To pray: a socio-religious action (Review on “pray -studies” literature)

Document Type : Research Article

Author

Abstract

Praying is a socio-religious action, either from “religious sociology” (religious looking on society) or” sociology of religion” (sociological looking on religion).This social and spiritual action has few features: it is an effective action, for its positive implication on prayer’s everyday life; it is a continued action, for it is current in all dimensions of prayer’s activities; and finally, it is an encompassing action for its sovereignty on all prayer’s life events.
For these reasons, religious pray is an important and strategic social and cultural action, that linking among religiosity dimensions. It means that, praying action relate to religious belief, rituals, experience, knowledge as well as morals.
Therefore, in this article we concentrate on trio key questions:1) what is the social philosophy of pray?2) what is the meanings and themes of religious pray ?;3)what is the discursive foot prints in Islamic – Shiites’ pray?.
 Then, for empirical answering to these, we use from “secondary analysis” (SA) and “content analysis” (CA) methods of pray – studies literature in English as well as Persian languages.
Our findings show that:
A)   Abrahamic <Judaism, Christianity, Islamic> pray is symbol of religiosity.
B)   Islamic pray is symbol of communicate- with- ALLAH.
C)   Shiite pray is symbol of political ideology and social consciousness.

Keywords


دعا: یک کنش اجتماعی دینی مؤثر، مستمر، فراگیر

(تحلیل ادبیات دعا پژوهی)*

 سید محمود نجاتی حسینی[1]

تاریخ دریافت: 3/2/92                               تاریخ پذیرش: 25/6/92

چکیده

از منظر جامعه­شناسی دین (نگاه اجتماعی به دین) و جامعه­شناسی دینی (نگاه دینی به جامعه) دعاخوانی و دعا کردن یک کنش اجتماعی دینی است، کنشی است مؤثر (به لحاظ اعتقاد و باور دعاکنندگان مبنی بر اثرات مثبت آن بر فرد و زندگی­اش )، مستمر (به لحاظ شایع بودن و جاری شدن آن در تمام ساعات و آنات  زندگی روزمرۀ فردی و اجتماعی) و فراگیر (به جهت سریان دعا به تمامی رخ دادهای زندگی روزمره).

در این میان، دعای دینی از جایگاه خاصی برخوردار است، بیشتر به این دلیل که محوری برای پیوند ابعاد مختلف دین­داری اجتماعی را بر عهده دارد. به عبارتی، کنش اجتماعی دعاخوانی هم در خدمت تقویت باورهای دینی است، هم با شعایر اجتماعی خاصی همراه است، هم به عنوان نوعی تجربۀ دین­داری نو شونده و روزمره با تقویت اخلاق دینی مرتبط است و هم اینکه سرشار از معارف و آگاهی­های عقیدتی و معنوی است. اینها را می­توان جزو شئونات کنشی دعای دینی دانست. از این لحاظ، این سؤال­ها پیش کشیده می­شود: «فلسفۀ دعا چیست؟»؛ «دعای دینی معاصر حاوی چه ایده­ها و مضامین کلیدی است؟»؛ در نهایت، در«دعای اسلامی و شیعی موجود چه رگه­های گفتمانی می­توان یافت؟»

ما در این مقاله با  این هدف و با استفاده از روش تحلیل ثانویه و تحلیل محتوا به سراغ ادبیات دعاپژوهی موجود (لاتین و فارسی) رفته­ایم. برخی از یافته­های اصلی ما نشان می­دهد که  از حیث محتوایی و شئونات ممیزۀ دعای دینی سه گونه دعا متصور است:

الف) دعای ابراهیمی (که وجه بارز آن تجلی تعبد و تدین  است)؛

ب) دعای اسلامی (که شأن ممیزه آن ایجاد ارتباط با خداوند است)؛

پ) دعای شیعی و سرآمد آن”دعای اسلامی ابراهیمی”( که خصیصۀ ممتاز آن تجلی نیاز و عشق، احساس عارفانه، خود آگاهی اجتماعی  و ابراز ایدئولوژی است ).

کلمات کلیدی: جامعه­شناسی دعا، دعای اسلامی و شیعی، دعای یهودی مسیحی، ضد دعا، فلسفه و فرهنگ دعا، دعای دینی معاصر

 

مقدمه

نه تنها در ادیان ابراهیمی، بلکه در شبه ادیان آسیایی(بودیزم، هندوییزم، تائوییزم، شینتوئیزم، زرتشتیزم) و نیز ادیان کاذب و فرقه­های نوظهور روزافزون هم می­توان شاهد مناسک و مراسمی مشابه دعاخوانی نظیر ورد[2]  و ذکر[3] بود. هرچند به جهات گوناگون کنش دعاخوانی در ادیان ابراهیمی به لحاظ ماهیت ذاتی این ادیان، که دارای خدا هستند، منطقاً متفاوت از سایر نظام­های اعتقادی و متافیزیکی و عرفانی زمینی است؛ با این وجود نفس وجود دعاخوانی برای رفع نیازهای معتقدان تکذیب­شدنی نیست.

از منظر جامعه­شناسی دین، دین­داری به عنوان یک عمل اجتماعی دارای پنج  بعد به هم پیوسته است: باور دینی (اعتقادات کلی دربارۀ دین، خداوند، دنیا، آخرت، معاد، ملکوت و...)، مناسک دینی (انجام مراسم عبادی به صورت فردی و جمعی از قبیل نماز، دعا، روزه و....)، اخلاق دینی (اعتقاد به حضور مؤثر پیامدهای معنوی اعتقادی دین­داری در زندگی مانند اعتقاد به ثواب و عقاب اعمال)، تجربۀ دینی (داشتن و بیان حس مواجهه با خداوند و عالم ملکوت و اوامر متافیزیکی مانند رؤیاهای مقدس و شفا یافتن)، دانش دینی (آگاهی­های اساسی از معارف دینی ازجمله در زمینۀ مسائل فقهی روزمره و تاریخ پیامبران و...).

می­دانیم که در این میان، دعای دینی از جایگاه خاصی برخوردار است، بیشتر به این دلیل که نقش محور برای پیوند زدن میان ابعاد مختلف دین­داری اجتماعی را بر عهده دارد. به عبارتی، کنش اجتماعی دعا خوانی هم در خدمت تقویت باورهای دینی است و هم با شعایر اجتماعی خاصی همراه است و هم به عنوان نوعی تجربۀ دین­داری نو شونده و روزمره با تقویت اخلاق دینی مرتبط است و هم اینکه سرشار از معارف و آگاهی­های عقیدتی و معنوی است. به این معنا، دعای دینی و دعاخوانی به عنوان یک کنش اجتماعی دینی تبدیل به موضوع محوری برای جامعه­شناسی دین و دینی (نگاه دینی به جامعه و نگاه اجتماعی به کنش­های دین­داری) می­شود.

حدود یک میلیون و دویست هزار مطلب اینترنتی راجع­به موضوع دعا، فقط روی سایت گوگل، قابل دسترسی است. از این میان، تعداد محدودی برای ما قابل توجه­اند. توضیح این نکته لازم است که برای منظور ما در این پژوهش، فقط آن بخش از این ادبیات سودمندتر است که مایه­های اساسی را برای دعاشناسی و دعاپژوهی دارند. ضمناً باید توجه داشت که سنت­های دینی در دعا بر حسب ادیان یهودی و مسیحی و سپس اسلامی نیز قابل ملاحظه­اند. به این معنا ادبیات این سنت­ها نیز در دعاپژوهی باید مورد اشاره و استفاده قرار گیرند. لذا در این مقاله منابع برگزیدۀ ادبیات لاتین و فارسی دعا بر حسب سنت­های دینی رایج­ به ترتیب ارائه خواهند شد. ما برای تحلیل بیشتر مضامین آنها از جداول تحلیل متن نیز استفاده کرده­ایم.

اما ادبیات مورد استفاده برحسب قالب متنی آن (کتاب، مقاله، رسالۀ دانشجویی، سایت اینترنتی، گزارش سمینار تخصصی) متنوع بوده است. به همین منوال ادبیات مزبور را براساس محتوای تخصصی آن در ذیل ژانر دعای ابراهیمی عام (یهودی و مسیحی) و خاص (اسلامی و شیعی) و نیز دعای نوپدید (برخاسته از فرقه­های نوظهور و شبه ادیان و ادیان کاذب)، که ما آن را ضد دعا نامیده­ایم، مورد تحلیل قرار گرفته است. با این وجود محتواهای این ادبیات بر حسب مقتضیات نظری دعای دینی مرتب شده­اند. 

1)  وجوه پدیدارشناختی دعا

دست کم چهارده عنوان کتاب و مقالۀ تحلیلی و مناسب در این باره قابل ذکرند. کتاب مرجع در دعاپژوهی «پدیدار شناسی دعا و عبادت» ویراسته الیس بنسون و ویرزبا) 2005) است. مضامین اصلی که در این کتاب از سوی تعدادی متخصص چند رشته­ای بحث شده عبارت است از: عبادت و دعا در ادیان توحیدی و غیر توحیدی، دعا و عبادت در زندگی مادی (ادوارد مونه)، دعا و عبادت و فضاسازی مقدس (جیمز منش) نظریه اخلاق مسئولیت لویناس و دعا (جیل رابینز)، دعا و عبادت و تقدس­گرایی در مدرنیته (نورمن ویزبا)، کلام محوری در دعا و عبادت (سلئو مک نلی کرنز )، متافیزیک انتظار و دعا و عبادت (بنجامین کرو)، شناخت کاربردی خود و دعا و عبادت (ترنس وایت)، عبادت شخصی (کریستینا شوایتنر)، ماهیت دیالوگی دعا و عبادت (مایکل آندره)، رهایی بخشی در عبادت و دعا (لیزا مک کالوف). دغدغۀ اصلی پدیدارشناسی دعا و عبادت نشان دادن مکانیزم و روح دعا – عبادت به عنوان مسیری برای تعمیق و تشدید تجربۀ تدین و تعبد از طریق متصل کردن من، تو، او و ما به امر مقدس و باری تعالی با اهداف انسانی اجتماعی متعالی در جهان مدرن است.

