Revisiting the Measures of Cultural Capital

Document Type : Research Article

Authors

Abstract

This article has tried to investigate the concept of cultural capital. Hence, the question is that how the concept of cultural capital in internal and external researches has been measured? And what proportion of different variables has reported with cultural capital concept? In this paper relying on internal and external researches, first, the concept of cultural capital and its dimensions have been investigated according to Bourdieu's works and then the operational aspects of the concept of cultural capital have been examined in contemporary researches , finally the application of this concept is studied in Iranian society. Review of external researches has shown that at each period cultural capital is measured according to circumstance of any society, this concept is revised by investigators. While the internal research, the concept of cultural capital in the same form classified into Bourdieu and has been used without revision. In fact, review researches show that in external research has been considered to cultural context of cultural capital. However, the internal research has been neglected of local knowledge and culture. Cultural knowledge of that information that anyone might have expected from them, and usually varies from one country to another. Furthermore, since we live in the age of information technology, it is proposed that in measuring of cultural capital, digital technologies such as social networking should be considered.

Keywords


بازخوانی سنجه­های سرمایۀ فرهنگی

محمد رضایی[1]  

فاطمه تشویق[2]

تاریخ دریافت: 8/7/92                      تاریخ پذیرش: 24/10/92

چکیده

موضوع این مقاله بررسی چگونگی کاربرد مفهوم سرمایۀ فرهنگی در تحقیقات است. از این رو، پرسش این است که چگونه مفهوم سرمایۀ ‌فرهنگی در پژوهش­های داخلی و خارجی سنجید ه‌شده ‌است؟ و چه نسبتی از متغیرهای مختلف با سرمایۀ فرهنگی گزارش شده است؟ در این مقاله با تکیه بر تحقیقات خارجی و داخلی، ابتدا مفهوم سرمایۀ ‌فرهنگی و ابعاد آن در آثار بوردیو بررسی و سپس ابعاد عملیاتی مفهوم سرمایۀ فرهنگی در پژوهش­های متأخر بررسی و در نهایت کاربرد مفهوم سرمایۀ فرهنگی در جامعۀ ایرانی  بررسی شده است. مرور پژوهش­های خارجی نشان داده است که این مفهوم در هر دوره­ای، با توجه به مقتضای زمانی و مکانی هر جامعه، توسط محققان مورد بازنگری واقع شده است. در حالی که در پژوهش‏های داخلی، مفهوم سرمایۀ فرهنگی در قالبی مشابه با تقسیم­بندی بوردیویی به طور یکسان و بدون بازنگری مورد استفاده قرار گرفته است. در واقع، مرور تحقیقات نشان می­دهد که در پژوهش­های خارجی به زمینه­های فرهنگی در سنجش سرمایۀ فرهنگی توجه شده است. این در حالی است که در پژوهش­های تجربی داخلی، معرفت فرهنگی و بومی مورد غفلت و بی­توجهی واقع شده‌است. معرفت فرهنگی آن دسته از اطلاعاتی هستند که از هر فردی انتظار می­رود از آنها برخوردار باشد و معمولاً از کشوری به کشور دیگر فرق می­کند. افزون براین، پیشنهاد شده تا با توجه به اینکه ما در عصر ارتباطات و تکنولوژی قرار داریم بهتر است برخی فناوری­های دیجیتالی از قبیل شبکه­های اجتماعی در سنجش سرمایۀ فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.

کلمات کلیدی: سنجش سرمایۀ فرهنگی، تحرک فرهنگی، نظریۀ سرمایۀ فرهنگی، موفقیت ‌تحصیلی


