی، 1387: 1). نتایج یک تحقیق دیگر گواه بر این است که «استفاده از ماهواره و اینترنت سبب کاهش هویت جنسیتی می‏شود که خود نشان‏دهنده تغییر رفتار و نگرش به سمت الگوهای]ناهنجار[ و گرایش‏های جدید است (عریضی و دیگران، 1385: 2). همچنین نتایج تحقیق «جهانی شدن و هویت‌های محلی و جهانی دانشجویان»؛ نشان می‌دهد که افزایش هویت جهانی در بین دانشجویان، هویت محلی آنان را کاهش می‏دهد؛ یعنی با افزایش فرآیند جهانی شدن، هویت‏های محلی روبه کاهش می‏گذارد (حبی‌ودیگران، 1389: 1). بنابراین، حال که ابعاد مختلف هویت، تحت تأثیر عوامل یادشده، دستخوش تغییرات وسیع و سریع می‏شود، تأثیر ابزارهای جهانی شدن بر هویت دینی اهمیتی دوچندان پیدا می‏کند. با توجه به آنچه از نظر گذشت، این سؤال‏ها به ذهن خطور می‏کند که در جامعه آماری شهر تهران چه ارتباطی بین ابزارهای جهانی شدن و ‌هویت دینی وجود دارد؟ و اینکه آیا با افزایش میزان استفاده از ابزارهای جهانی شدن، میزان مصرف‌گرایی، لذت‌گرایی، فردگرایی و نسبی‌گرایی افراد تغییر می‏کند؟ و آیا این تغییرات بر میزان ‌هویت دینی تأثیر دارد؟ به این منظور، در نوشتار حاضر، علاوه بر تحلیل ابزارهای جهانی شدن به مبحث ‌هویت دینی و رابطه آن با این ابزارها به طور خلاصه پرداخته شده و سپس در این راستا نتایج تحلیلی آورده شده است.


پیشینه تجربی و نظری موضوع

در رابطه با موضوع این نوشتار، تحقیقات چندی انجام شده است که از جمله می­توان به موارد زیر اشاره نمود:

آخوندی (1377) در تحقیقی با عنوان «هویت ملی و مذهبی جوانان مشهدی و تأثیر روابط اجتماعی بر آن» اذعان می‏کند که شرکت در مراسم مذهبی و ملی از عوامل تعیین کننده هویت ملی و مذهبی است و تماشای فیلم از طریق ویدئو از عوامل تضعیف کننده این رابطه است (سفیری و غفوری، 1388: 4).

سید‌رضا عاملی (1380) در تحقیقی با عنوان «تعامل جهانی شدن، شهروندی و دین» آورده است که مذهب نقش تعیین‏کننده­ای در قوت و ضعف شهروندی یک کشور و هویت فردی و اجتماعی آن جامعه دارد. به عبارت دیگر هنگامی که فرد خود را متعهد به دین بداند، نسبت به انجام تعهدات فردی و اجتماعی دیگر نیز متعهد می‏شود.

حسین لطف‌آبادی و وحیده نوروزی (1383) در تحقیقی با عنوان «بررسی چگونگی نگرش دانش آموزان دبیرستان و پیش دانشگاهی ایران به جهانی شدن و تأثیر آن بر ارزش‏ها و ‌هویت دینی و ملی آن‏ها» بیان می‏کنند که پذیرش جهانی‏سازی (نگرش منفعل) بیشتر از همه متأثر از ضعف هویت ملی و دینی است. نگرش فعال به پدیده­ جهانی شدن و نگرش مخالف آن ناشی از نیرومندی هویت دفاع از سرزمین و قدرت هویت اعتقادی و عملکردی است. 

بهزاد دوران (1385) در تحقیقی با عنوان «تأثیر اینترنت بر هویت همالان» ابراز می­کند که وجود رابطه میان کاربری اینترنت و هویت همآلان تأیید نشده و میان هویت همالان زنان و مردان تفاوت معنی‏داری مشاهده نشده است و دیگر اینکه هویت همآلان با متوسط وقت صرف شده در روز برای تماشای فیلم­های ویدئویی رابطه مثبت و معنی‏دار دارد.

یافته‌های مقاله «ماهواره و هویت جنسیتی دختران جوان»، نشان می‌دهد که بین وجود ماهواره در منزل و هویت جنسیتی رابطه وجود دارد و افراد دارنده ماهواره از سازه هویت جنسیتی نمره کمتری دریافت نموده­اند که نشان دهنده تغییر رفتار و نگرش‏ به سمت الگوها و گرایش­های جدید است (عریضی‌‌ودیگران،1385: 2).

 محمدرضا جوادی‌یگانه و جلیل عزیزی (1387) در تحقیقی با عنوان «هویت فرهنگی و اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز» با توجه به عامل رسانه بیان می­کنند که در بعد اجتماعی 92/0 و در بعد فرهنگی 75/0 پاسخگویان به عناصر ‌هویت دینی در این دو حوزه احساس تعلق بالا دارند و همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که عامل رسانه­های گروهی با متغیر هویت اجتماعی رابطه منفی و معنی‏دار (15/0-)  دارد.

نتایج پژوهش «جهانی شدن و هویت­های محلی و جهانی دانشجویان» بازگوی آن است که با افزایش هویت جهانی در بین دانشجویان٬ هویت محلی آنان کاهش می­یابد، یعنی با افزایش فرآیند جهانی شدن، هویت­های محلی روبه کاهش می­گذارد (حبی‌ودیگران، 1389: 1).

جهانی شدن

جهانی شدن[1] به تشدید روابط اجتماعی در سطح سرتاسر جهان اشاره دارد، زیرا مکان‏های دور از هم را چنان به هم مرتبط می­سازد که اتفاقات هر محل، زائیده­ حوادثی است که کیلومترها دورتر به وقوع می­پیوندد. به عبارت دیگر، جهانی شدن ظهور نوعی جامعه­ شبکه­ای است که مرزهای سیاسی و اقتصادی را کم‏رنگ کرده، ارتباطات را گسترش داده و تعامل فرهنگ­ها را افزون نموده است. درواقع پدیده­ جهانی شدن بیانگر نوعی پراکنش کروی (اندیشه، کالا و غیره) است (سالزانو، 45:2003). رابرتسون[2] معتقد است که جهانی شدن عبارت­ است از در هم فشرده شدن جهان و تبدیل آن به مکان واحد جهانی؛ این پدیده علاوه بر اینکه یک فرآیند است، به عنوان یک چارچوب مفهومی نیز با انگاره یا سامان جهانی سرو کار دارد (رابرتسون، 130:1380). براین اساس هاروی[3] معتقد است با فشردگی و کوچک شدن فضا و زمان، نطفه فرآیند جهانی شدن بسته می‏شود (کوهن ‌و کندی،2000: 26).

 به اعتقاد واتزر[4] جهانی شدن فرآیند اجتماعی است که در آن قیدوبندهای جغرافیایی حاکم بر روابط اجتماعی و فرهنگی از بین می‏رود و مردم به طور فزاینده­ای از کاهش این قیدوبندها آگاه می­گردند (واتزر، 12:1379).

آنتونی گیدنز[5] جهانی شدن را درهم‌تنیدگی رویدادها و روابط اجتماعی سرزمین­های دوردست با تار و پود موضعی یا محلی جوامع دیگر می‏داند؛ پدیده­ای که می­توان آن را نوعی تلاقی حاضر و غایب دانست (گیدنز، 42:1378).

مانوئل کاستلز[6] با اشاره به عصر ارتباطات، جهانی شدن را ظهور  نوعی شبکه­ می­داند که در ادامه سرمایه‌داری، پهنه­ اقتصاد، جامعه و فرهنگ را در برمی­گیرد ( کاستلز،1380: 30-27).

با جمع‏بندی تعاریف ارائه شده در این پژوهش  جهانی شدن  این گونه تعریف می‌شود:

 جهانی شدن به تشدید روابط اجتماعی در سراسر جهان اشاره دارد که مکان­های دور از هم را چنان به هم مرتبط می‏سازد که اتفاقات هر محل زاییده­ حوادثی است که کیلومترها دورتر به وقوع می­پیوندند. به عبارت دیگر، جهانی شدن ظهور نوعی جامعه­ شبکه­ای است که مرزهای سیاسی و اقتصادی را کم‏رنگ کرده، ارتباطات را گسترش داده و تعامل فرهنگی را افزون کرده است.

پیآمدهای فرهنگی جهانی شدن ‌‌(جهانی شدن فرهنگی(

در دوران جدید، فرهنگ تکیه‌گاه اصلی تحولات سیاسی و بین‏المللی است که از یک سو نوعی یگانگی و از سوی دیگر نوعی تفاوت به همراه آورده است. در عصر نوین، انسان­ها دارای خصوصیات و بینش­هایی مشترک می­شوند و از سوی دیگر برای کسب هویت، بینش، رفتار و فرهنگ­های متفاوت می­یابند. در نتیجه، وجود بعد جهانی فرهنگ و نیز وجود تفاوت‌های محلی، منطقه­ای و فرهنگی از سوی اکثر متفکران جدید اذعان شده است. بنابراین در گفتمان جدید، انسان وارد دوران جدیدی می­شود و با ابزارهای نوین به سراغ شناخت این دوران جدید می‏رود. فرهنگ به عنوان یکی از پایه‏های اصلی این دوران جدید مورد توجه قرار می‏گیرد. جهانی شدن فرهنگ در اولین گام، باعث تحول جوامع کوچک و محلی می­گردد. زندگی محلی همچنان در حیات انسانی نقش مهمی را ایفا می­کند و این امر در جهان جهانی شده نیز ادامه خواهد داشت. آنچه دگرگون می­شود، قواعد محلی شدن و قدرت حاکم بر آن است. رابرتسون برای این تحول عبارت جهانی‌ـ‌ محلی شدن[7] استفاده می‌کند(میتوس،2000: 34).