در همین زمینه می­توان به دو مورد نوشتار اینترنتی با عنوان دعا و ورد (سایت ویکی پدیا، 2011) نیز اشاره کرد. در نوشتار اول (دعاخوانی) توصیفات عمومی و مناسبی از فضای مفهومی و تجربی عمل دعا کردن ، رویه­ها، تجربه­ها و تنوعات آن ارائه شده است. نکتۀ جالب در این نوشتار توجه به رویکردهای دعاخوانی و دعاکردن است. از این حیث به پنج رویکرد اشاره شده است: دعا و تقاضای مستقیم چیزی از خدا؛ دعا به عنوان عمل تربیتی؛ دعا به عنوان درخواستی برای هدایت دیگری؛ دعا برای تجربۀ خدا؛ دعا برای تحول خود. در نوشتار دوم (وردخوانی) نیز مناسک اورادخوانی مذهبی و عقیدتی توضیح داده شده است. ورد در اصل نوعی آهنگ و تم مذهبی است که به صورت فردی و گروهی به عنوان نیایش به کار می­رود. در سنت مسیحی، اوراد عمدتاً در کلیسا به همراه ارگ خوانده می­شود.

در سه مقاله بعدی، که مورد بررسی قرار خواهد گرفت، مضمون دعا به دقت تمام در سنت ادیان ابراهیمی تحلیل شده است. در مقالۀ «دعا در اسلام» (گرهارد باورینگ، 2004) نیز، که مستخرج از دایره­المعارف چهار جلدی قرآن (ویراسته دامن مک آلیف) است، فضای سمانتیکی و معناشناختی دعای اسلامی تشریح شده است. باورینگ به ترتیب به موضوعاتی مانند: تمایز میان صلاه با دعا و ذکر، اشتقاقات دعا در قرآن، تفاوت میان دعا در عرب جاهلی با دوران اسلامی پرداخته است. دوحرف کلیدی این مقاله این است که  دعای اسلامی عمدتاً معطوف به تاثیر عملی در تقویت ارتباط میان بنده با خدا است. دیگر این که از منظر قرآنی دعا مسیری تکمیلی در کنار صلاه است.

در مقالۀ «ذکر در اسلام» (ویلیام چیتیک، 2005) نیز، که مستخرج از دایره­المعارف 14جلدی دین (ویراسته لیونل جونز) است، به ذکر به عنوان خاستگاه اصلی دعا پرداخته شده است. جونز میان دعاخوانی، به عنوان یک عبادت شخصی یا به صورت گروهی در برخی مناسک، و ذکرخوانی، به مثابه عمل گروه­های متصوفه، تمایز قائل شده است. او دعا را نوعی تقاضای همراه با استغاثه برای مطالبۀ چیزی از خداوند می­داند که در عبادات یومیه مسلمانان به آن سفارش شده است. وی همچنین معتقد است که ذکرخوانی در قرآن 270 بار آمده است و بیشتر برای تکرار مستمر صفات الهی، بازتولید سعادت اخروی، تکریم مجد باری تعالی و رسول الله و تقویت تابعیت از سنت رسول اکرم کاربرد دارد.

در مقالۀ «دعاخوانی در ادیان» (سام .دی .جیل، 2005) روی چند نکته دربارۀ ماهیت وجودشناختی دعا تأکید شده است. اول، دعا از حیث ریشه­شناختی و معناشناختی چند وجهی است: هم یک متن مقدس برای برقراری ارتباط با خداست هم نوعی عمل عبادی برای تقویت رابطه با خداست و هم یک سوژه است برای مفصل­بندی قطعات دینی در کنار هم. او گونه‏شناسی دعا در ادیان ابراهیمی را مشتمل بر استغاثه، شکرگذاری، توسل، نذر کردن، عرض حال، شکواییه، اعتراف، استغفار، شفاعت و توبه انابت می­داند. 

بخش قابل توجهی از ادبیات دعاپژوهی لاتین نیز به پیمایش تجربی دربارۀ عمل واقعی دعاخوانی اختصاص یافته است. در این زمینه ما به سه نمونۀ جالب توجه اشاره خواهیم کرد. در پژوهش اول، با عنوان بیایید برای دعاخوانی: تعاملات دینی و اقناع زندگی (ای.ای .کلارک و او.للکس، 2009) نتیجه پیمایش به روی 90 هزار پاسخگوی اروپایی از 26 کشور با هدف سنجش اثرات دعا بر زندگی روزانه آمده است. این پژوهش تجربی نشان می­دهد که در مجموع 64 درصد از پاسخگویان اروپایی به عبادت و دعاخوانی می­پردازند و 36 درصد هم اعتقادی به این عمل دینی نداشته­اند. از این 64 درصد نیز 28 درصد به صورت روزانه، 9 درصد هفته­ای دوبار و 6 درصد هفته­ای یکبار دعا و عبادت می­کنند.

در پژوهش دوم، با عنوان «کشف گونه­های دعاخوان و کیفیت زندگی» (ام.ام.پولوما و بی.اف.پندلتون، 1989) دسته­بندی جالبی از انواع دعاخوان در سنت غربی گزارش شده است. در مجموع 4 گونه دعاخوان وجود دارد: دعاخوان متأمل (با هدف تجربه حضور خداوند در زندگی و شریک شدن با او)؛ دعاخوان مناسکی ( به منظور قرائت متون دینی )؛ دعاخوان استغاثه­ای ( با هدف برآورده شدن حاجت و نیاز) و دعاخوان محاوره­ای (برای طلب هدایت الهی). در پژوهش سوم هم که عنوان آن «سنجش تغییرات بینا ملی در نسبت میان تداوم دعاخوانی و حفظ سلامت در میان سالخوردگان اروپایی» (کی.هانک و بی.شان، 2008 ) است رابطۀ آماری و معنادار میان عبادت و دعاخوانی در میان سالخوردگان اروپایی و میزان حفظ سلامتی آنها بررسی شده است. پژوهش نشان می­دهد که از این جهت عمل دینی دعا و عبادت شخصی تأثیر مثبتی بر حفظ سلامتی این افراد و مواجهه درست آنها با وضعیت­های بحرانی مانند بیماری­های لاعلاج، معلولیت­ها و آستانگی مرگ داشته است.

در سه مقاله منتخب دیگر نیز مسئله دعاخوانی از منظر کاملاً نظری در ضمن بحث از جامعه­شناسی الهیاتی بررسی شده است. در مقاله اول، با عنوان «کشف مجدد امر الهیاتی در جامعه­شناسی :مبانی و امکانات» (دبلیو.جی .اف.کنان، 2003 ) به نقش دعای دینی در پیوند دادن خود و دیگری پرداخته شده است. در مقالۀ بعدی که عنوان آن «زبان­های حوزۀ عمومی: کثرت­گرایی دینی، منطق نهادی و جامعۀ مدنی» ( آر.اچ .ویلیامز، 2007 ) است بر نقش کثرت­گرایی دینی برای مواجهه با خشونت­های دینی و تقویت مدارای مذهبی با فرقه­های مختلف اعتقادی تأکید شده است. به نظر می­رسد دعا در این باره می­تواند خود و دیگری را به همدیگر جوش داده و مدارای دینی فرهنگی بینا ادیان را توسعه دهد. در مقاله دیگر با عنوان «از کنت تا بودریار: جامعه­شناسی الهیاتی پس از پایان امر اجتماعی» (آ.ورنیک، 2000 ) به نقش و تأثیر دعا در دوران سکولاریزم اشاره مختصری شده است. هم چنین ماهیت اجتماعی دعاخوانی به عنوان غلیان وجدان جمعی دورکیمی تحلیل شده است.  

در دو مقاله آخری که انتخاب شده اختصاصاً نظریۀ اخلاق مسئولیت دینی یهودی متعلق به امانوئل لویناس، فیلسوف برجسته یهودی، که مبنای آن محور دعاست، شرح شده است. عنوان این مقاله­ها عبارت است از: «چه کسی دعا خوان است؟ لویناس و مسئولیت مکلف نقض نشدنی» ( جوئل رابینز، 2005) و «معرفی لویناس» ( سی کاتز  و ال.توت، 2005 ). لازم به ذکر است که مقالۀ اخیر مقدمۀ مبسوط ویراستاران در کتاب چهار جلدیامانوئل لویناس: ارزیابی انتقادی است.

2) وجوه فلسفی کلامی ایدئولوژیک دعا

در حالی که ادبیات دعاپژوهی لاتین با محدودیت­های معناشناسی و وجودشناسی همراه است اما سرشار از مباحث نظری دقیق و یافته­های تجربی قابل توجهی هستند. حال آن که در ادبیات دعاپژوهی اسلامی و شیعی، و با وجود گستردگی کمی آن، متأسفانه مباحث نظری و یافته­های تجربی کم­رنگ است. بنابراین صرفاً می­توان به منابع پراکنده­ای که عمدتاً الکترونیکی­ است(و برگرفته از سایت­های دینی معروف از جمله سایت­های «حوزه نت»، «تبیان»و«شیعه آنلاین» هستند) اشاره کرد. از حیث شکل­شناسی ادبیاتی نیز، متون دعاپژوهی اسلامی و شیعی موجود و در دسترس را می­توان در چند دسته مرتب کرد: کتاب، مقاله،پایان­نامه­های دانشجویی ارشد و دکترا، گزارش سمینارهای مذهبی و نوشتار الکترونیکی (مشتمل بر: مطالب سایتی، پست­ها و کامنت­های وبلاگی). ما در ادامه با استناد به نمونه­هایی از این ادبیات تلاش خواهیم کرد مروری تحلیلی بر محتوای آن  ها داشته باشیم. لازم به ذکر است که این ادبیات از لحاظ محتوایی بیشتر از سه نوع محتوا برخوردارند: مقایسۀ مختصر دعا در ادیان، توصیف کلی ماهیت دعای اسلامی و تفسیر اجمالی دعای شیعی.