مقدمه و طرح مساله

سرمایۀ فرهنگی یکی از انواع سرمایه­ای است که در تحلیل بوردیو[3] (1977) مطرح شده است. به دنبال مطرح شدن مفهوم سرمایۀ فرهنگی در حوزۀ جامعه­شناسی، پژوهش­های مختلفی انجام شده است که با عناوین مختلف به بررسی رابطه بین سرمایۀ فرهنگی و دیگر متغیرها مانند موفقیت تحصیلی پرداخته­اند. نکتۀ قابل توجه آن است که در پژوهش‌های خارجی، قرائت­ها و تفاسیر زیادی از مفهوم سرمایۀ فرهنگی ارائه شده که به فرهنگ­های آن جوامع نزدیک است، اما به رغم کثرت استفاده از مفهومی مانند سرمایۀ فرهنگی در ایران، برآوردی از چگونگی کاربرد این مفهوم در دست نیست. از همین رو، پرسش اساسی ما در این مقاله چنین است که چگونه مفهوم سرمایۀ فرهنگی در تحقیقات گوناگون سنجیده شده است؟ با این پرسش قصد داریم بررسی کنیم که کدام سنجه­ها و ابعاد بیشتر در سنجش این مفهوم به کار رفته است. داده­های این تحقیق نقشی مهمی در پیگیری نحوۀ کاربرد مفاهیم در جامعه­شناسی ایران خواهد داشت. در واقع، دعوی مهمی در این بررسی دیده می­شود مبنی بر اینکه به نظر می­رسد در استفاده از مفاهیم نوظهور نوعی موضع انفعالی دیده می‏شود. همین ویژگی سبب شد تا کاربرد این مفاهیم با نوعی تکرار هم همراه شود.

چارچوب نظری

نظریۀ سرمایۀ فرهنگی

تأکید بوردیو بر سرمایۀ فرهنگی به واقع، تأکید بر حوزۀ پرمناقشه و کشمکش­آمیز میدان­های گوناگون اجتماع است. براساس هستی­شناسی مورد نظر بوردیو، بعضی از مردم سهم بیشتری از منابع با ارزش جامعه دارند و در نتیجه دیگران از سهم کمتری برخوردار خواهند بود. چنین باوری هر چند ادامۀ درک مارکسی از واقعیت اجتماعی است اما، به خلاف مارکس سرمایه را در حصار تنگ میدان اقتصادی نمی­بیند. از همین رو، سرمایۀ فرهنگی برای توضیح و تبیین کشمکش­های میدان‌های فرهنگی طرح می­شود.

مدرسه یکی از مهم­ترین فضاهایی است که توزیع سرمایۀ فرهنگی از رهگذر آن صورت می‌‌گیرد. در واقع، نظریه پردازان سرمایۀ ‌فرهنگی (برنشتاین، 1982؛ بوردیو ‌و‌ پاسرون،  ‌1977) استدلال می­کنند که فرم­ها و شیوه­های آموزشی در جوامع سرمایه­داری مبتنی بر روابط اقتصادی در حوزۀ تولید است، در نتیجه، دانش مدرسه هیچ‌گاه معصوم و بی­طرف نیست بلکه با ایدئولوژی مسلط گروه­های قدرتمند در ارتباط است (گائو،[4] 2003: 8-7). در واقع، بوردیو (1977) با طرح ‌سرمایۀ فرهنگی و میانجی­گری نهادی مانند مدرسه نقشه­ای به دست می­دهد تا نحوۀ تمایزات فرهنگی و اجتماعی از یک سو و چگونگی ماندگاری آن در جوامع توضیح داده شود. گویا قراردادی نانوشته اما به شدت نهادینه شده در جوامع عمل می­کند؛ سازوکارهای توزیع سرمایۀ فرهنگی تضمین این قرارداد و شرط پایداری نظام موجود تلقی می­شود.