بدین ترتیب با کوچکتر شدن جهان، آگاهی جهانی انسان‏ها بیشتر می‏شود و هر چه انسان‌ها درخصوص تعلق به جهان واحد بسیار بزرگتر آگاهی ‏یابند، فرهنگ­ها و هویت­های فراگیرتر شکل می­گیرد. با فروریزی فزاینده­ مرزهای سیاسی و فرهنگی و ادغام روزافزون جوامع در جامعه­ای جهانی، با وجود این که فرهنگ­های گوناگون به یکدیگر نزدیک می‏شود و فرهنگ­های عام نیز شکل می­گیرد، توسل به عناصر هویت بخش خاص فرهنگی نیز تشدید می­شود. مثلاً فرآیند جهانی شدن با پیدایش آگاهی جهانی، جنبه­های عام فرهنگی­ دین را که معطوف به شرایط و مسائل جهانی است، تقویت می‏کند. ولی از سوی دیگر، اشکالی از بنیادگرایی فرهنگی را تقویت می­کند که دغدغه تبار فرهنگی و احیای مرزها و فضاهای فرهنگی محدود سنتی را در سر می­پروراند. این فرآیند، با وجود این که با نوعی همگون‌سازی فرهنگی همراه است و فرهنگی واحد را بر جامعه جهانی حاکم می­کند، بسترها و امکانات فراوانی را هم برای همزیستی، تبادل، آفرینش و تعالی فرهنگی و همچنین خاص‌گرایی­های گوناگون فرهنگی فراهم می­کند. به بیان دیگر، دنیای معاصر هم شاهد جهانی شدن فرهنگی (امپریالیسم فرهنگی، غربی شدن، آمریکایی شدن و ...) و هم شاهد فرهنگی شدن جهان است (فدراستون،120:1995). 

وسایل ارتباطی

برقراری ارتباط بین افراد و گروه‏ها، مستلزم وسایل خاصی است که به کمک آن، انسان­ها بتوانند پیام‏ها و خواسته­های خویش را به یکدیگر منتقل کنند؛ با محیط زندگی بهتر آشنا شوند؛ خود را با آن هماهنگ سازند و یا برای بهبود شرایط آن اقدام نمایند. به مدد اینترنت و ماهواره تحول عظیمی در فناوری اطلاعات و ارتباطات روی داده است؛ به گونه­ای که بدون وجود این دو رسانه، بخصوص اینترنت، دولت­ها نمی­توانند در عرصه­ بین المللی حضور فعال داشته باشند و به سرعت از صحنه­ فعالیت­های بین المللی حذف می­شوند.

اینترنت: اینترنت را می‏توان شبکه­ای عظیم از میلیون­ها رایانه مختلف قلمداد کرد که از شبکه­های متفاوت با کاربران گوناگون و با علایق و اهداف از پیش تعیین شده متعدد به وجود آمده که در نهایت به صورت یک شبکه جهان شمول واحد و در مقیاس جهانی به هم متصل شده است. اینترنت از نظر جامعه‌شناسی، یک سیستم است و یا به تعبیری دیگر مدخلی بر جامعه الکترونیک است. جامعه‌ای­ که از عناصر اصلی سیستم اینترنت یعنی تولیدکنندگان (سایت‌ها یا شبکه­های مرتبط)، واسطه­ها (توزیع‏کنندگان) و مصرف‏کنندگان (کاربران) تشکیل است (محسنی،1380: 72).

ماهواره: ماهواره­ وسیله‏ای است که می­تواند سیگنال­های دریافتی از نقاط مختلف را به هر نقطه مورد نظر دیگر بفرستد. بر این اساس، ساکنین مناطق دورافتاده می­توانند به سادگی با برپایی گیرنده­های جمعی، ارتباط خود را برقرار سازند (دادگران،1381: 183).

هویت

در لغت‏نامه دهخدا «هویت» به معنای «تشخص» دانسته شده است (دهخدا،1381: 20866). همچنین در فرهنگ آکسفورد، هویت به معنی چیستی و کیستی افراد تعریف شده است؛ بنابراین می‌توان گفت که هویت در خلاء مطرح نیست. در رابطه با هویت، یک خود و یک غیر وجود دارد که بدان وسیله، فرد دست به شناسایی می‏زند (قادری،1384: 44). هویت در جامعه‏شناسی به معنی چه کسی بودن و حس شناساندن خود است که یک سلسله عناصر فرهنگی و تاریخی را در فرد یا گروه انسانی تحریک می­کند (کلانتری و دیگران، 1388: 125). در واقع هویت مجموعه معانی است که چگونه بودن را در خصوص نقش­های اجتماعی به فرد القاء می­کند و یا وضعیتی است که به فرد می­گوید او کیست و یک مجموعه معانی را برای فرد تولید می­کند که مرجع کیستی و چیستی او را تشکیل می‏دهد (چیت‏ساز‌قمی،1383: 192). بدین ترتیب «هویت به مثابه­ شالوده و سازه­ اجتماعی است که در فرآیند شالوده­ریزی یا سازه‌گرایی اجتماعی به وجود می­آید و با تکیه بر حافظه جمعی و تمامی منابع معرفتی، با در نظر گرفتن ساختار عینی اجتماعی در طول زمان به طور مجدد باز تعریف می‏شود» (همان). بنابراین هویت مبتنی بر هستی و وجود مجموعه­ای از ویژگی‏های ممتاز است؛ یعنی به آنچه که فرد با آن به عنوان عضوی از گروه اجتماعی شناخته می‏شود (از قبیل ویژگی‏های فردی یا رفتارهای جمعی) هویت گفته می­شود. هنگامی که از هویت به عنوان یک پدیده­ جمعی یاد می­شود، به طور قطع، شامل ویژگی­های جمعی­ از قبیل احساس همبستگی، احساس تعلق به یک جامعه آگاهی، فداکاری و وفاداری نسبت به آن است (خانیکی،1383: 7).


‌هویت دینی و ابعاد آن

در اصل هویت امری چند لایه یا چند سطحی است و بر پایه تعدد قرار دارد. این لایه­ها و سطوح هویت زندگی انسانی از هستی درونی فرد تا هستی جهانی وی را در بر می­گیرد. بنابراین مفهوم، هویت دارای پیچیدگی زیادی می­باشد و این امر باعث شده است که این مفهوم دارای ابعاد متفاوت باشد؛ از جمله هویت اجتماعی[8]، هویت فردی[9]، هویت شغلی[10]، هویت خانوادگی[11]، هویت قومی[12]و هویت دینی[13] (قادری،1384: 55-50). با توجه به نقش ‌هویت دینی در پژوهش حاضر در ادامه به بررسی و بیان ابعاد آن می‏پردازیم.

‌هویت دینی یکی از ابعاد مهم هویت اجتماعی است که متضمن سطحی از دینداری است که با مای جمعی یا همان اجتماع دینی مقارن است. در واقع ‌هویت دینی نشان دهنده احساس تعلق و تعهد به دین و جامعه دینی است. ‌هویت دینی در واقع همان آثار و عوارض ناشی از حمل وصف دین بر فرد دیندار است. به تعبیر بهتر با پذیرش دین به عنوان یک اصل اعتقادی، در زندگی فرد مؤمن تغییرات و نتایج مهمی در وجوه مختلف حیات حاصل می‏شود (چیت‏سازقمی،196:1383). با توجه به اینکه یکی از ویژگی­های هویت، ابعاد چندگانه آن است، ‌هویت دینی نیز دارای ابعاد مختلفی است که موارد زیر شامل می‌شود.

الف) بعد دینداری و نگرش به نفس دین: «دینی بودن» عنوان عامی است که به هر فرد یا پدیده­ای که ارزش­ها و نشانه­های دین در آن متجلی باشد اطلاق می­شود. تجلی ارزش­ها و نشانه­های دینی بودن فرد را می‏توان در نگرش، گرایش و کنش­های آشکار و پنهان او شناسایی کرد. فرد متدین از یک سو، خود را ملزم به رعایت فرامین و توصیه­های دینی می‏داند و از سوی دیگر، اهتمام و ممارست­های دینی، او را به انسانی متفاوت با دیگران مبدل می­سازد. بدین طریق می‏توان با دو نشانه او را از دیگران بازشناخت؛ یکی از طریق پایبندی و التزام دینی­اش و دیگری پیآمد دینداری و آثار تدیّن در فکر و جان و عمل فردی و اجتماعی او. پس دینداری به بیان کلی، یعنی داشتن اهتمام دینی به نحوی که نگرش، گرایش و کنش­های فرد را متأثر سازد (شجاعی‌زند،1384: 36).

گلارک و استارک[14] ویژگی­های مرتبط با دینداری را حول پنج بعد زیر جمع‏بندی کرده‏اند که در این بررسی بدان استناد شده است. این پنج بعد به شرح زیر است.

الف) بعد دینداری

1- بعد اعتقادی یا باوردینی که نوعی ادراک فردی برخاسته از معرفت دینی است که درباره‏ حقانیت اصول دینی به فرد بینش خاص می‏دهد. در واقع این بعد دربرگیرنده باورهایی است که انتظار می‏رود یک فرد با توجه به دین خاص خود به آن‏ها اعتقاد داشته باشد.

2- بعد مناسکی و اعمال دینی که مشتمل بر دو دسته می‏باشد؛ یکی تحت عنوان شعائر و مناسک مطرح است و عبارت است از آداب و رسوم و مراسمی که هر دین از پیروان خود انتظار دارد که بدانها عمل شود؛ دیگری پرستش و دعا که اعمال دینی و خصوصی و غیر رسمی است که فرد آن‏ها را فقط با رضایت خاطر و بدون هیچ گونه اجباری انجام می‏دهد.

3- بعد عاطفی یا تجربی که ناظر به عواطف، تصورات و احساسات پیروان یک دین به وجودی ربوبی، همچون خدا یا واقعیتی غایی و اقتداری متعالی است.

4- بعد فکری یا دانش دینی که مشتمل بر اطلاعات و دانسته‏های بنیادی در مورد معتقدات هر دین است.

5- بعد پیآمدی یا آثار دینی که ناظر بر اثرات باورها، اعمال، تجارب و دانش  دینی بر زندگی روزانه است و به عبارت دیگر تاثیر و انعکاس دین در رفتارهای روزمره است (کتابی و دیگران،177:1383).

ب) بعد فرهنگی(تعهدی): تعهد دینی مجموعه‏ای از عناصر شناختی نمادین و عملی است که میراث سنتی خاص را تشکیل می‏دهد. مثل آموزه‌ها، کتابها، رفتارها و آیین­ها، تاریخ اندیشه‏ها و شیوه­های اندیشه­ورزی که ریشه در فعالیت‏های اجتماعی اجتماعات دارد، عادات غذاخوردن، لباس پوشیدن، امور بهداشتی و نظایر آن که با نظام اعتقادات مرتبط‏اند، هنر و آموزه‏های زیباشناختی که به طور عملی توسعه یافته است و با این اعتقادات ارتباط دارد و نظایر آن عناصر بعد فرهنگی هویت است. در واقع، بعد فرهنگی، نگرش مثبت به میراث فرهنگی‌‌ـ مذهبی مسلمانان و تلاش برای حفظ و نگهداری آن است (چیت‌ساز قمی، 196:1383).