الف) فلسفۀ دعای ادیان و ایدئولوژی دعای شیعی 

 در دسترس­ترین کتاب سنتی از این حیث فلسفۀ دعا و مقایسۀ دعا در اسلام و سایر ادیان(حسینی نایینی، 1386) است. در این کتاب، که در قالب یک طرح پژوهشی زیر نظر پروفسور کلب عابد، رئیس دانشکده الهیات در دانشگاه اسلامی علیگر هند، تدوین شده است، مؤلف فقید، دکتر شمس­الدین حسینی نایینی (شهید در حادثه 7 تیر 1360 ) طی  بیست و یک  فصل به موضوعاتی از جمله این موارد پرداخته است: دعا و جایگاه آن در جامعۀ بشری، نیایش در داستان­های اساطیری، لزوم پاک­سازی دعاهای شیعی از پیرایه­ها، شرایط اجتماعی استجابت در ارتباط با فلسفۀ نیایش، شرایط فردی در پذیرفته شدن دعا، زمان و مکان دعا، دعاهای غیر قابل قبول و محتوای نیایش در مذهب ما. وفق ابراز مؤلف، این مضامین با استفاده از منابع اصلی دعاهای ادیان، منابع اصلی تشیع امامیه، مانند اصول کافی و نهج البلاغه، برخی از منابع هندی مانند اوپانیشادها، منبع پارسی اوستا و خرده اوستا، منابع تاریخ ادیان و دیگر منابع فارسی مذهبی مانند متون معلم شهید آیت ا... مرتضی مطهری تنظیم شده است. مؤلف هدف کتاب را ذیل سه موضوع مرتب کرده است: اثبات فطری بودن دعا، اثبات مقایسه­ای برجستگی دعای اسلامی و شیعی و پاکسازی دعای­های منتسب به اسلام و تشیع امامیه. اما یکی از مهم­ترین کتاب­ها در این باره، که هنوز هم نزدیک­ترین متن در اسلام­شناسی دعای شیعی به شالودۀ نظری این پژوهش است، زیباترین روح پرستنده امام سجاد (ع) از دکتر علی شریعتی اسلام­شناس برجسته و جامعه­شناس دینی معاصر است. این کتاب با هدف تدوین فلسفۀ دعای شیعی و تفسیر جامعه­شناختی و سیاسی ایدئولوژیک جایگاه دعای ناب شیعی، با استناد به یکی از مهم­ترین منابع اصیل در دعای شیعی یعنی صحیفۀسجادیه از امام علی ابن الحسین زین العابدین (ع)، است. ماهیت فکری مؤلف این اثر که مشتمل است بر جهتگیری ایدئولوژیک، انقلابی و سیاسی از تشیع علوی، نقطۀ مقابل آنچه شریعتی «تشیع منحط صفوی» می­نامد، محورهای آن به­خوبی بیانگر جو فکری و فضای مفهومی حاکم بر چنین متن دعاپژوهی شیعی است. کافی است به این محورها با تأمل نگاه شود: معنای زین­العابدین (ع)، اهمیت نیایش، عشق و تنهایی، مفهوم ثواب، دعای در مکتب تشیع، انسان امروز و جامعه امروز، زندان­های انسان، نیایش، ضمایم دعاهای صحیفۀسجاد و فرازهایی از صحیفۀسجادیه. 

برخی از مضامین مهم این کتاب عبارت­اند از: نیایش در تاریخ شیعه می­تواند به عنوان مکتب امام سجاد (ع) نام­گذاری شود. دعا و عبادت و نیایش در تاریخ ادیان تجلی دو احساس بشری بوده است: نیاز وعشق. دعای ناب اسلامی مشتمل است بر سه بعد مهم: بعد فقر و نیاز، بعد احساس عارفانه و عاشقانه و بعد خودآگاهی و آموزش عقیدتی سیاسی ایدئولوژیک. دعای شیعی علاوه­بر داشتن ویژگی­های دعای اسلامی دارای بعد مسئولیت انقلابی معنوی نیز هست. دعای شیعی مسیری است عاشقانه و عارفانه برای رهایی از زندان نفس و خویشتن خویش. دعای ناب شیعی، در شکل علوی و سجادی آن، مکتبی است که تجلی­گاه عشق، آگاهی نسبت به جهان و عرصۀ نیازهای انسانی، نماد جهاد و مبارزۀ اجتماعی فرهنگی سیاسی در یک وضعیت ناهنجار اجتماعی است.

در میان مقاله­های در دسترس نیز دو عنوان مقاله چشمگیر است. اولین مقاله، سیری در دعا و نگارش متون دعایی( شهیدی، 1389) مربوط به ادبیات دعای اسلامی و شیعی است. مقالۀ مزبور دارای چند بخش است: ادبیات دعا در مذهب شیعه، دعا از منظر فطرت، دعا از دیدگاه قرآن، دعا از دیدگاه روایات، آفاق تعبیر در دعا، آفاق جلیل تربیت، دعا و سلوک الهی، حوزه­های گوناگون آداب دعا: آداب دعای شیعی تا زمان شیخ طوسی، آداب دعای شیعی از شیخ طوسی تا ابن­طاووس، ابن­طاووس و ادبیات دعا در شیعه، آداب دعای شیعی از ابن­طاووس تا کفعمی، آداب دعای شیعی پس از کفعمی تا شیخ عباس قمی. این مقاله از چند جهت برای دعاشناسی و دعاپژوهی شیعی حائز اهمیت است: از لحاظ ذکر پیشینۀ تاریخی نگارش دعا و از حیث ذکر جایگاه دعا در متن مقدس، سنت­النبی(ص) و سنت ائمه اطهار(ع). ضمناً با توجه به استناد این مقاله به پنجاه متن تاریخی سنتی در ادبیات دعای اسلامی و شیعی از جهت کتاب­شناسی نیز مقاله دارای اهمیت است.

روی هم ایده­های اساسی که برگرفته از این مقاله است را می­توان در چند بند مرتب کرد: اول، دعا مکتب نشر معارف انسانی اسلامی شیعی است. دوم، دعا وفق حدیت منسوب به رسول الله (ص) مغز عبادت است ( الدعا مخ العباده). سوم، دعا وفق تعالیم ائمه اطهار( ع) برترین عبادت است ( هو الدعا و افضل العباده الدعا). چهارم، قلب دعای اسلامی شیعی حال دعاست و نه لقلقۀ لسانی دعا. پنجم، دعا امری فطری است و از منظر قرآنی متصل کنندۀ آدمی به خداوند است. ششم، دعا در خدمت تربیت معنوی انسان است. هفتم، دعای اسلامی شیعی انسان­ساز و جامعه­ساز است.

علاوه­بر این ایده­های مهم، مقالۀ مزبور همچنین شرحی مستوفا از گونه­شناسی ادبیات دعای شیعی است. براین اساس چند دسته ادبیات دعای شیعی قابل شناسایی است: دستۀ اول، کتاب‏های حاوی دعا، مانند «مصباح المتهجد» از شیخ طوسی ، «اقبال الاعمال» از سید ابن طاووس و «بلد الامین» از شیخ کفعمی. دستۀ دوم، کتاب­های نوشته شده دربارۀ دعا، مانند «عده الداعی و نجاح الساعی» از ابن فهد حلی و «آداب دعا» از سید محمد باقر بن­اسماعیل خاتون آبادی. دستۀ سوم، کتاب­های طلسمات و تعویذها، مانند «مهج الدعوات و منهج العبادات» از سید‏بن‏طاووس. دسته چهارم، کتاب­های استخاره، مانند «فتح الاوباب» از سید بن­طاووس و «مفاتیج الغیب» از علامه مجلسی. دستۀ پنجم، کتاب­های زیارات، مانند «کامل الزیارات» از ابن قولویه و «المزار» از شیخ مفید.

مقاله دوم، «دعا و عبادت از دیدگاه شهید مطهری»، شرحی بر دیدگاه­های یکی از روحانیون برجسته در اسلام­شناسی است. محورهای این مقاله نیز به­خوبی نشان دهندۀ طرز تفکر روشنگری دینی مرحوم مطهری به دعای شیعی است. این محورها عبارت­اند از: دعا نباید جانشین فعالیت انسان باشد، دعا هم طلب است و هم مطلوب، شرایط دعا، اهمیت نماز، هماهنگی بین عبادات و توجه به جامعه و امور اجتماعی، رابطۀ عبادات و سایر امور زندگی و فلسفۀ نماز. اما ایده­هایی که می­توان از این محورها استنباط کرد به این شرح هستند. اول، خداخوانی در قالب دعا و عبادت در دو حالت اتفاق می­افتد: اضطرار و اختیار ولی کمال نفس در حالت دوم است.