 چارچوب نظری سرمایۀ فرهنگی بوردیو در مطالعات آموزش و پرورش، زبان، علم و هنر استفاده شده است، بسیاری از پژوهش­های جامعه­شناختی بر این قضیه متمرکز است که چگونه و چرا پایگاه اجتماعی بر موفقیت تحصیلی و سطح شغلی تأثیر می­گذارد که دست آخر بازتولید اجتماعی را رقم می­زند. طبق تعریف، سرمایۀ فرهنگی شایستگی در فهم و کاربست کدهای فرهنگی مسلط جامعه است و اَعمال و دارایی­هایی را شامل می­شود که از طریق آن پیش­زمینۀ اجتماعی نابرابری برای دسترسی به مدارک تحصیلی متفاوت تدارک می­بیند که خود منجر به نابرابری اجتماعی و اقتصادی در جامعه می­شود. سرمایۀ فرهنگی در پیوندی محکم با موقعیت طبقاتی است و سازوکاری است که از طریق آن فرایند بازتولید اجتماعی حفظ و مشروعیت می‌یابد (بوردیو، 1977؛ بوردیو و پاسرون، 1977). باید به یاد داشته باشیم که بوردیو برداشتی از طبقه ارائه می‌دهد که فراتر از مفهوم طبقه در نزد مارکس است. او بر خلاف مارکس، که طبقه را نظامی از حقوق‌مادی می­داند، برداشت نسبتاً پیچیده­ای را از طبقه ارائه می­دهد. او سه نوع سرمایه را معرفی می­کند که می­تواند موفقیت تحصیلی دانش­آموزان را تحت تأثیر قرار دهد. نخست، سرمایۀ اجتماعی که مجموع منابع بالفعل وبالقوه‌‌‌‌ای است که کنشگران از طریق عضویت در شبکه‌های[5] اجتماعی و سازمان­ها به دست می­آورند (جاگرو هولم[6]، 2007؛ نوغانی،  1381 : 51). دوم، سرمایۀ ‌فرهنگی که تنها شامل انباشت دانش و معرفت[7] نمی­شود بلکه شامل ذائقه­های والدین، ترجیحات، اطلاعات عمومی[8] در مورد نظام آموزشی است. محیط خانه به مثابه یک «آزمایشگاه یادگیری»[9] عمل می‌کند که در آن ترجیحات تحصیلی کودکان، معرفتشان از کدهای اصلی نظام آموزشی و مهارت­های شناختی آنها افزایش می­یابد، به همین دلیل می‏توان گفت که این نوع از سرمایه بر موفقیت تحصیلی دانش­آموزان اثرگذار است (جاگر و هولم، 2007). سوم، سرمایۀ اقتصادی نتایج تحصیلی دانش­آموزان را با سرمایه‌گذاری مستقیم (مانند پرداخت شهریه، ثبت نام در مؤسسات معتبر آموزشی) و یا سرمایه‌گذاری غیر مستقیم (کمک مالی به کودکان) تحت تأثیر قرار می­دهد (بوردیو، 1986 به نقل از جاگر وهلم، 2007).

ویژگی بارز نظریۀ سرمایۀ فرهنگی بوردیو تحلیل ساز و کار موفقیت­های تحصیلی با عنایت به میزان برخورداری گروه­ها و طبقات اجتماعی از این سرمایه است. دانش­آموزانی که سرمایۀ فرهنگی بیشتری دارند – دانش­آموزان خانواده‌هایی که مهارت‌ها و برتری­های فرهنگی مسلط را در اختیار دارند- بهتر می‌توانند قواعد بازی را رمزگشایی کنند و بهتر می­توانند مهارت­ها و برتری­های فرهنگی را که در مدارس پاداش می­گیرند در خود پرورش دهند، بنابراین، بهتر می‌توانند به سطوح بالای تحصیلی برسند. بر این اساس، می توان گفت که طبقات مسلط نسبت به سایر طبقات سهم بیشتری از سرمایۀ فرهنگی می‌برند و لذا بیشتر قادرند این نوع سرمایه را در فرزندانشان به ودیعه بگذارند. با افزایش سرمایۀ فرهنگی در نزد طبقات متوسط، عملکرد تحصیلی فرزندان افزایش می­یابد. به دلیل ارتباط متقابل نظام آموزشی و بازتولید فرهنگی می­توان نتیجه گرفت که نظام آموزشی تمام ساختارها، ترجیحاً ساختار توزیع سرمایه فرهنگی، را در بین طبقات بازتولید می­کند (آفشانبرگ و ماس،[10] 1997). بوردیو معتقد است کودکان متعلق به زمینه­های اجتماعی- اقتصادی بالا، در منزل غالباً در معرض فعالیت های فرهنگی بلند مرتبه قرار می گیرند و آنهایی که سرمایه فرهنگی را در منزل کسب می‌کنند احتمالاً در مدرسه موفق‌ترند و در نتیجه شانس بیشتری برای رسیدن به سطوح بالای آموزشی در مقایسه با دیگران دارند. کودکانی که سرمایۀ فرهنگی بیشتری دارند برای گذراندن مواد درسی آماده­ترند و ذوق بیشتری برای یادگیری مفاهیم ذهنی و انتزاعی دارند و در مقایسه با کودکانی که سرمایۀ فرهنگی کمتری دارند بیشتر مورد توجه معلمان قرار می­گیرند (کلمجین و کرایکمپ[11]،  1996: 3).