ج) بعد تاریخی(تعلقی): منظور از آن آگاهی و کسب دانش نسبت به پیشینه تاریخی دین و احساس تعلق خاطر و دلبستگی بدان دانست (همان:195). این بعد به آگاهی مشترک افراد یک جامعه از گذشته تاریخی دین خود و احساس دلبستگی به آن و اهتمام به حفظ و زنده نگهداشتن آن دلالت می‏کند (قادری،52:1384).

چارچوب نظری تحقیق

نظریه کاشت: جرج گربنر[15] و همکاران وی با استفاده از تحقیقی در ارتباط با اثرهای تماشای تلویزیون، نظریه کاشت را مطرح کردند. استدلال گربنر این است که تلویزیون به صورت بازوی فرهنگی جامعه‏ آمریکا درآمده است. وی یادآوری می‏کند که ببیننده عادی چهار ساعت در روز تلویزیون تماشا می‏کند. برخی از افراد دیگر که مشغله کمتری دارند از این‌هم بیشتر تلویزیون تماشا می‏کنند. از نظر تماشاگران پرمصرف، تلویزیون در عمل، دیگر منابع اطلاعات، افکار و آگاهی را به اختصار آشکار می‏کند. اثر این مواجهه با پیام‏های مشابه، چیزی را تولید می‏کند که گربنر آن را کاشت می‏خواند. گربنر نتایج پژوهش‏هایی را ارائه می‏کند که مؤید نظریه کاشت و مبتنی بر مقایسه تماشاگران پرمصرف و کم‌مصرف تلویزیون است. وی پس از تحلیل پرسش‏های طرح شده در بررسی­های پیمایش، به این نتیجه رسید که تماشاگران پرمصرف و کم‌مصرف تلویزیون بسته به مورد، پاسخ‏های متفاوتی می‏دهند. گذشته از این، تماشاگران پرمصرف تلویزیون، اغلب پاسخ‏هایی می‏دهند که به‏نحو‏ی، تصویر دنیا در تلویزیون نزدیک‏تر است. پاسخ پرسش­ها حاکی از آن است که تماشاگران پرمصرف حس خطر و ناامنی شدیدتری از تلویزیون دریافت می‏کنند. تلویزیون ممکن است تماشاگران پرمصرف را به درک دنیایی پست سوق دهد. به نظر گربنر، این امر می‏تواند یکی از اثرهای عمده و گسترده کاشت به واسطه تلویزیون باشد (عباسی قادی،8:1386). از طرف دیگر یکی از نظریه‏های هویت، نظریه سازه‌گرایی اجتماعی است که بر طبق آن، انسان همچنان حاصل هسته باطنی است که همان من واقعی اوست. من واقعی از طریق عوامل فرهنگی شکل می‏گیرد و تعیین هویت می‏شود. بدین ترتیب خانواده، گروه همسآلان٬ مدرسه و وسایل ارتباط جمعی، عواملی برای اجتماعی‌شدن انسان‏ها هستند (اکبری،15:1378).

بنابراین می‏توان چنین گفت: از آن‌جا که وسایل ارتباط جمعی از جمله عوامل مهم در جریان جامعه‌پذیر شدن و تشکیل هویت افراد است و با توجه به اینکه تماشاگران پرمصرف، حس خطر و ناامنی شدیدتری از تلویزیون دریافت می‏کنند، بدین ترتیب ارتباط آنان با جمع کاهش یافته و در نتیجه میزان فردگرایشان افزایش می‏یابد و همین امر تأثیراتی بر ‌هویت دینی آن‏ها دارد.

یکی از پیآمدهای جهانی شدن، همزیستی فرهنگی است. جهانی شدن، با نزدیک ساختن فاصله­ها، بسترزدایی روابط اجتماعی و هرچه آسان‏تر ساختن ارتباطات، فرآیند فشردگی فضا و زمان را ایجاد می‏کند و  انسان‏ها را در بستری جهانی به یکدیگر نزدیک می‏نماید. همچنین از لحاظ فرهنگی، باوجود جهانی‌سازی فرهنگی، فرهنگها و هویت‏های موجود را در کنار هم قرار می‏دهد که نتیجه آن نوعی نسبی‌شدن، همزیستی و رقابتی روزافزون است و سبب می‌شود در عصر جهانی شدن فرهنگ‏ها بتوانند با متحول شدن و آفرینش با فرهنگ‏ها و هویت‏های دیگر به حیات خود ادامه دهد. در این رهیافت بر دادوستدهای بین فرهنگی و آفرینش فرهنگی برای ایجاد اشکال فرهنگی ترکیبی تأکید می‏شود. فرآیند جهانی شدن بسیاری از فرهنگ‏ها را کنار هم قرار می‏دهد و آن‏ها را وادار می‏کند تا در شرایط جدید٬ با تراکم و تداخل فضاهای فرهنگی به حیات خود ادامه دهد (گل محمدی،1381: 136).

بنابراین می‏توان چنین گفت، که وسایل ارتباط جمعی از جمله عوامل مهم در جریان جامعه‌پذیر شدن و تشکیل هویت افراد است و جهانی‌ سازی فرهنگی، فرهنگ‌ها و هویت‏های موجود را در کنار هم قرار می‏دهد که نتیجه آن نوعی نسبی شدن، همزیستی و رقابتی روزافزون است. بدین ترتیب با افزایش استفاده از وسایل ارتباطی، نسبی‏گرایی مردم افزایش می‏یابد و همین امر بر ‌هویت دینی آن‏ها تأثیراتی می‏گذارد.

در زمینه امپریالیسم فرهنگی، نظریه‏پردازان مدعی‏اند، جهان شاهد فراگیر شدن فرهنگی واحد است. این فرهنگ جهانی که وجه غالب آن را فرهنگ مصرفی سرمایه‌داری و فرهنگ آمریکایی تشکیل می‏دهد، در سراسر جهان گسترش می‏یابد. موج عظیم مصرف‌گرایی همه زوایای زندگی اجتماعی را در بر می‏گیرد. فرهنگ مصرفی از آن جا که نیرویی همگون ‌آفرین و جهانی‌ساز است٬ هر چیزی را به کالا تبدیل و در بازار عرضه می‏کند.

این تحولات نشان می‏دهد که فرآیند جهانی شدن فرهنگی به واسطه گسترش پرشتاب فرهنگ مصرفی، نه تنها همه فرهنگ‏های بومی‌ـ منطقه‏ای، ملی و محلی نفوذناپذیر را تهدید می‏کند، بلکه مرز میان فرهنگ عالی و فرهنگ عامیانه را نیز از بین می‏برد (گل‌محمدی،105:1381). این فرآیند در حالی ‌که همه مرزهای فرهنگ را تخریب می‏کند و نهادها و عناصر سنتی هویت بخش را به چالش می‏طلبد، مصرف را به منبع اصلی هویت و انفکاک اجتماعی تبدیل می‏کند (فریدمن،191:1994). فرهنگ مصرفی باعث می‏شود تا خود به جای این‏که از طریق روابط اقتصادی (طبقه) یا پیوندهای سیاسی (ملیت) هویت پیدا کند، با خوردن، نوشیدن، پوشیدن، نحوه‌ گذران اوقات فراغت یا به عبارتی شیوه زندگی هویت یابد، حتی جشن‏های اجتماعی و فرهنگی نیز مصرفی می‏شود. همچنین جهانی شدن یک شکلی از آمریکایی ‌شدن را به وجود می‏آورد. آمریکا و فرهنگ آمریکایی، تولید کننده عمده همه انواع کالاها و یک مصرف‌گرایی عمده است. گیدنز معتقد است که پیآمدهای مدرنیته در حوزه‏ای که پیش از این مشخصه تعداد کمی از جوامع غربی بود، جهانی می‏شود که آمریکا به عنوان یک پیشگام، مشخصه­ آن را به وجود می‏آورد (عاملی،71:2002).

فرهنگ‌ جهانی فزاینده آمریکایی در حوزه‏های گوناگون زندگی اجتماعی مردم جهان، نمود می‏یابد و اقشار و گروه‏های مختلف، وجوه متفاوتی از این فرهنگ را جذب می‏کنند، امروزه شمار فراوانی از مردم جوامع مختلف جهان، خواسته یا ناخواسته، شیوه زندگی آمریکایی را الگوی خود قرار می‏دهند و هر جامعه‏ای که در این فرآیند جهانی ادغام می‏شود، در واقع به نوعی آمریکایی می‏شود. از این دیدگاه، می‏توان گفت که برجسته‌ترین وجه آمریکایی ‌شدن جهان، گسترش فرهنگ مصرفی آمریکا است.

بنابراین، می‏توان گفت که وسایل ارتباط جمعی از جمله عوامل مهم در جریان جامعه‌پذیر ‌شدن و تشکیل هویت افراد است و جهانی‏سازی فرهنگی، به واسطه گسترش پرشتاب فرهنگ‌ مصرفی، همه فرهنگهای بومی‌ـ منطقه‏ای، ملی و محلی، بخصوص فرهنگ حاصل از دین را که در آن به قناعت و عدم اسراف‌گرایی تأکید شده است، نفوذپذیر و تهدید می‏کند. بدین ترتیب با افزایش استفاده از وسایل ارتباطی، مصرف‏گرایی مردم افزایش می‏یابد و همین امر تأثیراتی بر ‌هویت دینی آن‏ها می‏گذارد.

یکی از پیآمدهای جهانی شدن، گسترش تجدد غربی (غربی شدن) است. جهانی شدن به صورت مجموعه‏ای از معانی ارتباط جهانی، زمینه مساعدی را برای فرآیند غربی ‌شدن جهان مبتنی بر فرض اروپا ­­محوری فراهم می‏کند. دیوسل[16] معتقد است اروپا برخوردار از ویژگی‏های درونی فوق العاده است که همه فرهنگ‏های دیگر را کنار می‏زند و جایگزین آنها می‏شود. وی ادعا می‏کند که تقلید و پیروی از مدل غربی، از سوی همه­ مردم، تنها راه حلی برای گرفتاری‏های زمان ما محسوب می‏شود. در همین راستا به اعتقاد مازریو[17] تکنولوژی فراگیر غرب یک نیروئی است که با خود نه فقط مهارت‏های جدید، بلکه ارزش‏های جدید از جمله لذت‌گرایی را حمل می‏کند و این نتایج یک شکل از جهانی شدن عناصر فرهنگی غرب است (عاملی،690:2002). بنابراین، فرآیند جهانی شدن فرهنگی به واسطه انتقال ارزش‏های غربی از جمله لذت‌گرایی، فرهنگ حاصل از دین را که در آن لذت‌گرایی و توجه به مادی‌گرایی منع شده است، تهدید می‏کند.