دوم، دعا و عبادت دو ابزار تعالی معنوی روحی هستند و با یکدیگر دارای چندین نسبت هستند: دعای به معنای خاص و عبادت به معنای عام؛ عبادت فاقد جنبۀ دعایی؛ دعای ملازم با عبادت و عبادت ملتزم به دعا؛ دعای ناب و عبادت ناب. سوم، دعا و عبادت خالص یکی هستند. چهارم، دعا نباید مانع مسئولیت، تلاش و سعی عقلانی شود. پنجم، دعای اسلامی شیعی حقیقتاً هم مقدمه - وسیله است و هم نتیجه - غایت. ششم، دعاخوانی نباید مصنوعی باشد، بلکه باید از سر احساس نیاز حقیقی خالص باشد. دعا نباید با اصول طبیعت بشری، معارف اسلامی و انسانی منافات داشته باشد. هفتم، دعا باید مانند اسباب مبارزۀ اجتماعی به صورت امر به معروف و نهی از منکر لحاظ شود.

 

ب) توجیه فلسفی، کلامی، عرفانی دعای شیعی 

در مجموع نگارنده تنها به چکیدۀ پنج پایان­نامۀ دانشجویی در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا با موضوع دعاپژوهی دسترسی داشته است که عبارت­اند از: تعالیم عرفانی امام سجاد (ع) درصحیفۀ سجادیه (محمد لطیفی، کارشناسی ارشد تصوف و عرفان اسلامی،1389)؛ نقش و اهمیت دعا از دیدگاه امام خمینی ره(فاطمه حسن نصیری ، دکترای علوم قرآن و حدیث، 1379)؛ تبیین فلسفی استجابت دعا از دیدگاه ملاصدرا (مرضیه اسماعیلی گله جاری، کارشناسی ارشد الهیات و معارف ، 1385)؛ تبیین فلسفی کلامی دعا (منصوره الوندی، کارشناسی ارشد فلسفه و کلام، 1381)؛ دعا و کارکرد آن (محمد طه موسوی، کارشناسی ارشد اخلاق و تربیت، 1383). روی هم ایده­های مستنبط از این پایان­نامه­های محدود را می­توان ذیل چند نکته مهم توضیح داد: اول، دعای سجادیه نوعی از تعالیم فلسفی عرفانی اخلاقی شیعی اسلامی است. دوم، زبان دعا ورای زبان فلسفه و عرفان به معنای خدایی شدن فرد در جامعه در ابعاد فردی و اجتماعی است. سوم، دعا در تربیت جوهر نفس و تکامل روحی مؤثر است. چهارم، دعا نسبت خاصی با قضا و قدر الهی دارد.

 

3 ) وجوه بینافرهنگی دعا

سمینارهای دعا پژوهی، با توجه به گستردگی مباحث و پرداختن به مضامین نو با دیدگاه انتقادی و مقایسه­ای، اسناد مناسبی برای آشنایی بهتر و بیشتر با ادبیات دعاپژوهی هستند. هرچند تعداد این سمینارها در نسبت با موارد مشابه آن در مابقی موضوعات مذهبی، از جمله موضوعاتی که بار مذهبی سیاسی دارند متأسفانه انگشت­شمار است. از متن مباحث چند عنوان سمینار برگزارشده که مرتبط با دعاپژوهی هستند می­توان ایده­هایی را برای فهم بهتر دعای اسلامی شیعی استخراج کرد. عناوین نمونه­ای از این سمینارهای دعاپژوهی به این شرح است: جایگاه دعا و نیایش در ادیان (21 آذر 1387)؛ قرآن و نیایش (14 اسفند 1389)؛ دعا برای صلح: ادیان و فرهنگ­ها و شهامت گفتگو(6 و7 اردیبهشت 1385)؛ نشست حکمت دعا و مناجات در قرآن (5 تیر 1389 ).

روی هم تعدادی ایدۀ دعاپژوهی از این سمینارها می­توان استخراج کرد که برای تدوین مبانی نظری این پژوهش حائز اهمیت است. اینها عبارت­انداز: اول، دعا برحسب شخصیت معنوی دعاخوان متغیر است. دوم، دعاخوانی چندمرتبه­ای است: برای رفع نیازهای مادی و معنوی و عرفانی؛ این مرتبۀ اخیر بالاترین رتبه است. سوم، دعاخوانی چند سطحی است: مصالح فردی و اجتماعی؛ دومی اولی­تر است. چهارم، مصالح اجتماعی مورد نیاز در دعاخوانی هم مادی و هم معنوی است. پنجم، دعا وسیله اصلی برای برقراری ارتباط صمیمی با خداوند است. ششم، دعاهای ادیان می­تواند منبعی غنی برای گفتگوی بیناادیان و صلح جهانی برای مقابله با خشونت و تروریزم باشد. هفتم، دعاخوانی قرآنی شیعی سلاح برنده­ای برای مبارزه با آفات عرفان­های کاذب و پوچ­گرایی و معنویت­گرایی­های نامتعارف موجود است. هشتم، دعاها و نیایش­های هیجده­گانه یهودی به صورت کلامی و عملی در قالب نمازهای یومیه در کنیسه­ها صورت می­گیرد. نهم، دعاهای هیجده­گانۀ یهودی اکنون مشتمل بر سه بخش اصلی هستند: مدح یهوه – خداوند، رفع حاجات عمومی و دعاهای صلح. دهم، دعاهای صلح یهودی مشتمل بر دعای توبه، دعای فهم، دعای فرج موعود یهود هستند. یازدهم، دعاهای کلیسایی مسیحی مشتمل بر دعاهای حمد خداوند، طلب مغفرت و طلب رزق هستند. دعای اسلامی داری سه رکن است: دعا، داعی و مدعو. دوازدهم، وفق تفاسیر شیعی معتبر، دعای شیعی، به عنوان غنی­ترین و ناب‏ترین نوع دعا در ادیان و مذاهب، با هماهنگی قلب و فطرت و زبان تحقق می­یابد. سیزدهم، در دعای شیعی هم  ظرفیت وجودی داعی (دعاخوان و دعاکننده) و هم مدعو (خداوند) لحاظ می­شود. زیارات جامعۀ شیعی شرح سفر معنوی از ادنی مراتب هستی خاکی به اعلی مراتب وجودی آسمانی هستند.

بخش بزرگی از اسناد دعاپژوهی به نوشتارهای الکترونیکی (اینترنتی)، که مندرج در سایت­ها و وبلاگ­های مذهبی است،  اختصاص یافته است. برای مرور این نوشتارها باید آنها را در دو دسته دعاپژوهی عام( ادیان ) و خاص( شیعی ) طبقه­بندی کرد. نوشتارهای الکترونیکی که به دعاپژوهی عام پرداخته عمدتاً شرح­هایی بر دعا در ادیان مختلف ابراهیمی و نیز دعا در شبه مذاهب و فرقه­های نوظهور و کاذب هستند. اما نوشتارهای الکترونیکی که موضوع آنها دعای اسلامی و شیعی هستند دارای موضوعات متنوعی می­باشند. براین اساس این نوشتارها در چند قالب بیان شده­اند: دعا در قرآن؛ دعا در زندگی پیامبر (ص)؛ دعا در نزد ائمه اطهار (ع)؛ دعا در روایات؛ زمان دعا؛ مکان دعا؛ شرایط استجابت دعا؛ موانع استجابت دعا؛ انواع دعاهای منسوب به معصوم (ع). با توجه به این طیف گسترده و تنوع در طبقه­بندی دعاپژوهی در ادامه مروری بر ایده­های اصلی مندرج در این نوشتارها بر حسب طبقه­بندی بالا خواهیم داشت. از این جهت باید این ایده­ها را براساس دعاپژوهی عام و خاص مرتب کرد.

4) معناشناسی فرهنگی دعای یهودی و مسیحی

ایده­های مستنبط از دعاپژوهی عام را می­توان ذیل چند نکته مرتب کرد. اما برای تمایز این ایده‏ها برحسب ماهیت ادیان،  بهتر است آنها را به تفکیک دین مورد نظر یا مشرب اعتقادی که منسوب به آن است- فارغ از درست  یا نادرست بودن و یا حق یا باطل بودن آنها- ارائه دهیم. این تفکیک به­خصوص از حیث مقایسۀ منزلت دعا و تعبیر از دعا در بین ادیان، شبه ادیان و مشرب­های عقیدتی کاذب و باطل سودمند است. با این توضیح اکنون می­توان فهم بهتری از ایده­های دعاپژوهی زیر داشت.

الف)  دعا در یهودیت

در یهودیت نماز و دعا، که به آن در زبان آرامی و عبری و سریانی صلوطا و عوطا می­گویند، به مفهوم خمیدگی، فرودستی و ایستادن است. به این قرار نماز و دعا به عنوان شرعی­ترین و مهم‏ترین رکن عبادت یهودی به صورت­های فردی و جمعی در کنیسه­های عبری برگزار می‏شود. در اصل این عبادت به مضمون ابراز خضوع و خشوع در برابر یهوه خدای یهودیت به سمت مسجد­الاقصی و بیت­المقدس است. به اعتقاد یهودیان دعا و نماز از بزرگ­ترین اعمال نیک مؤمن است که به قصد تقرب و برطرف کردن حاجات باید دائماً در طول روز انجام شود. طبق عقیدۀ فقهای یهود برای خداوند دعا و نماز خوشایند است و ذات قدوس الهی مشتاق شنیدن دعا و نماز عادلان و ابرار است. همچنین دعا و نماز عادلان نیکوکار خشم و غضب ذات اقدس الهی را به رحمت بدل می­کند. برای دعا شرایط استجابتی وجود دارد که یهودیان سخت باید به آن پایبند باشند. لذا در شریعت یهود آمده است که هر آن کس که رضایت خدا را به جای آورد و آن دعا از ته قبل باشد و شایستگی آن را نیز داشته باشد دعایش مستجاب خواهد شد. اما هیچ کس نباید از ترس اینکه مبادا دعا و نمازش قبول نشود از دعاخوانی نمازخوانی طفره رود. نکتۀ مهم دیگر در دعای یهودی دعاخوانی برای دیگران و هم­نوعان است.