بوردیو در  «اشکال سرمایۀ فرهنگی» (1997: 58-46) سه نوع سرمایۀ فرهنگی را شناسایی می‌کند. اولین نوع آن سرمایۀ فرهنگی تنیده شده[12] است، این مفهوم اشاره به سرمایۀ فرهنگی به شکل تمایلات دیرپای[13] فکری و ذهنی دارد. در این نوع سرمایۀ فرهنگی فرد می­تواند با تلقین و شبیه­سازی به سلایق[14] و حالت­های خاصی[15] دست یابد؛ در واقع می­توان گفت مفهوم سرمایۀ فرهنگی رابطۀ نزدیکی با تربیت[16] دارد، این فرایند طولانی تجسد مستلزم تلاش فرد است. بنابراین، سرمایۀ فرهنگی متجسد و تنیده شده، به میزان خیلی زیادی، با جسم فرد به انضمام مغز او رابطه دارد. بر اساس نظر بوردیو سرمایه فرهنگی تنیده شده توانایی بیرونی است که به بخش جدایی­ناپذیر فرد تبدیل می‌شود. بنابراین، امکان­پذیر نیست که این سرمایه فوراً ( برخلاف پول، حقوق مالکیت و اصالت خانوادگی) با ارث، هدیه یا مبادله انتقال پیدا کند. بنابراین سرمایۀ ‌فرهنگی تنیده شده در فرایند مادام‏العمر جامعه­پذیری جمع می­شود و به صورت ناخودآگاه در بخش وسیعی اتفاق می‏افتد. توانایی دستیابی به کالاهای فرهنگی به این سرمایۀ فرهنگی که در خانواده به دست می­آید وابسته است. انتقال سرمایۀ فرهنگی تنیده شده نسبت به دیگر اشکال سرمایه پنهانی‏تر است، بنابراین، نقش این نوع سرمایۀ فرهنگی در بازتولید نابرابری اجتماعی کمتر مشهود است.

 دومین نوع، سرمایۀ فرهنگی عینی[17] است، همان طور که از نام آن مشخص است سرمایۀ فرهنگی عینی هم به کالاهای فرهنگی و رسانه­ای دلالت می‌کند که در واقع بخشی از مایملک و دارایی و هم به توانایی عینیت­یافته و نمودیافتۀ فردی مانند آثار هنری، نوشتن و مانند آنها اشاره دارد. نوع سوم سرمایه شامل سرمایۀ فرهنگی نهادینه شده[18] است که دلالت به مدارک آموزشی دارد. شایستگی­های آکادمیک برای دارندگانشان سودهای اقتصادی و نمادینی مانند درآمد بالا، اعتبار شغلی بالا به همراه دارد؛ افراد سرمایۀ ‌فرهنگی خودشان را به سرمایۀ اقتصادی ونمادین تبدیل می­کنند. از نظر بوردیو کودکانی از خانواده‌هایی با پایگاه ‌اجتماعی اقتصادی بالا، در هنگام ورود به مدرسه از سرمایۀ ‌فرهنگی‌عینی و تنیده شدۀ بیشتری نسبت به کودکانی با پایگاه اجتماعی اقتصادی پایین برخودار هستند. از همه مهمتر آنکه نه تنها تفاوت­های اولیه در سرمایۀ فرهنگی از بین نمیۀرود بلکه توسط سیستم آموزشی تقویت می­شود که به نوع خاصی از تمایلات فرهنگی ارجحیت می­دهد. دانش‌آموزانی با سرمایۀ فرهنگی بیشتر نسبت به دانش‏آموزانی با سرمایۀ فرهنگی کمتر، عملکرد بهتری دارند (گائو، ‌2003: ‌9).