 بدین ترتیب با افزایش استفاده از وسایل ارتباطی، لذت‏گرایی مردم افزایش می‏یابد و همین امر تأثیراتی بر ‌هویت دینی آن‏ها می‏گذارد.

مدل تحقیق

میزان استفاده زمانی و برنامه­ای اینترنت و ماهواره

اینترنت

ماهواره

نسبی‏گرایی

مصرف‏گرایی

فرد‏گرایی

لذت‏گرایی

هویت‌دینی

 

 

 



فرضیات تحقیق

  • بین میزان استفاده زمانی و برنامه‏ای اینترنت و میزان نسبی‏گرایی فرد رابطه معنی‏داری وجود دارد.
  • بین میزان استفاده زمانی و برنامه‏ای ماهواره و میزان نسبی‏گرایی فرد رابطه معنی‏داری وجود دارد.
  • بین میزان  نسبی‏گرایی فرد و میزان هویت دینی رابطه معنی‏داری وجود دارد.
  • بین میزان استفاده زمانی و برنامه‏ای اینترنت و میزان فردگرایی فرد رابطه معنی‏داری وجود دارد.
  • بین میزان استفاده زمانی و برنامه‏ای ماهواره و میزان فردگرایی فرد رابطه معنی‏داری وجود دارد.
  • بین میزان فردگرایی فرد و میزان هویت دینی رابطه معنی‏داری وجود دارد.
  • بین میزان استفاده زمانی و برنامه‏ای اینترنت و میزان  مصرف‏گرایی فرد رابطه معنی‏داری وجود دارد.
  • بین میزان استفاده زمانی و برنامه‏ای ماهواره و میزان مصرف‏گرایی فرد رابطه معنی‏داری وجود دارد.
  • ·      بین میزان مصرف‌گرایی فرد و هویت دینی رابطه معنی‏داری وجود دارد.
  • بین میزان استفاده زمانی و برنامه‏ای اینترنت و میزان لذت‏گرایی فرد رابطه معنی‏داری وجود دارد.
  • بین میزان استفاده زمانی و برنامه‏ای ماهواره و میزان لذت‏گرایی فرد رابطه معناداری وجود دارد.
  • بین میزان لذت‏گرایی فرد و میزان هویت دینی رابطه معنی‏داری وجود دارد.

روش تحقیق

این پژوهش با روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. با در نظر گرفتن اینکه افرادی که از اینترنت و ماهواره استفاده می‏کنند، معمولاً دارای ‌هویت دینی  تثبیت‏شده‏ای نیستند٬  به احتمال زیاد در گروه سنی بسیار جوان یا بسیار مسن قرار نمی‌گیرند؛ و لذا در تحقیق حاضر جامعة آماری مورد مطالعه افراد 18 تا 38 سال شهر تهران در نظر گرفته شده است که بر اساس آمار موجود در مرکز آمار ایران در سال 1390 در حدود 892079 نفر گزارش شده است. میزان حجم نمونه نیزاز طریق فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد  که از این تعداد 227 نفر از مردان و 157 نفر از زنان را شامل می‏شود. همچنین، روش نمونه‏گیری در این تحقیق، روش نمونه‏گیری طبقه‏ای نامتناسب می‏باشد. به منظور جلوگیری از پراکندگی زیاد نمونه‏ها در تمام نقاط شهر تهران، نقشه‏ تهران به سه  طبقه‏ی بالا٬ متوسط و پایین تقسیم گردید؛ به طوری‏که در هر طبقه چند منطقه قرار گرفت. سپس به صورت تصادفی از هر طبقه یک منطقه به نمایندگی انتخاب گردید. به طوری که منطقة 3 به نمایندگی از طبقات بالا، منطقة 7 به نمایندگی از طبقات متوسط و منطقة 16 به نمایندگی از طبقات پایین مشخص گردید و پس از آن از هر منطقه به روش تصادفی اطلاعات لازم جمع‏آوری شد.

اعتبار[18] پژوهش حاضر از نوع اعتبار صوری است، بدین صورت‌که پرسشنامه توسط چند تن از اساتید جامعه‏شناسی مورد بررسی قرار گرفت و نکات اصلاحی و ابراز شده از سوی آنان در پرسشنامه منظور شده است. درخصوص روایی[19] نیز که به بررسی قابلیت تکرارپذیری ابزار تحقیق می‏پردازد، از آلفای کرونباخ استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده، بیانگر میزان روایی مناسب تک تک مفاهیم تحقیق است.                         

جدول شماره1: میزان آلفای کرونباخ

آلفای کرونباخ

نام متغیر

آلفای کرونباخ

نام متغیر

90/0

بعد تعلقی - تاریخی

86/0

بعد اعتقادی

91/0

هویت دینی

66/0

بعد مناسکی

84/0

بعد دینداری

65/0

بعد پیآمدی

75/0

بعد فردگرایی

71/0

بعد لذت‌گرایی

78/0

بعد مصرف‌گرایی

88/0

بعد تعهدی- فرهنگی

-

-

75/0

بعد نسبی‌گرایی

 

یافته‏های توصیفی

‌هویت دینی

در بررسی حاضر، ‌هویت دینی  افراد جامعه مورد نظر با سه بعد دینداری، تعهدی‌ ـ‌ فرهنگی، تعلقی ‌ـ‌ تاریخی مورد سنجش قرار گرفته است. جدول زیر توزیع و پراکندگی ‌هویت دینی ‌ و ابعاد آن را نشان می‏دهد.

جدول شماره2: توصیف وضعیت ابعاد هویت دینی(متغیر وابسته)

هویت دینی

ابعاد

میانگین

انحراف استاندارد

حداقل

حداکثر

دینداری

مناسکی

52/36

60/0

14

53

پیآمدی

93/34

76/6

12

55

عاطفی

73/16

01/3

9

25

اعتقادی

26/27

5/6

6

54

کل

74/28

45/4

25/12

25/36

تعهدی

تعهدی

32/20

90/6

5

45

تعلقی

تعلقی

33/26

03/8

6

54

کل

-

91/24

10/5

75/7

83/42

داده‏های جدول فوق نشان می‏دهد که جمعیت مورد تحقیق٬ مناسک دینی خود را نسبت به سایر ابعاد دیگر دینداری٬ در حد بالایی انجام می‏دهند. از طرف‌دیگر بعد عاطفی که نشان‏دهنده‏ احساس معنویت در اماکن مذهبی است در بین پاسخگویان در حد پایین است. در کل میزان دینداری در بین پاسخگویان در حد نسبتاً بالایی است. همچنین بعد تعهدی با میانگین 32/20 و بعد تعلقی با میانگین 33/26 نیز نشان‏دهنده‏ میزان نسبتاً بالای احساس تلاش برای حفظ و نگهداری میراث فرهنگی مسلمانان و احساس تعلق خاطر و دلبستگی نسبت به پیشینه‏ تاریخی آن‏ها٬ در بین پاسخگویان است. در کل، میزان ‌هویت دینی  جامعه مورد مطالعه 91/24 است که با پراکندگی نسبتاً کم، توزیع خوبی را در میان پاسخگویان داراست و نشان از ‌هویت دینی  نسبتاً بالا در میان افراد جامعه مورد مطالعه است. 


جهانی شدن

جهانی شدن با دو ابزار اینترنت و ماهواره سنجیده می‏شود. جدول زیر میزان استفاده‏های زمانی و برنامه‏ای این‌ دو وسیله را نشان می‏دهد.

جدول شماره3: توصیف وضعیت متغیرهای مستقل و واسطه‏ای

 

ابعاد

میانگین

انحراف استاندارد

حداقل

حداکثر

میزان استفاده برنامه­ای اینترنت

سرگرمی و تفریح

09/30

1/14

8

72

سیاسی و اجتماعی

34/13

1/6

4

36

علمی

24/18

2/9

6

54

خدماتی تبلیغاتی

36/19

69/11

7

63

کل

01/19

79/7

25/6

54

میزان استفاده برنامه­ای ماهواره

شبکه‏های فارسی زبان

72/10

22/5

3

27

شبکه‏های غیر فارسی زبان

16/12

92/6

4

36

 

کل

44/11

44/5

50/3

29

 

میزان استفاده زمانی اینترنت

ساعت استفاده در هفته

15/3

34/3

1

9

مدت استفاده در سال

27/3

34/3

1

9

کل

76/2

61/1

1

9

میزان استفاده زمانی ماهواره

ساعت استفاده در هفته

63/1

82/1

1

9

مدت استفاده در سال

10/3

89/1

1

9

کل

27/2

27/1

1

9

فردگرایی

-

16/12

89/1

5

17/17

لذت‌گرایی

-

22

48/5

7

54

مصرف‌گرایی

-

72/34

50/10

16

78

نسبی‌گرایی

-

50/40

46/11

18

84

 

همانگونه که در جدول شماره 3 ملاحظه می‏شود، ساعت استفاده از اینترنت و ماهواره به ترتیب با میانگین‏های 15/3 و63/1 و حداقل 1 و حداکثر 9، نشان می‏دهد که افراد مورد تحقیق ساعات کمی را به  استفاده از اینترنت و ماهواره اختصاص می‏دهد. در این میان ساعت استفاده پاسخگویان از اینترنت بیشتر از ماهواره است.

همچنین، مدت و سابقه استفاده از اینترنت و ماهواره به ترتیب با میانگین‏های  27/3 و10/3 و حداقل 1 و حداکثر 9 نشان‏دهندة این است که افراد مورد تحقیق مدت کمی است که از اینترنت و ماهواره استفاده می‏کنند. در این مورد هم، مدت و سابقه استفاده از اینترنت بیشتر از ماهواره است.