به این قرار چند ایده در دعاپژوهی یهودی قابل توجه است:

  1. دعا رکن عبادت و تعبد و ایمان است.
  2. دعا به صورت فردی و جمعی در کنیسه اجرا می­شود.
  3. دعا وسیلۀ ابراز بندگی و موجبات رضایت و رحمت الهی است.
  4. دعا  مانند قربانی قلب­ها و لب­هاست.
  5. ایمان در دعا تجلی می­یابد.
  6. شرایط استجابت دعا ادا شدن آن از ته قلب با خلوص نیت است.
  7. دعا برای هم­نوع واجب است.

توجه به چند نمونه از دعاهای رایج در یهودیت معاصر نیز سودمند است:

  1. ای خدای عادل زمانی که من در نزد تو فریاد بر می­آورم مرا اجابت فرما.
  2. ای خدا زمانی که من در سختی بودم به داد من رسیدی پس اکنون نیز بر من رحم فرموده و دعایم را اجابت فرما.
  3. ای خدای عادل راهت را به من نشان ده. مرا هدایت کن تا دشمنانم نتوانند برمن چیره شوند. دهان ایشان لبریز از دروغ است و دل­هایشان مملو از شر.
  4. ای خداوند این تو بودی که مرا از رحم مادرم بیرون آوردی. وقتی در آغوش مادرم بودم از من مراقبت کردی مرا حفظ کردی. اکنون نیز مرا ترک مکن زیرا خطرات در کمین من است و غیر از تو کسی نیست که به داد من برسد.
  5. ای خداوند من از من دور مشو. ای قوت من به یاریم بشتاب. مرا از دهان این شیران برهان.

یهودیان همچنین در موارد خاص دارای دعاهای ویژه هستند:

  1. دعا برای توبه، مغفرت، نجات، شفا، برکت، گردآوردن آوارگان تبعیدی و داشتن داورانی عادل روی زمین.
  2. دعا برای بازگشت به صهیون و دوباره برقرارکردن معابد یهودی.
  3. دعای “شمونه” که باید ایستاده و رو به اورشلیم خوانده شود.
  4. دعای “عمیدا” بخش ویژه­ای از دعای “قروشا”(قدسی) که مایۀ برکت است.
  5. دعای “ماشیح” دعای معروف برای ظهور مسیح موعود یهودیت و منجی بشریت.
  6. دعای “کفاره “ دعای مربوط به روز کیپور.
  7. دعای “ خطر” دعایی که به هنگام خطر خوانده می­شود.
  8. دعای “بامداد”: دعایی که به هنگام بیدارشدن از خواب باید خوانده شود.

ب) دعا در مسیحیت

در مسیحیت سنتی، که از حیث تحول در تاریخ ادیان و به نص قرآن کریم ادامۀ شرعی یهودیت است، نیز دعا جایگاه معنوی خاص خود را دارد. از عیسی مسیح (ع)، پیامبر عشق و رحمت، نقل است که «حتی برای کسی که به شما نیز کینه دارد دعا کنید». از این حیث توجه به دو شأن متفاوت و متمایز دعا در دو مسیحیت سنتی و معاصر مدرن شده مضمون خوبی برای دعاپژوهی­های مسیحیتی است. نگاهی گذارا به این ادبیات می­تواند تا اندازۀ زیادی ما را در شناخت بهتر و بیشتر این موضوع یاری کند. در این ادبیات به نمونه­هایی از دعاهای مسیحی توجه داده شده است، که هر چند از منظر اسلامی و قرآنی برخی از پاره­های آن – مانند به کاربردن لفظ تثلیت(: پدر – پسر – روح القدس) و عبارت خداوند به صورت «پدر آسمانی»  – شرک جلی و کفر قوی است ولی محتوای مذهبی و معنوی آن جالب توجه است. از جمله می‏توان به این موارد اشاره کرد:

  1. ای پدر ما که در آسمان هستی نام تو مقدس و گرامی باد.
  2. نان ما را امروز نیز به ما ارزانی دار. خطاهای ما را بیامرز. چنان که ما نیز آنانی را که به ما بدی کرده­اند می­بخشیم. 
  3. ما را از وسوسه­های شیطان دور نگاه دار. ما را ازشر او حفظ فرما. زیرا ملکوت و قدرت تا ابد از آن توست.
  4. ای خدای مهربان که ما بندگان خود را به رحمت خودت آفریده­ای و به ما رتبۀ بشریت و آیین پیامبر حقیقی­ات را مرحمت فرموده­ای همانا تورا شکر می­کنیم بر تمام نعماتت، و دوست داریم که عبادت کنیم تورا در تمام روزهای زندگی، پس ای خدا ما را از شر شیطان و گرایش جسم و آرایش جهان نگه دار.

روی هم چند ایدۀ مهم از  دعاپژوهی مسیحی قابل استنباط است:

  1. دعا کردن نوعی مشارکت در حضور خداوندی است.
  2. دعا فراتر از بیان کلمات است و در اصل اظهار مکنونات قلبی در نزد خداوند است.
  3. دعا دعوت خداوند از ما برای نزدیک­تر شدن به تخت فیض معنوی او است.
  4. دعا برای تحصیل رضامندی خداوند است.
  5. دعا برای تقرب به خداوند است.
  6. دعا طلب کردن چیزی از خداوند است.
  7. دعا باعث برقراری رابطۀ شفاف با خداوند می­شود.

بخشی دیگر از ادبیات دعاپژوهی مسیحی به ذکر بیانات آبای معروف کلیسای مسیحی، از جمله “پولس رسول” ، دربارۀ دعا اختصاص یافته است. از جمله می­توان به این چند نکته اشاره کرد:

  1. برای بخشش دیگران نیز دعا کنید تا پدر آسمانی نیز ما را ببخشاید.
  2. خود و هم دیگر را به دعا و عبادت زیاد سفارش کنید تا آمرزیده شوید.
  3. دائم خداوند را شکرگزاری کنید.
  4. باید به عیسی مسیح در عبادت و دعا و نماز تمسک جست.

در جدول شمارۀ 6 تصویری از دعا پژوهی عام : یهودی و مسیحی ، آمده است.

 5 ) معناشناسی فرهنگی “ضد دعا “ در فرقه­های کاذب  

در ادیان غیر ابراهیمی و غیر سامی نیز -  مانند بودیزم، هندوییزم و زرتشتی - دعاگونه وجود دارد، هر چند نگارنده نتوانسته است به ادبیات مرتبط با آن دسترسی داشته باشد. اما در عوض، در شبه فرقه­های عقیدتی و ادیان قلابی قارچی، مضامین ضد دعا گزارش شده است. در این باره  هر چند ادبیات الکترونیکی قابل توجهی در دسترس نبوده است؛ با این وجود با اتکا به چند نمونه محدود و برای آشنایی بیشتر با این مضامین ضد دعایی در ادامه به چند نکته در این خصوص اشاره می­شود. لازم به ذکر است بر خلاف تمایل عمومی در سطح جهانی به دعا، اما ضد دعا ، که ماحصل شایع شدن محدود این­گونه فرقه­های عقیدتی نمای قلابی و کاذب است، خوشبختانه هنوز شکل جنینی خود را می­گذراند و لذا نتوانسته است با اقبال عام مواجه شود. با این وجود ما صرفا از جهت آشنایی بیشتر با این نسخه از ادبیات دعاپژوهی و با  تأکید بر دو فرقۀ کاذب شیطان­پرستی و مشرب هندی اشو به چند نمونه مهم از ضد دعا  اشاره خواهیم کرد. برای مثال در ساتانیزم یا شیطان­پرستی چند نمونه ضد دعا قابل توجه است:

  1. به نام شیطان ای فرمان روای زمین، ای پادشاه جهان، من گردن می­نهم نیرویی از تاریکی را که امانت گذارده فرمانروای دوزخی بر دوش من. باز کن پهنای دروازه جهنم را و برسان اکنون از عمق وجودم سلامم را به برادرت و خواهرت و دوستت.
  2. پیش بفرست ای شیطان، پیامبر شهوت و لذت را و بگذار زشتی­ها در تاریکی من جلوه­گر شوند  تا بتوانم آنها را انجام دهم.
  3. ای پنهان شده در تاریکی، ای نگهبان جاده­ها، ای کسی که نیروی تو همه جا ظاهر می‏شود، آماده کن برای لطف خود ارادتمند خود را. کسی را که به تو اعتقاد دارد و دچار عذاب شده است.
  4. جدا کن او را برای خودت، حفاظت نما او را. نه به خاطر بی­لیاقتیش،  مضطرب نساز او را. کمک کن او را در میان آب و آتش و زمین و باد.
  5. این است پیام ما به نام شیطان. این لطف شامل کسی می­شود که حکومت شیطان را بر خود بپذیرد. پس باید نام شیطان را بر خود قرار داده و در رگ و گوشت خود جریان دهد تا در زمین برای ابد زندگی کند. زیستنی جاوید. درود بر شیطان.

اما در ادبیات مربوط به اشو، ضد دعا با تعابیر شبه الهیاتی و استدلالی شبه کلامی خطرناکی که خاص این فرقه نوظهور است همراه می­شود.برای فهم بهتر این مطلب ما در ادامه به چند نکته که برگرفته از نوشتارهای اشو پژوهی است خواهیم پرداخت. در این نکته­ها به خوبی ضدیت عقیدتی اشو با دعا و در رأس آن مخالفت با خداوند به عنوان محور دعاخوانی و نیز مسلمانان[4] دیده می­شود. 

  1. خدایی وجود ندارد تا به دعای تو گوش دهد.
  2. جایی برای دعا وجود ندارد، زیرا دعا خدامحور است. اگر خدایی وجود نداشته باشد، تو نزد چه کسی می­توانی دعا کنی؟
  3. کسی نیست که دعایت را بشنود. تمام دعاها توهین و تحقیر و تنزل از مقام انسانی است.
  4. تمام دعاها زشت هستند. تو نزد افسانه­ای زانو می­زنی که وجود ندارد.
  5.  پنج میلیارد نفر دعا می­کنند و فقط یک نفر است که می شنود! آیا فکر می­کنی که او سالم باقی بماند؟
  6. “نان روزانه ام را به من بده” چرا برای تمام عمرت در خواست نکنی و تمامش نکنی؟ یک بار دعا کفایت می­کند.
  7. ولی تو هر روز او را به زحمت می­اندازی، مانند یک زن که به شوهرش نق می­زند ، صبح و شام.
  8. و «محمدیانی» هستند که پنج بار در روز دعا می­کنند. آنان نق زن­های بزرگی هستند.

و بالاخره می­توان به سنتز نهایی اشو و اشویی­ها دربارۀ دعوت از مردم برای ضد دعا اشاره کرد :

  1. کسی وجود ندارد که دعایتان را بشنود، کسی نیست که به دعایتان پاسخ دهد.
  2. تمامی مذاهب شما را برون­گرا می­سازند تا شما به درون رو نکنید. دعا یک چپز برون­گراست.
  3.  شما نزد آن خدا فریاد می­کشید، ولی این شما را از خودتان دور می­کند. هر دعایی غیر مذهبی است.
  4. پس از دعا پرهیز کنید. دعا چیزی جز تکه پاره­های افسانه­ای به نام خدا نیست. دعا شما را از حقیقت وجودین خود دور می­کند.
  5. عمیق­تر وارد مراقبه شود .این تنها دیانت ممکن است.

6) معناشناسی فرهنگی دعای اسلامی و شیعی

با توجه به مروری که بر ادبیات دعاپژوهی عام داشتیم، جا دارد ببینیم در این ادبیات چه تصویری از دعای اسلامی ارائه شده است. روی هم وارسی ادبیات دعاپژوهی اسلامی، که به صورت الکترونیکی (اینترنتی) موجود است ، نشان می­دهد آنها روی چند نکته و ایدۀ زیر متمرکز شده­اند:

  1. «نماز» (صلاه) در اسلام مترادف با «دعا»ست و جزو ارکان بنای پنج­گانه دین در کنار حج ، زکاه، روزه و جهاد است.
  2. ادای فریضۀ واحد «نماز، دعا و عبادت»، وفق نص قرآن کریم، گرایشی فطری و حقانی هستند که همه مؤمنان و مسلمین ابراهیمی به آن خوانده شده­اند.
  3. وفق نص قرآن کریم، ادای فریضه واحد «نماز، دعا و عبادت» در بین تمام انبیای الهی امری مکلف بوده است.
  4. دعای اسلامی در «نمازهای یومیه» با هدف خواندن خداوند و خواستن از او برای هدایت انسان مؤمن در راه مستقیم[5] تکرار می­شود.
  5. دعای اسلامی، سلاحی برای مبارزه با «شرک و کفر» است.
  6. «دعای شیعی»، به عنوان کامل­ترین نوع دعای دینی و اسلامی، سلاحی «عقیدتی جهادی» است.
  7. وفق سنت ائمه اطهار (ع)، دعای شیعی منجر به تقرب به خداوند، تقویت ایمان، فرح باطنی، بیداری قلب و عقل و آرامش روحی می­شود.
  8. باید میان «دعا و نیایش» تمایز قایل شد. نیایش شرح منزلت خداوند است و نه خواستن از خدا، ولی دعا با خواستن چیزی از خداوند نیز همراه است.
  9. در قرآن مجید تمام عالم در حال «نیایش» ( تسبیح ) باری تعالی هستند[6].
  10. باید بین دعاهای «زمینی»، یعنی دعاهایی که با تعلقات خاکی و درخواست­های معمولی ما از خداوند مرتبط هستند، و «آسمانی»، یعنی دعاهایی که معطوف به نیازهای معنوی متعالی است، تمایز قایل شد. در شریعت اسلامی، دعاهای زمینی زیادند، ولی مربوط به «عامه» مردم­اند؛ اما دعاهای آسمانی­ای هم هستند که مختص «خواص»­اند. این دعا البته زمینه­ساز «نیایش[7]» است. 
  11. تفاوت­های اصلی میان «دعا و نیایش اسلامی» را باید در چند محور دید: تفاوت در کلام و لحن، نیایش خواندن خداوند در درون است و خلاف دعا که لسانی هم هست؛ تفاوت در دیالوگ، نیایش مقدماتی دارد ولی بی­انتهاست، اما دعا بدون مقدمه است ولی پایانی دارد؛تفاوت در ریتم، دعا با ریتم «غصه» همراه است، اما نیایش با «غم» که عمیق­تر است همراه است؛ تفاوت در حالت، دعا نیازمند هیچ حالتی نیست، اما نیایش به خشوع و خضوع قلبی پیش از نیایش نیازمند است.


جدول شماره 1: شاکله دعاپژوهی اسلامی   شیعی

مضمون و ایده

  1. «نماز“ در اسلام مترادف با «دعا» است و جزو ارکان بنای پنج­گانه دین در کنار حج ، زکاه، روزه و جهاد است.
  2. ادای فریضه واحد «نماز و دعا و عبادت»، وفق نص قرآن کریم،گرایشی فطری و حقانی هستند که همه مؤمنان و مسلمین ابراهیمی به آن خوانده شده­اند.
  3. وفق نص قرآن کریم، ادای فریضۀ واحد «نماز و دعا و عبادت» در بین تمام انبیای الهی امری مکلف بوده است.
  4. دعای اسلامی در «نمازهای یومیه» با هدف خواندن خداوند و خواستن از او برای هدایت انسان مومن در راه مستقیم تکرار می­شود.
  5. دعای اسلامی، سلاحی برای مبارزه با «شرک و کفر» است.
  6. «دعای شیعی»، به عنوان کامل­ترین نوع دعای دینی و اسلامی، سلاحی «عقیدتی جهادی» است.
  7. وفق سنت ائمه اطهار (ع)،دعای شیعی منجربه تقرب به خداوند، تقویت ایمان، فرح باطنی، بیداری قلب و عقل و آرامش روحی می­شود.
  8. باید میان «دعا و نیایش» تمایز قایل شد. نیایش شرح منزلت خداوند است و نه خواستن از خدا، ولی دعا با خواستن چیزی از خداوند نیز همراه است.
  9. در قرآن مجید تمام عالم در حال «نیایش» ( تسبیح ) باری تعالی هستند.
  10. باید بین دعاهای «زمینی» (دعاهایی که با تعلقات خاکی و درخواست های معمولی ما از خداوند مرتبط هستند) و «آسمانی»(که معطوف به نیازهای معنوی متعالی است) تمایز قایل شد. در شریعت اسلامی دعاهای زمینی زیادند، ولی مربوط به «عامه» مردم­اند؛ اما دعاهای آسمانی هم هستند که مختص «خواص»­اند.این دعا البته زمینه­ساز «نیایش» (وصف صفات الهی و غرق شدن در ذکر خداوند ) است. 
  11. تفاوت­های اصلی میان «دعا و نیایش اسلامی» را باید در چند محور دید: تفاوت در کلام و لحن ( نیایش خواندن خداوند دردرون است بر خلاف دعا که لسانی هم هست)؛ تفاوت در دیالوگ ( نیایش مقدماتی دارد ولی بی­انتهاست، اما دعا بدون مقدمه است ولی پایانی دارد)؛ تفاوت در ریتم ( دعا با ریتم «غصه» همراه است اما نیایش با «غم» که عمیق تر است همراه است) ؛تفاوت در حالت ( دعا نیازمند هیچ حالتی نیست، اما نیایش به خشوع و خضوع قلبی پیش از نیایش نیازمند است).

 


بحث و نتیجه­گیری

همان­گونه که ملاحظه شد طیف گستردۀ ادبیات دعاپژوهی متضمن مطالبی دربارۀ ماهیت دعا، مقایسۀ بیناادیانی دعا و ارکان و موقعیت دعا هستند. ایده­هایی هم که ما از این نوع ادبیات استخراج کردیم به نوعی نشان دهندۀ اهمیت جهانی و بیناادیانی دعاست. این ایده­ها مبنای خوبی برای بسط مبانی نظری دعا هستند که خود موضوع پزوهش مستقلی است. از منظر جامعه­شناسی دعا همچنان موقعیت و شأن ممتاز دعای اسلامی و شیعی بارز است.

در این باره این مقاله  حاوی  چند نکتۀ بارز است:

1-        ادبیات دعاپژوهی موجود سه گونه دعای دینی متصور است: دعای ابراهیمی، دعای اسلامی، دعای شیعی.

2-        ریخت­شناسی دعای ابراهیمی مشتمل است بر:

الف) تجلی تجربه­ای از  تدین و تعبد؛

ب) تلاش برای متصل کردن “من، تو، او و ما” به امر مقدس و باری تعالی؛ 

پ) درخواست هدایت خود و دیگری؛

ت) عمل استغاثه، شکرگذاری، توسل، نذرکردن، عرض حال، شکواییه، اعتراف، استغفار، شفاعت  توبه و انابت.