 در کل میزان استفاده زمانی اینترنت و ماهواره به ترتیب با میانگین‏های 76/2 و 27/2 و حداقل 1 و حداکثر 9 نشان‌دهنده این است که استفاده زمانی اینترنت در بین پاسخگویان بیشتر از استفاده زمانی ماهواره است.

در میان برنامه‏های استفاده شده از اینترنت٬ برنامه‏های خدماتی تبلیغاتی با میانگین 36/19، حداقل استفاده 7 و حداکثر استفاده 63 دارای پایین‏ترین میانگین نسبت به بقیه برنامه‏های استفاده شده در اینترنت است. همچنین برنامه‏های سرگرم‌کننده و تفریحی اینترنت با میانگین 09/30 حداقل استفاده 8 و حداکثر 72، دارای بالاترین میانگین نسبت به بقیه برنامه‏های استفاده شده از اینترنت است.

در میان برنامه‏های استفاده شده از ماهواره٬ شبکه‏های فارسی زبان با میانگین 72/10 (حداقل استفاده 3 و حداکثر 27)٬ دارای بالاترین میانگین نسبت به شبکه‏های غیر فارسی زبان با میانگین 16/12(حداقل استفاده 4 و حداکثر 36) است. در میان متغیرهای واسط٬ نسبی‌گرایی با میانگین 50/40 (حداقل 18 و حداکثر 84) دارای بالاترین میانگین است که نشان‏دهنده‏ میزان بالای نسبی‏گرایی افراد نسبت به سایر متغیرهای واسط دیگر است. همچنین لذت‏گرایی با میانگین 22 (حداقل 7 و حداکثر 54) دارای پایین‏ترین میانگین است که که نشان‏دهنده میزان لذت‏گرایی پایین افراد نسبت به سایر متغیرهای واسطه‏ای دیگر است.


یافته‏های تحلیلی

رابطه متغیرهای زمینه‏ای و ‌هویت دینی

جدول شماره4: رابطه بین نوع جنسیت افراد و ‌هویت دینی ‌آنها

جنسیت

تعداد

میانگین

انحراف معیار

مقدارT

درجه آزادی

سطح معناداری

واریانس

مرد

186

21/24

42/5

98/2-

22/312

02/0

نابرابر

زن

134

87/25

47/4

مقایسه میانگین میزان ‌هویت دینی ‌افراد برحسب جنس در قالب جدول شماره 4 ارائه شده است. براساس نتایج جدول فوق، میانگین نمره ‌هویت دینی ‌ برای مردان 21/24 و برای زنان 87/25 است. مقدارT بدست آمده 98/2- معنی‏دار است و بیانگر آن است که میانگین ‌هویت دینی  در میان زنان و مردان، تفاوت معنی‏داری با یکدیگر دارد؛ بدین صورت که مردان کمتر از زنان دارای ‌هویت دینی  هستند.

جدول شماره 5: رابطه نوع منطقه مسکونی افراد با هویت ‌دینی  آنها

منطقه‏ی مسکونی

درجه آزادی

F

سطح معناداری

میانگین

بین گروهها

2

99/21

000/0

 

-

درون گروها

317

منطقه‌ بالا(3)

45/25

منطقه‌ پایین(16)

75/26

منطقه متوسط(7)

49/22

مقایسه میانگین میزان ‌هویت دینی افراد برحسب منطقه­ی مسکونی  در قالب جدول شماره 5 ارائه شده است. براساس نتایج این جدول، مقدار F محاسبه شده 99/21 می‏باشد که در سطح 99/0 درصد معنی‏دار است. پس نتیجه می‏گیریم که ‌هویت دینی برحسب منطقه مسکونی افراد متفاوت است. در نهایت بر اساس آزمون شفه مشخص شد که بین افرادی که در منطقه‏ بالا سکونت دارند با افرادی که در منطقه متوسط سکونت دارند، تفاوت معنی‏داری در میزان ‌هویت دینی آن‏ها وجود دارد. همچنین افرادی که در منطقة متوسط سکونت دارند با افرادی که در منطقة پایین سکونت دارند تفاوت معنی‏داری در میزان ‌هویت دینی آن‏ها وجود دارد.

همچنین جدول فوق نشان می‏دهد که افراد ساکن در منطقة پایین با میزان 75/26 دارای بالاترین میزان ‌هویت دینی و افراد  ساکن در منطقة متوسط با میزان 49/22 دارای کمترین میزان ‌هویت دینی هستند.

رابطه ابزارهای جهانی شدن و هویت دینی

جدول شماره 6 رابطه ابزارهای جهانی شدن و هویت دینی را نشان می‌دهد.

جدول شماره 6: بررسی رابطه بین ‌هویت دینی و متغیرهای واسط با ابزارهای جهانی شدن

هویت دینی

جهانی شدن

مصرف‏گرایی

نسبی‏گرایی

فردگرایی

لذت گرایی

هویت‏دینی

میزان استفاده زمانی اینترنت

همبستگی پیرسون

18/0

06/0

58/0

040/0

115/0-

معناداری

02/0

19/0

268/0

43/0

040/0

میزان استفاده زمانی ماهواره

همبستگی پیرسون

28/0

344/0

189/0

15/0

302/0-

معناداری

00/0

00/0

00/0

02/0

00/0

میزان­ استفاده برنامه­ای اینترنت

همبستگی پیرسون

233/0

129/0

174/0

125/0

002/0

معناداری

00/0

013/0

001/0

014/0

97/0

میزان استفاده   برنامه­ای ماهواره

همبستگی پیرسون

317/0

38/0

263/0

242/0

279/0-

معناداری

00/0

00/0

00/0

00/0

00/0

هویت دینی

همبستگی پیرسون

274/0-

598/0-

17/0-

284/0-

-

معناداری

00/0

00/0

003/0

00/0

-

 


مهمترین یافته‏هائی که در جدول شماره 6 می‏توان مشاهده کرد عبارت است از:

میزان استفاده زمانی اینترنت به طور مستقیم با میزان ‌هویت دینی رابطه معنی‏دار معکوسی به میزان 11/0- درصد دارد؛ یعنی با افزایش میزان استفاده زمانی اینترنت، ‌هویت دینی مردم کاهش می‏یابد. همچنین میزان استفاده زمانی اینترنت به طور غیر مستقیم با میزان مصرف‏گرایی رابطه مثبت و معنی‏داری دارد؛ یعنی هرچه مردم مدت زمان‏ بیشتری از اینترنت استفاده کنند٬ مصرف‏گراتر می‏شوند. اما استفاده زمانی از اینترنت با متغیرهای واسط دیگر هیچ رابطه معنی‏داری ندارد؛ یعنی استفاده کم یا زیاد از اینترنت تأثیری بر فردگرایی، نسبی‏گرایی و لذت‏گرایی مردم ندارد. 

همچنین بین میزان مصرف‌گرایی مردم با میزان ‌هویت دینی آن‏ها رابطه معنی‏دار معکوس وجود دارد؛ یعنی هرچه مردم مصرف‌گراتر باشند میزان هویت ‌دینی آن‏ها کاهش می‏یابد. بدین ترتیب استفاده زمانی اینترنت، هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق مصرف‌گرا کردن مردم سبب کاهش ‌هویت دینی آن‏ها می‏شود.

میزان استفاده زمانی ماهواره٬ به طور مستقیم با میزان ‌هویت دینی رابطه معنی‏دار معکوسی به میزان 30/0- درصد دارد؛ یعنی با افزایش میزان استفاده زمانی ماهواره، ‌هویت دینی مردم کاهش می‏یابد. همچنین، میزان استفاده زمانی ماهواره به طور غیرمستقیم با متغیرهای واسطه‏ای همچون مصرف‏گرایی٬ نسبی‏گرایی٬ فردگرایی و لذت‏گرایی رابطه مثبت و معنی‏داری دارد؛ یعنی هرچه مردم بیشتر از ماهواره استفاده کنند مصرف‏گراتر٬ نسبی‏گراتر٬ فردگراتر و لذت‏گراتر می‏شوند. علاوه بر آن، میزان مصرف‏گرایی٬ نسبی‏گرایی٬ فردگرایی و لذت‏گرایی با میزان ‌هویت دینی مردم رابطه­ معکوس و معنی‏داری وجود دارد؛ یعنی هرچه میزان استفاده زمانی ماهواره افزایش یابد٬ میزان مصرف‏گرایی٬ نسبی‏گرایی٬ لذت‏گرایی و فردگرایی مردم افزایش می‏یابد و به تبع آن میزان ‌هویت دینی آن‏ها کاهش می‏یابد. بنابراین افزایش استفاده زمانی ماهواره، هم به‌طور مستقیم و به طور غیرمستقیم، از طریق متغیرهای واسط (مصرف‌گرایی٬ نسبی‌گرایی٬ فردگرایی و لذت‌گرایی) سبب کاهش میزان ‌هویت دینی مردم می‏شود.

میزان استفاده برنامه‏ای اینترنت، به طور مستقیم با میزان ‌هویت دینی رابطه معنی‏داری ندارد؛ یعنی نوع برنامه‏های استفاده شده افراد از اینترنت، مستقیماً بر میزان ‌هویت دینی آنان تأثیری ندارد. در مقابل میزان استفاده برنامه‏ای اینترنت با متغیرهای واسطی همچون مصرف‏گرایی، نسبی‏گرایی، فردگرایی و لذت‏گرایی رابطه‏ مثبت و معنی‏داری دارد؛ یعنی هرچه استفاده افراد از برنامه‏های متنوع اینترنت افزایش یابد٬ مردم مصرف‌گراتر٬ نسبی‌گراتر٬ فردگراتر و لذت‌گراتر می‏شوند. از سوی دیگر، افزایش میزان مصرف‏گرایی، نسبی‏گرایی، فردگرایی و لذت‏گرایی با ‌هویت دینی مردم رابطه معنی‏دار معکوسی دارد؛ یعنی با مصرف‏گراتر شدن، نسبی‏گراترشدن، لذت‏گراترشدن و فردگراتر شدن افراد، بدنبال استفاده برنامه‏ای اینترنت، میزان ‌هویت دینی آن‏ها کاهش می‏یابد. بنابراین، افزایش استفاده برنامه‏ای اینترنت تنها به طور غیرمستقیم و به‌واسطه متغیرهای واسط (مصرف‌گرایی٬ نسبی‌گرایی٬ فردگرایی و لذت‌گرایی) سبب کاهش میزان ‌هویت دینی مردم می‏شود. 