3- معناشناسی دعای اسلامی، به عنوان سرآمد دعای ابراهیمی، حاکی از این وجوه بارز است:

الف) گرایشی فطری که همه مؤمنان و مسلمین ابراهیمی به آن خوانده شده­اند؛

ب) فریضه­ای در کنار صلاه، برای تکمیل عبادت روزانه مسلمانان؛

پ) عملی مؤمنانه با هدف خواندن خداوند و خواستن از او برای هدایت انسان مؤمن در راه مستقیم؛

ت) سلاحی برای مبارزۀ با “شرک و کفر”؛

ث) درخواست از خداوند برای  نیازهای مادی و معنوی متعالی.

4-  هستی­شناسی دعای شیعی، به عنوان سرآمد دعای ابراهیمی اسلامی، مبین این شئونات ممیزه است:

الف) دعای اسلامی  تجلی نیاز و عشق است؛

ب) دعای  شیعی مشتمل است بر سه بعد: فقر و نیاز، احساس عارفانه و عاشقانه و خودآگاهی و آموزش عقیدتی سیاسی ایدئولوژیک؛

پ) دعای شیعی دارای بعد مسئولیت انقلابی معنوی نیز هست؛

ت) دعای شیعی مسیری است عاشقانه و عارفانه برای رهایی از زندان نفس و خویشتن خویش؛

ث) دعای شیعی در شکل علوی و سجادی آن مکتبی است که تجلی­گاه عشق ،آگاهی نسبت به جهان و عرصه نیازهای انسانی، نماد جهاد و مبارزۀ اجتماعی فرهنگی سیاسی در یک وضعیت ناهنجار اجتماعی است.

5- اما زیست جهان فرهنگی و دینی با نقیض دعای دینی همراه و مواجه شده است؛ این زیست جهان همانا ضد دعاست. نمونۀ بارز این ضد دعا ساتانیزم یا شیطان­پرستی است که چند نمونه از ضد دعای آن در این مقاله تحلیل شد:

الف) به نام شیطان ای فرمانروای زمین، ای پادشاه جهان، من گردن می­نهم نیرویی از تاریکی را که امانت گذارده فرمانروای دوزخی برروی دوش من. باز کن پهنای دروازه جهنم را و برسان اکنون از عمق وجودم سلامم را به برادرت و خواهرت و دوستت.

ب)پیش بفرست ای شیطان پیامبر شهوت و لذت را و بگذار زشتی­ها در تاریکی من جلوه­گر شوند  تا بتوانم آنها را انجام دهم.

پ) ای پنهان شده در تاریکی، ای نگهبان جاده­ها ،ای کسی که نیروی تو همه جا ظاهر می‏شود، آماده کن برای لطف خود ارادتمند خود را. کسی را که به تو اعتقاد دارد و دچار عذاب شده است.

ت)جدا کن او را برای خودت، حفاظت نما او را. نه به خاطر بی­لیاقتیش، و مضطرب نساز او را. کمک کن او را در میان آب و آتش و زمین و باد.

ث)این است پیام ما به نام شیطان. این لطف شامل کسی می­شود که حکومت شیطان را بر خود بپذیرد. پس باید نام شیطان را بر خود قرار داده و در رگ و گوشت خود جریان دهد تا در زمین برای ابد زندگی کند. زیستنی جاوید. درود بر شیطان.

6- می­توان به نسخۀ نهایی از معنویت­گرایی بدون دعا  (عرفان شرقی هندی  اشویی) درباره دعوت از مردم برای ضد دعا اشاره کرد :

الف)کسی وجود ندارد که دعایتان را بشنود، کسی نیست که به دعایتان پاسخ دهد؛

ب)تمامی مذاهب شما را برون­گرا می­سازند تا شما به درون رو نکنید. دعا یک چپز برون­گرا است.

پ) شما نزد آن خدا فریاد می­کشید. ولی این شما را از خودتان دور می­کند. هر دعایی غیر مذهبی است.

ت)پس از دعا پرهیز کنید. دعا چیزی جز تکه پاره­های افسانه­ای به نام خدا نیست. دعا شما را از حقیقت وجودین خود دور می­کند.

ث)عمیق­تر وارد مراقبه شوید.این تنها دیانت ممکن است.

 زیست جهان فرهنگی معاصر ما مملو است از تجلی­های فرهنگی و معنویت­گرایی­های متنوعی که هر کدام به نوعی قرین با دعا خوانی است. در این میان البته گوی سبقت از حیث محتوایی و سرآمدی  از آن دعای شیعی است که مثال بارز و برجستۀ دعای ابراهیمی اسلامی است. 

جدول شماره2: مدل  نظری دعای اسلامی شیعی

استراتژی

ایده

ریخت شناسی، وجود شناسی و معناشناسی «دعای ابراهیمی»

1- دعا تجربه تدین و تعبد است

2-  دعا متصل کردن من، تو، او  و ما به امر مقدس و باری تعالی  است.

3- دعا یک عمل تربیتی برای هدایت خود و دیگری است.

4-  دعا مشتمل است بر استغاثه، شکرگذاری، توسل، نذرکردن، عرض حال، شکواییه، اعتراف، استغفار، شفاعت و توبه و انابت.

5- دعا هم یک متن مقدس برای برقراری ارتباط با خداست هم نوعی عمل عبادی برای تقویت رابطه با خدا است و هم یک سوژه است برای مفصل­بندی قطعات دینی در کنار هم.

فلسفه اجتماعی

“دعای اسلامی”

6- دعای اسلامی مانع مسئولیت ،تلاش و سعی عقلانی نیست .

7-دعای اسلامی اسباب مبارزه اجتماعی به صورت امر به معروف و نهی از منکر است.

فلسفه سیاسی و فرهنگی

“دعای شیعی”

8- دعای اسلامی  تجلی نیاز و عشق است.

9- دعای شیعی مشتمل است بر سه بعد : فقر و نیاز، احساس عارفانه و عاشقانه و خودآگاهی و آموزش عقیدتی سیاسی ایدئولوژیک.

10 - دعای شیعی (علاوه بر داشتن ویژگی­های دعای اسلامی) دارای بعد مسئولیت انقلابی معنوی نیز هست.

11- دعای شیعی مسیری است عاشقانه و عارفانه برای رهایی از زندان نفس و خویشتن خویش.

12- دعای شیعی (در شکل علوی و سجادی آن) مکتبی است که تجلیگاه عشق، آگاهی نسبت به جهان و عرصه نیازهای انسانی، نماد جهاد و مبارزۀ اجتماعی فرهنگی سیاسی در یک وضعیت ناهنجار اجتماعی است.

 

منابع

  • اسماعیلی گله جاری، مرضیه (1385)، تبیین فلسفی استجابت دعا از دیدگاه ملاصدرا، پایان­نامه کارشناسی ارشد الهیات و معارف، دانشگاه قم.
  • الوندی، منصوره (1381)، تبیین فلسفی کلامی دعا، پایان­نامه کارشناسی ارشد فلسفه و کلام، دانشگاه قم.
  • حسین شریفی ، احمد (1389)، عرفان و عارفان حقیقی، تلخیص رضا درگاهی فرد، قم: نشر شهاب الدین.
  • حسین شریفی ، احمد (1389)، ویژگی­های  عارفان دروغین، تلخیص رضا درگاهی فرد، قم: نشر شهاب الدین.
  • حسین شریفی ، احمد (1389)، شاخصه­های  عرفان کاذب، تلخیص رضا درگاهی فرد، قم: نشر شهاب الدین.
  • حسینی نایینی، شمس الدین (1386 )، فلسفۀ دعا و مقایسه دعا در اسلام و سایر ادیان، تهران: نشر شاهد.
  • حسن نصیری، فاطمه (1379)، نقش و اهمیت دعا از دیدگاه امام خمینی ره، رساله دکترای علوم قرآن و حدیث، دانشگاه قم.
  • حفیظی، کمیل (1389 )، دالایی لاما، قم: نشر شهاب الدین.
  • طه موسوی، محمد (1383 )، دعا و کارکرد آن، پایان­نامۀ کارشناسی ارشد اخلاق و تربیت، دانشگاه جامعه المصطفی .
  • شهیدی، سید مهدی (1389)، «سیری در دعا و نگرش متون دعایی»، مجله اندیشه صادق، شماره 13 و 14: 52-61.
  • لطیفی، محمد (1389)، تعالیم عرفانی امام سجاد ع درصحیفه سجادیه، پایان­نامه کارشناسی ارشد تصوف و عرفان اسلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب قم.
  • فلاحتی، حمیدرضا (1389 )، سای بابا، قم: نشر شهاب­الدین.
  • فلاحتی، حمیدرضا (1389 )، شیطان­گرایی مدرن، قم: نشر شهاب الدین.
  • مشکانی سبزواری، عبدالحسین ( 1389 )، آیین ساحری کارلوس کاستاندا، قم: نشر شهاب الدین.
  • مشکاتی فر ،رضا (1389 )، اکنکار ، قم: نشر شهاب الدین.
  • مظاهری سیف،  حمیدرضا (1389 )، راه­ها و ب­ راهه­های عشق اشو، قم: نشر شهاب الدین.
  • مظاهری سیف،  حمیدرضا (1389 )، دنیای معنوی پائولو کوئیلو ، قم: نشر شهاب الدین.
  • مظاهری سیف،  حمیدرضا (1389 )، آرامش در تی.ام: کاوشی در مبانی و شاخ­­های عرفان­های پست مدرن مورد پژوهی تی .ا.ام ، قم: نشر شهاب الدین.
  • مظاهری سیف،  حمیدرضا (1389 )، فالون دافا، قم: نشر شهاب الدین.
  • Bowering (2004), Article of”prayer”, in J. Dammen Mcaliffe. (Ed)(2004)Encyclopedia of Quran, Leiden, brills, vol 4.
  • Chi tick, W.C (2005), Article of “Dhikr”, in L. Jones(Ed) (2005) Encyclopedia of Religion, USA, McMillan.
  • Clark, A.E and Lelkes.O (2009), “Let Us Pray: Religious Interactions in Life Satisfactions”, http://www.pse.ens.fr> working  paper, no 1, January 2009.
  • Craib, i (1996), Classical Social Theory: An Introduction to the Thought of Marx, weber, Durkheim, Simmel, London: oxford university press.
  • Dammen, Mcaliffe(Ed) (2004), “Encyclopedia of Qquran, Leiden”, brill, vol 4.
  • Ellis, B and Wirzbald, N (Eds)(2005), The Phenomenology of Prayer, London: Fordham university        press.
  • Gill, Sam.D (2005),article of “Prayer”,in L.Jones(Ed)(2005) Encyclopedia of Religions, usa,mcmillan.
  • Hank,K and Schaan, M (2008), “Cross-National Variations  in Correlation Between Frequency of Prayer and Health Among Older Europeans”, Research on Aging,vol 30,no 1 , pp: 36-54.
  • Jones, L(Ed) (5005), Encyclopedia of Religions, USA: McMillan.
  • Kats, C and Tout, L (2005), “Emmanuel levinas: Critical Assessment of Leading Philosopher”, Routledge, 4 vols.
  • Keenan, W.J.F (2003), “Rediscovering the Theological in Sociology: Foundations and Possibilities”, tcs, vol20.
  • Marshall, G (1998), Dictionary of Sociology, London: oxford university press.
  • Mclean, I (1996), Dictionary of Politics, London: oxford university press.
  • Poloma, M.M and Pendelton, B, F (1989), “Exploring of Prayer and Quality of a Research Note”, Review of Religious Research, vol13.
  • Ritzer, G (1988),  Sociological Theory, USA, Alfred  A.knopf Inc.
  • Riggs, T(Ed) (2005), World Mark Encyclopedia of Religious Practices, 3 vols.
  • Robbins, J (2005), Who Prays? Levinas on Irremissibly Responsibility, in B.E.Benson and N.Wirsbald (2005) (Eds) The Phenomenology of Prayer, London: Fordham university press.
  • Seidman, s and Alexander, j.c (Eds) (2001), The New Social Theory Reader: Contemporary Debates, London and New York: Routledge.
  • Swing wood, a (1991), A History of Sociological Thought, London: Macmillan press ltd.
  • Turner, J. H et al (1998), The Emergence of Sociological Theory, London   and New York: Wadsworth publishing company.
  • Turner, J. H et al (1998), The Structure of Sociological Theory, London and New York, Wadsworth publishing company.
  • Wernick,A (2000), “From Comte to Budrillard:Socio- Theology After The End of The Social”, tcs,vol 17
  • Williams, R.H (2007), “The Languages of the Public Sphere: Religious Pluralism”, Institutional Logics and Civil Society, the Annals of the American Academy of political and Social Science, vol 612.


* این مقاله برگرفته از طرح پژوهشی  تحلیل گفتمان اجتماعی دینی دعای شیعی، است که با حمایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد آشتیان انجام شده است.

1عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آشتیان، .nejati.hosseini@gmail.com

[2] Hymn

[3] Dhikr

[4] اشو مسلمانان را “محمدیان” می­نامد.

[5] اهدنا الصراط المستقیم

[6] یسبح ما فی السموات و الارض

[7] منظور وصف صفات الهی و غرق شدن در ذکر خداوند است.

  • اسماعیلی گله جاری، مرضیه (1385)، تبیین فلسفی استجابت دعا از دیدگاه ملاصدرا، پایان­نامه کارشناسی ارشد الهیات و معارف، دانشگاه قم.
  • الوندی، منصوره (1381)، تبیین فلسفی کلامی دعا، پایان­نامه کارشناسی ارشد فلسفه و کلام، دانشگاه قم.
  • حسین شریفی ، احمد (1389)، عرفان و عارفان حقیقی، تلخیص رضا درگاهی فرد، قم: نشر شهاب الدین.
  • حسین شریفی ، احمد (1389)، ویژگی­های  عارفان دروغین، تلخیص رضا درگاهی فرد، قم: نشر شهاب الدین.
  • حسین شریفی ، احمد (1389)، شاخصه­های  عرفان کاذب، تلخیص رضا درگاهی فرد، قم: نشر شهاب الدین.
  • حسینی نایینی، شمس الدین (1386 )، فلسفۀ دعا و مقایسه دعا در اسلام و سایر ادیان، تهران: نشر شاهد.
  • حسن نصیری، فاطمه (1379)، نقش و اهمیت دعا از دیدگاه امام خمینی ره، رساله دکترای علوم قرآن و حدیث، دانشگاه قم.
  • حفیظی، کمیل (1389 )، دالایی لاما، قم: نشر شهاب الدین.
  • طه موسوی، محمد (1383 )، دعا و کارکرد آن، پایان­نامۀ کارشناسی ارشد اخلاق و تربیت، دانشگاه جامعه المصطفی .
  • شهیدی، سید مهدی (1389)، «سیری در دعا و نگرش متون دعایی»، مجله اندیشه صادق، شماره 13 و 14: 52-61.
  • لطیفی، محمد (1389)، تعالیم عرفانی امام سجاد ع درصحیفه سجادیه، پایان­نامه کارشناسی ارشد تصوف و عرفان اسلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب قم.
  • فلاحتی، حمیدرضا (1389 )، سای بابا، قم: نشر شهاب­الدین.
  • فلاحتی، حمیدرضا (1389 )، شیطان­گرایی مدرن، قم: نشر شهاب الدین.
  • مشکانی سبزواری، عبدالحسین ( 1389 )، آیین ساحری کارلوس کاستاندا، قم: نشر شهاب الدین.
  • مشکاتی فر ،رضا (1389 )، اکنکار ، قم: نشر شهاب الدین.
  • مظاهری سیف،  حمیدرضا (1389 )، راه­ها و ب­ راهه­های عشق اشو، قم: نشر شهاب الدین.
  • مظاهری سیف،  حمیدرضا (1389 )، دنیای معنوی پائولو کوئیلو ، قم: نشر شهاب الدین.
  • مظاهری سیف،  حمیدرضا (1389 )، آرامش در تی.ام: کاوشی در مبانی و شاخ­­های عرفان­های پست مدرن مورد پژوهی تی .ا.ام ، قم: نشر شهاب الدین.
  • مظاهری سیف،  حمیدرضا (1389 )، فالون دافا، قم: نشر شهاب الدین.
  • Bowering (2004), Article of”prayer”, in J. Dammen Mcaliffe. (Ed)(2004)Encyclopedia of Quran, Leiden, brills, vol 4.
  • Chi tick, W.C (2005), Article of “Dhikr”, in L. Jones(Ed) (2005) Encyclopedia of Religion, USA, McMillan.
  • Clark, A.E and Lelkes.O (2009), “Let Us Pray: Religious Interactions in Life Satisfactions”, http://www.pse.ens.fr> working  paper, no 1, January 2009.
  • Craib, i (1996), Classical Social Theory: An Introduction to the Thought of Marx, weber, Durkheim, Simmel, London: oxford university press.
  • Dammen, Mcaliffe(Ed) (2004), “Encyclopedia of Qquran, Leiden”, brill, vol 4.
  • Ellis, B and Wirzbald, N (Eds)(2005), The Phenomenology of Prayer, London: Fordham university        press.
  • Gill, Sam.D (2005),article of “Prayer”,in L.Jones(Ed)(2005) Encyclopedia of Religions, usa,mcmillan.
  • Hank,K and Schaan, M (2008), “Cross-National Variations  in Correlation Between Frequency of Prayer and Health Among Older Europeans”, Research on Aging,vol 30,no 1 , pp: 36-54.
  • Jones, L(Ed) (5005), Encyclopedia of Religions, USA: McMillan.
  • Kats, C and Tout, L (2005), “Emmanuel levinas: Critical Assessment of Leading Philosopher”, Routledge, 4 vols.
  • Keenan, W.J.F (2003), “Rediscovering the Theological in Sociology: Foundations and Possibilities”, tcs, vol20.
  • Marshall, G (1998), Dictionary of Sociology, London: oxford university press.
  • Mclean, I (1996), Dictionary of Politics, London: oxford university press.
  • Poloma, M.M and Pendelton, B, F (1989), “Exploring of Prayer and Quality of a Research Note”, Review of Religious Research, vol13.
  • Ritzer, G (1988),  Sociological Theory, USA, Alfred  A.knopf Inc.
  • Riggs, T(Ed) (2005), World Mark Encyclopedia of Religious Practices, 3 vols.
  • Robbins, J (2005), Who Prays? Levinas on Irremissibly Responsibility, in B.E.Benson and N.Wirsbald (2005) (Eds) The Phenomenology of Prayer, London: Fordham university press.
  • Seidman, s and Alexander, j.c (Eds) (2001), The New Social Theory Reader: Contemporary Debates, London and New York: Routledge.
  • Swing wood, a (1991), A History of Sociological Thought, London: Macmillan press ltd.
  • Turner, J. H et al (1998), The Emergence of Sociological Theory, London   and New York: Wadsworth publishing company.
  • Turner, J. H et al (1998), The Structure of Sociological Theory, London and New York, Wadsworth publishing company.
  • Wernick,A (2000), “From Comte to Budrillard:Socio- Theology After The End of The Social”, tcs,vol 17
  • Williams, R.H (2007), “The Languages of the Public Sphere: Religious Pluralism”, Institutional Logics and Civil Society, the Annals of the American Academy of political and Social Science, vol 612.