میزان استفاده برنامه‏ای ماهواره٬ به‌طور مستقیم با میزان ‌هویت دینی رابطه معنی‏داری به میزان 27/0- درصد دارد؛ یعنی با افزایش میزان استفاده برنامه‏ای ماهواره، ‌هویت دینی مردم کاهش می‏یابد. همچنین، میزان استفاده برنامه‏ای ماهواره به طور غیرمستقیم با متغیرهای واسطی همچون مصرف‏گرایی، نسبی‏گرایی، فردگرایی و لذت‏گرایی رابطه مثبت و معنی‏داری دارد؛ یعنی هرچه استفاده افراد از برنامه‏های متنوع ماهواره‏ای افزایش یابد٬ مصرف‏گراتر٬ نسبی‏گراتر٬ فردگراتر و لذت‏گراتر می‏شوند. در نهایت میزان مصرف‏گرایی٬ نسبی‏گرایی٬ فردگرایی و لذت‏گرایی با میزان ‌هویت دینی افراد رابطه­ معکوس و معنی‏داری وجود دارد؛ یعنی هرچه میزان استفاده برنامه‏ای ماهواره افزایش یابد، میزان مصرف‏گرای٬ نسبی‏گرای٬ لذت‏گرای و فردگرای افراد افزایش می‏یابد و در نتیجه، میزان ‌هویت دینی آن‏ها کاهش می‏یابد. در نتیجه، استفاده متنوع برنامه‏های ماهواره، هم به‌طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم، بواسطه متغیرهای واسط با ‌هویت دینی رابطه‏ معنی‏دار معکوسی دارد.

تحلیل رگرسیون

به منظور بررسی میزان تأثیر و تعین‌کنندگی هر یک از ابزارهای جهانی شدن بر ‌هویت دینی از تحلیل رگرسیونی گام به گام[20] استفاده شده است. همان­طور­که داده­های جدول زیر نشان می‏دهد، در گام اول متغیر نسبی‌گرایی وارد معادله شده است که میزان ضریب‌ تبیین تعدیل‌‌شده آن برابر 380/0 است و در گام دوم با وارد کردن متغیر وضعیت تجرد، ضریب ‌تبیین تعدیل‌شده به  388/0  افزایش یافت. بنابراین 38% از تغییرات متغیر وابسته، توسط دو متغیر نسبی‌گرایی و وضعیت تجرد تبیین می‏شود؛ به طوری که بعد نسبی‌گرایی (59/0-) اثر منفی بر ‌هویت دینی را تبیین می‏کند. همچنین متغیر وضعیت تجرد نشان می‏دهد که ‌هویت دینی افراد مجرد، نسبت به افراد مطلقه به میزان10/0-  در ‌هویت دینی تغییر ایجاد می‏کند.

جدول شماره 7: متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیونی

متغیرهای وارد شده

ضرایب غیر استاندارد

ضرایب استاندارد

آزمون t

سطح معناداری

B

انحراف معیار

Bta

مقدار ثابت

68/36

88/0

-

61/41

000/0

نسبی‌گرایی

28/0-

02/0

59/0-

96/12-

000/0

مجرد

55/0-

25/0

10/0-

18/2-

03/0

نتایج همبستگی

ضریب همبستگی چندگانه

ضریب تعیین

ضریب تعیین تعدیل شده

انحراف از معیار برآوردشده

گام اول

618/0

38/0

380/0

04/4

کام دوم

62/0

39/0

388/0

015/4

 

تحلیل مسیر

تحلیل مسیر یکی از روش‏های آماری است که مشخص می‏کند متغیر مستقل تا چه حد بر متغیر وابسته به‌طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر دارد (منصورفر،196:1385).

یافته‏های جدول شماره 8 نشان می‏دهد که ضریب ‌تعیین تعدیل شده برابر با 38/0 است. بنابراین، در مجموع 38% تغییرات متغیر وابسته (هویت دینی) توسط این 14 متغیر (مستقل و واسطه‌ای) تبیین می‏گردد و بقیه آن یعنی حدود 52% توسط عوامل دیگر تبیین می‏شود.


جدول شماره 8: ضرایب متغیرهای مستقل وارد شده در معادله رگرسیونی

متغیرهای وارد شده

ضرایب غیر استاندارد

ضرایب استاندارد

آزمون t

سطح معناداری

B

انحراف معیار

Bta

مقدار ثابت

56/35

69/1

-

94/20

000/0

فردگرایی

210/0

13/0

08/0

50/1

11/0

نسبی‌گرایی

26/0-

027/0

57/0-

08/9-

000/0

لذت گرایی

017/0-

06/0

015/0-

26/0-

79/0

مصرف‌گرایی

07/0-

029/0

013/0-

43/2-

015/0

سابقه استفاده از ماهواره

05/0-

15/0

019/0-

32/0-

74/0

سابقه استفاده از اینترنت

24/0-

15/0

081/0-

58/1-

11/0

ساعات استفاده از اینترنت

04/0-

078/0

032/0-

61/0-

54/0

ساعات استفاده از ماهواره

104/0-

15/0

03/0-

69/0-

48/0

میزان استفاده از برنامه‏های اینترنت

تبلیغاتی اینترنت

019/0

028/0

041/0

64/0

501/0

علمی اینترنت

019/0

041/0

033/0

46/0

64/0

سیاسی اینترنت

001/0-

05/0

001/0-

019/0-

98/0

سرگرمی اینترنت

27/0

10/1

06/0

021/0

23/0

میزان استفاده از برنامه‏های ماهواره

شبکه غیرفارسی زبان ماهواره

05/0-

04/0

07/0-

20/1-

22/0

شبکه فارسی زبان ماهواره

011/0

06/0

012/0

16/0

86/0

 

نتایج همبستگی

ضریب همبستگی چندگانه

ضریب تعیین

ضریب تعیین تعدیل شده

انحراف از معیار برآوردشده

64/0

41/0

38/0

01/4

 

مدل مسیر ‌هویت دینی

 

جدول شماره 9 تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته را نشان می‌دهد. داده‌ها بازگوی آن است که متغیر نسبی‌گرایی، 57 درصد و متغیر مصرف‌گرایی، 13درصد از تغییرات ‌هویت دینی را به طور مستقیم تبیین می‏کند، بدین ترتیب می‏توان گفت که با افزایش نسبی‏گرایی و مصرف‏گرایی٬ میزان ‌هویت دینی کاهش می‏یابد. بنابراین هرچه افراد نسبی‏گراتر و مصرف‏گراتر باشند٬ میزان ‌هویت دینی آنها کمتر می‏شود. همچنین داده‏ها نشان می‏دهد که متغیرهای مستقل دیگر تأثیر مستقیم و بسیار ناچیزی در تبیین متغیر وابسته (‌هویت دینی) دارند.

جدول 9: مجموع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته

اثرات کل

اثرات مستقیم

اثرات غیرمستقیم

متغیر مستقل

57/0-

57/0-

-

نسبی گراییx1

38/0

013/0-

39/0

مصرف‌گراییx2

18/0-

583/0-

39/0

مجموع اثرات

همچنین می‏توان به متغیرهایی اشاره کرد که علاوه بر تأثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم نیز بر ‌هویت دینی تأثیر می‏گذارد که در این میان تنها متغیر مصرف‌گرایی با واسطه متغیر نسبی‏گرایی (ضریب 39/0) دارای تأثیر غیرمستقیم بر ‌هویت دینی است.

نتیجه‏گیری

محور اصلی این پژوهش بررسی رابطه ابزارهای جهانی شدن و ‌هویت دینی  در بین مردم شهر تهران است؛ با مطالعه کوتاه در جوامع بشری می‏توان به خوبی دریافت که ‌هویت دینی، بخش مهمی از هویت مردم است. به خصوص در ایران سرگذشت ایرانیان چه قبل و چه بعد از اسلام با ادیان توحیدی گره خورده است؛ بنابراین ‌هویت دینی و توحیدی، بخشی از هویت ساکنین این مرز و بوم است و مثل همه امت‏های دیگر از ارکان هویت است (افتخاری،33:1380).

انقلاب اطلاعات و فناوری رایانه‏ای و ارتباطات، جامعه جهانی را به واسطه توسعه پیشرفت در حوزه­ وسایل ارتباطی، در دو بعد زمان و مکان متراکم کرده است؛ و بدین‌ترتیب افزایش ارتباطات جهانی و جهانی شدن، موجب ایجاد تغییرات فرهنگی بسیاری در جوامع مختلف شده است. رواج ارزش‏های گوناگون از جمله لذت‏گرایی، مصرف‏گرایی، نسبی‏گرایی و فردگرایی عوامل تهدید کننده­ تعلق خاطر به ‌هویت دینی به خصوص در میان جوانان است. در واقع، هویت‌ فرهنگی و دینی از توسط تهاجم فرهنگی تهدید می‏شود. همان طور که کاستلز نیز جهان آینده را صحنه­ کارزار دو قدرت معتبر یعنی جهانی شدن و هویت می‌داند (افتخاری،33:1380).

پژوهش حاضر در صدد بررسی این مسأله بوده است که ابتدا با رویکردی جامعه‌شناختی به مطالعه نظریات اندیشمندان اجتماعی دراین زمینه بپردازد؛ به نحوی که رابطه تأثیر ابزارهای جهانی شدن بر ‌هویت دینی مشخص گردد. همان‏گونه که یافته‏های تحقیق در خصوص ارتباط متغیرهای مستقل با ‌هویت دینی نشان می‏دهد، میزان استفاده زمانی اینترنت٬ با میزان مصرف‏گرایی رابطه مثبت و معنی‏داری دارد؛ یعنی هرچه مردم زمان‏های بیشتری از اینترنت استفاده کنند، مصرف‏گراتر می‏شوند. همچنین بین میزان مصرف‏گرایی مردم با میزان ‌هویت دینی آن‏ها رابطه‏ معنی‏دار معکوس وجود دارد؛ یعنی هرچه مردم مصرف‏گراتر باشند میزان ‌هویت دینی آن‏ها کاهش می‏یابد. بدین ترتیب استفاده زمانی اینترنت، هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق مصرف‏گرا کردن مردم سبب کاهش ‌هویت دینی آن‏ها می‏شود.

میزان استفاده زمانی ماهواره٬ با متغیرهای واسطه‏ای همچون مصرف‏گرایی٬ نسبی‏گرایی٬ فردگرایی و لذت‏گرایی رابطه مثبت و معنی‏داری دارد؛ یعنی هرچه مردم بیشتر از ماهواره استفاده کنند؛ مصرف‏گراتر٬ نسبی‏گراتر٬ فردگراتر و لذت‏گراتر می‏شوند. در نهایت میزان مصرف‏گرایی٬ نسبی‏گرایی٬ فردگرایی و لذت‏گرایی با میزان ‌هویت دینی مردم رابطه‏ معکوس و معنی‏داری دارد. بنابراین افزایش استفاده زمانی ماهواره، هم به‌طور مستقیم و به‌طور غیرمستقیم و توسط متغیرهای واسط (مصرف‏گرایی٬ نسبی‏گرایی٬ فردگرایی و لذت‏گرایی) سبب کاهش میزان ‌هویت دینی مردم می‏شود.

میزان استفاده از برنامه‏های اینترنت، با متغیرهای واسطی همچون مصرف‏گرایی، نسبی‏گرایی، فردگرایی و لذت‏گرایی رابطه‏ مثبت و معنی‏داری دارد؛ یعنی هرچه استفاده افراد از برنامه‏های متنوع اینترنت افزایش یابد٬ مردم مصرف‏گراتر٬ نسبی‏گراتر٬ فردگراتر و لذت‏گراتر می‏شوند. از سوی دیگر، افزایش میزان مصرف‏گرایی، نسبی‏گرایی، فردگرایی و لذت‏گرایی با ‌هویت دینی مردم رابطه معنی‏دار معکوسی دارد؛ یعنی با مصرف‏گرایی، نسبی‏گرایی، لذت‏گرایی و فردگرایی افراد (در نتیجه استفاده از اینترنت)، میزان ‌هویت دینی آن‏ها کاهش می‏یابد. بنابراین افزایش استفاده از اینترنت، تنها به طور غیرمستقیم و توسط متغیرهای واسط (مصرف‏گرایی٬ نسبی‏گرایی٬ فردگرایی و لذت‏گرایی) سبب کاهش میزان ‌هویت دینی مردم می‏شود. 

میزان استفاده برنامه‏ای ماهواره٬ با متغیرهای واسطی همچون مصرف‏گرایی، نسبی‏گرایی، فردگرایی و لذت‏گرایی رابطه‏ مثبت و معنی‏داری دارد؛ یعنی هرچه استفاده افراد از برنامه‏های متنوع ماهواره‏ای افزایش یابد٬ مصرف‏گراتر٬ نسبی‏گراتر٬ فردگراتر و لذت‏گراتر می‏شوند. در نهایت این که میزان مصرف‏گرایی٬ نسبی‏گرایی٬ فردگرایی و لذت‏گرایی با میزان ‌هویت دینی مردم رابطه­ معکوس و معنی‏داری وجود دارد؛ یعنی هرچه میزان استفاده برنامه‏ای ماهواره افزایش یابد میزان مصرف‏گرایی٬ نسبی‏گرایی٬ لذت‏گرایی و فردگرایی افراد افزایش یافته و در نتیجه میزان ‌هویت دینی آن‏ها کاهش می‏یابد. همچنین، استفاده برنامه‏ای ماهواره،  هم به طور مستقیم و هم به‌طور غیرمستقیم و بوسیله متغیرهای واسط با ‌هویت دینی رابطه‏ معنادار معکوسی دارد.

بر این اساس، نتایج بدست آمده در زمینه استفاده زمانی و برنامه‏ای اینترنت و ماهواره، نتایج  تحقیق جوادی‌یگانه و جلیل عزیزی (1387) و قادری (1384) را تأیید می‏کند.

همچنین نتایج بدست آمده در زمینه استفاده زمانی و برنامه‏ای اینترنت و ماهواره، مؤید نظریات زیر است:

در ارتباط با نظریه گربنر در خصوص اثر منفی تلویزیون بر تماشاگران پرمصرف، نتایج این تحقیق نشان می‏دهد که افزایش استفاده زمانی و برنامه‏ای اینترنت و ماهواره با میزان فردگرایی افراد رابطه معنی‏دار دارد و میزان فردگرایی هم با میزان ‌هویت دینی رابطه معنی‏دار معکوسی دارد. 

اما درخصوص نظریه همزیستی ‌فرهنگی، مبنی بر کنار هم قرارگرفتن فرهنگ‏ها و هویت‏های موجود و در نتیجه نسبی‌شدن روزافزون (گل‌محمدی،136:1381). نتایج تحقیق نشان می‏دهد استفاده زمانی و برنامه‏ای اینترنت و ماهواره با میزان نسبی‌گرایی افراد رابطه معنی‏داری دارد و میزان نسبی‌گرایی هم با میزان ‌هویت دینی رابطه معنی‏دار معکوسی دارد.

نظریه فریدمن در مورد اینکه جهانی شدن، همه مرزهای فرهنگی را تخریب می‏کند و نهادها و عناصر سنتی هویت بخش را به چالش می‏طلبد و مصرف را به منبع اصلی و انفکاک اجتماعی تبدیل می‏کند (فریدمن،191:1994). نتایج این مطالعه نشان می‏دهد که استفاده زمانی و برنامه‏ای اینترنت و ماهواره با میزان مصرف‏گرایی افراد رابطه معنی‏داری دارد و میزان مصرف‌گرایی هم با میزان ‌هویت دینی رابطه معنی‏دار معکوسی دارد.

و همچنین یافته‌های تحقیق نظریه مازریو درباره اینکه جهانی شدن و به تبع آن گسترش تکنولوژی غربی، نیرویی است که با خود نه فقط مهارت‏های جدید، بلکه ارزش‏های جدید از جمله لذت‏گرایی را حمل می‏کند، تأیید می‏کند (عاملی،69:2002). نتایج این پژوهش نشان می‏دهد که استفاده زمانی و برنامه‏ای اینترنت و ماهواره با میزان لذت‌گرایی افراد رابطه معنی‏داری دارد و میزان لذت گرایی هم با میزان ‌هویت دینی رابطه معنی‏دار معکوسی دارد.

در بحث تحلیل رگرسیون، در گام اول متغیر نسبی‌گرایی وارد معادله شده است که میزان ضریب تبیین تعدیل‌ شده آن برابر 380/0 است و در گام دوم با وارد کردن متغیر وضعیت تجرد، ضریب تبیین تعدیل شده به  388/0 افزایش یافت. بنابراین 38 درصد از تغییرات متغیر وابسته، بوسیله دو متغیر نسبی‌گرایی و وضعیت تجرد تبیین می‏شود. به طوری که بعد نسبی‏گرایی (59/0-) بر ‌هویت دینی اثر منفی اعمال می‏کند. همچنین متغیر وضعیت تجرد نشان می‏دهد که ‌هویت دینی افراد مجرد نسبت به افراد مطلقه به میزان 10/0- تغییر دیده می‏شود.

از سوی دیگر، تحلیل مسیر نیز اثر عِلّی جامعی را در خصوص تأثیر متغیرهای مستقل بر میزان ‌هویت دینی نشان می‏دهد. به طوری که R2 برابر با 38/0 نشان می‏دهد که حدود 38% تغییرات متغیر وابسته (‌هویت دینی) توسط 14 متغیر مستقل و واسطه‏ای تبیین می‏گردد و بقیه آن، یعنی حدود 62% توسط عوامل دیگر تبیین می‏شود.

براین اساس، متغیر نسبی‏گرایی 57/0 و متغیر مصرف‏گرایی 013/0 از تغییرات ‌هویت دینی را به خود اختصاص می‏دهد. بدین ترتیب با احتیاط می‏توان گفت که با افزایش نسبی‏گرایی و مصرف‏گرایی٬ میزان ‌هویت دینی کاهش می‏یابد. بنابراین هرچه افراد نسبی‏گراتر و مصرف‏گراتر باشند ٬ میزان ‌هویت دینی آنها کمتر می‏شود. همچنین داده‏ها نشان داد که متغیرهای مستقل دیگر، تأثیر مستقیم بسیار ناچیزی در تبیین متغیر وابسته (‌هویت دینی) دارد.

از جمله متغیرهایی که علاوه بر تأثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم نیز بر ‌هویت دینی تأثیر می‏گذارد، متغیر مصرف‏گرایی است که با واسطه متغیر نسبی‌گرایی(ضریب 39/0) دارای تاثیر غیرمستقیم بر ‌هویت دینی بوده است.

درکل، می‏توان نتیجه‏گیری کرد که جهانی شدن با استفاده از ابزارهایی چون ماهواره و اینترنت بر ارزش‏های افراد از جمله نسبی‌گرایی٬ مصرف‌گرایی٬ فردگرایی و لذت‌گرایی اثر می‏گذارد و از آنجا که این ارزش‏ها، ریشه‏هایی در ‌هویت دینی دارد، در نهایت ‌هویت دینی افراد را کاهش دهد.

براین اساس، لازم به نظر می‏رسد که به منظور کاهش تأثیرات ابزارهای جهانی شدن بر ‌هویت دینی، برای استفاده صحیح افراد جامعه از رسانه‏ها به منظور تقویت ‌هویت دینی آنها شرایط مناسب فراهم گردد و همچنین در رسانه‏ها به منظور آگاهی و فهم بهتر از ‌هویت دینی برنامه‏ریزی‏های دقیق‏تری انجام گیرد.

منابع

  • افتخاری٬ اصغر (1380)٬ «ناامنی محدود: بررسی تهدیدهای جهانی شدن برای جهان اسلام »، در مجموعه مقالات جهان‌شمولی و جهانی‌سازی(2)، تهران، انتشارات اندیشه معاصر:220-243.
  • اکبری، محمد‌علی (1378)، دولت و هویت‏های اجتماعی در ایران معاصر، رساله دکتری جامعه‌شناسی، دانشگاه شهید بهشتی.  
  • جوادی‌یگانه، محمدرضا و عزیزی، جلیل (1387)، «هویت فرهنگی و اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز با توجه به عامل رسانه»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، شماره3: 183-213.
  • چیت‏ساز‌قمی، محمدجواد (1383)٬ گسست نسلی در ایران: افسانه یا واقعیت، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی: 21-43.
  • حبی، اکرم؛ فتحی‌آذر، اسکندر و محمدبخش، بهمن (1389)، «جهانی شدن و هویت‏های محلی و جهانی دانشجویان»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، شماره 2: 101-121.
  • خانیکی، هادی (1383)، هویت در ایران: رویکرد سیاسی اجتماعی فرهنگی و ادبی به هویت و بحران در ایران، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی: 65-80.
  • رابرتسون٬ رونالد (1380)٬ جهانی شدن تدوری‏های اجتماعی و فرهنگی٬ ترجمة کمال پولادی٬ تهران: نشر ثالث.
  • دادگران، محمد (‎۱۳81)٬‎ افکار عمومی و معیارهای سنجش آن٬ تهران: انتشارات مروارید.
  • دوران، بهزاد (1385)، «تأثیر اینترنت بر هویت همالان»، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره20: 109-134.
  • دهخدا، علی اکبر (1381)، لغتنامه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  • سفیری، خدیجه و غفوری، معصومه )1388(، «بررسی ‌هویت دینی و ملی جوانان شهر تهران با تأکید بر تأثیر خانواده»، فصلنامه پژوهش جوانان: فرهنگ و جامعه، شماره2: 1-28.
  • شجاعی‌زند، علیرضا (1384)، «مدلی برای سنجش دینداری»، مجله جامعه شناسی ایران، شماره 1: 34-66.
  • عاملی، سعیدرضا (1380)، «تعامل جهانی شدن، شهروندی و دین»، نامه علوم اجتماعی، شماره 18: 167-200.
  • عباسی‌قادی، مجتبی (1386)، «بررسی رابطه استفاده از اینترنت و ‌هویت دینی کاربران»، فصلنامه ره‌آوران نور، شماره 4: 40-50.
  • عریضی، فروغ السادات؛ وحیدا، فریدون و دانش، پروانه (1385)، «ماهواره و هویت جنسیتی دختران جوان (مطالعه موردی دختران دبیرستانی منطقه 5 شهر تهران)»، مجله جامعه‌شناسی ایران، شماره 2: 76-100.
  • قادری٬ مجتبی (1384)، آثار و پیامدهای جامعه شبکه‌ای بر روی هویت اجتماعی جوانان، پایان‌نامه‏ کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی، دانشگاه اصفهان.
  • لطف آبادی، حسین و نوروزی، وحید (1383)، «بررسی نگرش دانش‌آموزان دبیرستانی ایران به جهانی شدن و تأثیر آن بر ارزش‏ها و ‌هویت دینی و ملی آنان»، فصلنامه نوآوری آموزشی، شماره 9: 88-119.     
  • کاستلز، مانوئل (1380)، ظهور جامعه‏ شبکه‏ای، ترجمه احد علیقلیان و افشین خاکباز، تهران: طرح نو.
  • کتابی‏٬ محمد و دیگران (1383)، «دین٬ سرمایه اجتماعی و توسعه‏ اجتماعی فرهنگی»٬ مجله‏ پژوهشی دانشگاه اصفهان٬ شماره دوم: 169-192.
  • کلانتری٬ عبدالحسین؛ عزیزی، جلیل و زاهدزاهدانی، سیدسعید (1388)٬ ‌«هویت دینی و جوانان٬ فصلنامه تحقیقات فرهنگی»٬ شماره 6: 125-141.    
  • گل محمدی، احمد (1381)، جهانی شدن فرهنگ و هویت، تهران: نشر نی.
  • گودرزی٬ حسین (1387)٬ «کارکرد هویت بخش مذهب شیعه در دوره‏ صفویه»، مجله مطالعات ملی، شماره9: 45-72.     
  • گیدنز٬ آنتونی (1378)٬ تجدد تشخص٬ ترجمه ناصر موفقیان٬ تهران: نشرنی.
  • محسنی٬ منوچهری (1380)٬ جامعه‌شناسی جامعه اطلاعاتی٬ تهران: نشر دیدار.
  • واتزر٬ مالکوم (1379)٬ جهانی شدن٬ ترجمه اسماعیل مردانی‌گیوی و سیاوش مریدی٬ تهران: سازمان مدیریت صنعت.
    • Ameli, S. R (2002), Globalization and british Muslim identity, London: Ic As Press   
    • Cohen, R, Kenedy P ( 2000), Global culture, Londan, Routledge.
    • Featherstone,m.et.al (1995), Global modernities, london: sage.
    • Friedman, t (1994), Cultural identity and global, Process London: SAGE.
    • Mathews (2000), Global culture/individual identity, London: Rutledge.
    • Salzano, Massinmo (2003), Globalization of the Italian School of Public Finance, University of Salerno.

 



*  استاد گروه جامعه شناسی دانشگاه الزهرا،  m_safari@yahoo.com

**  زهرا نعمت اللهی، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه الزهرا                                                              

[1] Globalization

[2] Robertson

[3] Harvey

[4] Vatzr

[5] Anthony Giddens

[6] ManuelCastells

[7] World-The Local

[8]  social identity

[9]  Individual identity

[10]  Ooccupational identity

[11]  Family identity

[12]  Ethnic  identity

[13]  Religious identity

[14] Glark and Stark

[15] Gerbner

[16] Dyvsl

[17] Mazryv

[18] validity

[19] Reliability

[20] Stepwise

  • افتخاری٬ اصغر (1380)٬ «ناامنی محدود: بررسی تهدیدهای جهانی شدن برای جهان اسلام »، در مجموعه مقالات جهان‌شمولی و جهانی‌سازی(2)، تهران، انتشارات اندیشه معاصر:220-243.
  • اکبری، محمد‌علی (1378)، دولت و هویت‏های اجتماعی در ایران معاصر، رساله دکتری جامعه‌شناسی، دانشگاه شهید بهشتی.  
  • جوادی‌یگانه، محمدرضا و عزیزی، جلیل (1387)، «هویت فرهنگی و اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز با توجه به عامل رسانه»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، شماره3: 183-213.
  • چیت‏ساز‌قمی، محمدجواد (1383)٬ گسست نسلی در ایران: افسانه یا واقعیت، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی: 21-43.
  • حبی، اکرم؛ فتحی‌آذر، اسکندر و محمدبخش، بهمن (1389)، «جهانی شدن و هویت‏های محلی و جهانی دانشجویان»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، شماره 2: 101-121.
  • خانیکی، هادی (1383)، هویت در ایران: رویکرد سیاسی اجتماعی فرهنگی و ادبی به هویت و بحران در ایران، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی: 65-80.
  • رابرتسون٬ رونالد (1380)٬ جهانی شدن تدوری‏های اجتماعی و فرهنگی٬ ترجمة کمال پولادی٬ تهران: نشر ثالث.
  • دادگران، محمد (‎۱۳81)٬‎ افکار عمومی و معیارهای سنجش آن٬ تهران: انتشارات مروارید.
  • دوران، بهزاد (1385)، «تأثیر اینترنت بر هویت همالان»، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره20: 109-134.
  • دهخدا، علی اکبر (1381)، لغتنامه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  • سفیری، خدیجه و غفوری، معصومه )1388(، «بررسی ‌هویت دینی و ملی جوانان شهر تهران با تأکید بر تأثیر خانواده»، فصلنامه پژوهش جوانان: فرهنگ و جامعه، شماره2: 1-28.
  • شجاعی‌زند، علیرضا (1384)، «مدلی برای سنجش دینداری»، مجله جامعه شناسی ایران، شماره 1: 34-66.
  • عاملی، سعیدرضا (1380)، «تعامل جهانی شدن، شهروندی و دین»، نامه علوم اجتماعی، شماره 18: 167-200.
  • عباسی‌قادی، مجتبی (1386)، «بررسی رابطه استفاده از اینترنت و ‌هویت دینی کاربران»، فصلنامه ره‌آوران نور، شماره 4: 40-50.
  • عریضی، فروغ السادات؛ وحیدا، فریدون و دانش، پروانه (1385)، «ماهواره و هویت جنسیتی دختران جوان (مطالعه موردی دختران دبیرستانی منطقه 5 شهر تهران)»، مجله جامعه‌شناسی ایران، شماره 2: 76-100.
  • قادری٬ مجتبی (1384)، آثار و پیامدهای جامعه شبکه‌ای بر روی هویت اجتماعی جوانان، پایان‌نامه‏ کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی، دانشگاه اصفهان.
  • لطف آبادی، حسین و نوروزی، وحید (1383)، «بررسی نگرش دانش‌آموزان دبیرستانی ایران به جهانی شدن و تأثیر آن بر ارزش‏ها و ‌هویت دینی و ملی آنان»، فصلنامه نوآوری آموزشی، شماره 9: 88-119.     
  • کاستلز، مانوئل (1380)، ظهور جامعه‏ شبکه‏ای، ترجمه احد علیقلیان و افشین خاکباز، تهران: طرح نو.
  • کتابی‏٬ محمد و دیگران (1383)، «دین٬ سرمایه اجتماعی و توسعه‏ اجتماعی فرهنگی»٬ مجله‏ پژوهشی دانشگاه اصفهان٬ شماره دوم: 169-192.
  • کلانتری٬ عبدالحسین؛ عزیزی، جلیل و زاهدزاهدانی، سیدسعید (1388)٬ ‌«هویت دینی و جوانان٬ فصلنامه تحقیقات فرهنگی»٬ شماره 6: 125-141.    
  • گل محمدی، احمد (1381)، جهانی شدن فرهنگ و هویت، تهران: نشر نی.
  • گودرزی٬ حسین (1387)٬ «کارکرد هویت بخش مذهب شیعه در دوره‏ صفویه»، مجله مطالعات ملی، شماره9: 45-72.     
  • گیدنز٬ آنتونی (1378)٬ تجدد تشخص٬ ترجمه ناصر موفقیان٬ تهران: نشرنی.
  • محسنی٬ منوچهری (1380)٬ جامعه‌شناسی جامعه اطلاعاتی٬ تهران: نشر دیدار.
  • واتزر٬ مالکوم (1379)٬ جهانی شدن٬ ترجمه اسماعیل مردانی‌گیوی و سیاوش مریدی٬ تهران: سازمان مدیریت صنعت.
    • Ameli, S. R (2002), Globalization and british Muslim identity, London: Ic As Press   
    • Cohen, R, Kenedy P ( 2000), Global culture, Londan, Routledge.
    • Featherstone,m.et.al (1995), Global modernities, london: sage.
    • Friedman, t (1994), Cultural identity and global, Process London: SAGE.
    • Mathews (2000), Global culture/individual identity, London: Rutledge.
    • Salzano, Massinmo (2003), Globalization of the Italian School of Public Finance, University of Salerno.