با طرح نظریۀ سرمایۀ فرهنگی بوردیو از جمله کسانی بود که این مفهوم را در آثار خود به کار برد. او از سال 1970 تحلیل‌های خود را از زمینه­های خاص تحصیلی، به خصوص در کتاب تمایز (1390)، توسعه داد و باور داشت که سرمایۀ فرهنگی بر ویژگی سبک­های زندگی گروه‏های متفاوت، ذائقه­ها، شایستگی­های فرهنگی،[19] مشارکت فرهنگی و همچنین گرایش به فرهنگ سیاسی و اخلاقیات دلالت می­کند. در نتیجه، این کتاب نشان داد که سرمایۀ فرهنگی و اقتصادی به گونه­ای عمل می‌کند تا الگوهای تفاوت اجتماعی پیچیده را ایجاد کند که با فرایند قشربندی اجتماعی و نابرابری در ارتباط است. توجه به این نکته ضروری است که می­توان کتاب تمایز را به عنوان تشریح طولانی از شاخص­های کلیدی سرمایۀ ‌فرهنگی قرائت کرد. این کتاب شامل تعریف رسمی از این مفهوم نیست. مشکل آن است که بوردیو و همکارانش مفهوم سرمایۀ فرهنگی را، متناوباً، با «فرهنگ مشروع[20]» به کار می­برند، همین باعث می­شود که لزوماً مفهوم سرمایۀ فرهنگی با فرهنگ والا و ممتاز مرتبط باشد که با موسیقی کلاسیک و مجموعه کتاب­های ادبی نشان داده می­شود (پرییور[21] و سَویج،[22] 2011: 568).در جدول شمارۀ 1 شاخص‏های ارائه شده توسط بوردیو برای سنجش مفهوم سرمایۀ فرهنگی ارائه شده است. در این جدول با توجه به سه بعدی که بوردیو برای سرمایۀ فرهنگی قائل است به بررسی و طبقه‏بندی مفاهیم به کار برده شده توسط او در آثارش پرداخته­ایم.

 

 

جدول شمارۀ 1:  شاخص­های مفهوم سرمایۀ فرهنگی از نظر بوردیو

سال

نویسنده

عنوان

شاخص­های سرمایۀ فرهنگی

1981

بوردیو و بولتانسکی

 

سیستم آموزش و اقتصاد

سرمایۀ فرهنگی عینی: مالکیت وسایل الکترونیکی: رادیو، تلویزیون، دستگاه پخش صوت و...

1390 ]1984[

بوردیو

تمایز

سرمایه فرهنگی متجسد یا تنیده شده: فعالیت­های بصری (نواختن سازهای موسیقی، سینما رفتن، رفتن به تئاتر، کنسرت رفتن، گوش دادن به موسیقی کلاسیک، اخبار و ایستگاه­های رادیویی، عکاسی و فیلمبرداری)، تفریح و سرگرمی (بازدید از موزه­ها و بناهای تاریخی، بازدید از گالری­های هنری، جمع کردن تمبر و کلاس­های شبانه)، فعالیت­های مطالعاتی (مطالعۀ کتاب، عضویت در کتابخانه، خرید کتاب و مطالعه فیگارو ادبی لوموند)

 

 

 

سرمایه فرهنگی نهادینه شده: تحصیلات والدین

 

به رغم مفهوم­سازی خود بوردیو از ‌سرمایۀ‌ فرهنگی گاه گفته می­شود که مفهوم سرمایۀ ‌فرهنگی به روشنی تعریف نشده است تا آنجا که سولیوان مفهوم‌سازی بوردیو را ناقص و نابسنده توصیف می­کند (سولیوان، 2001؛ سولیوان، 2002). همین نکته سبب شده که محققان سرمایۀ فرهنگی را به گونه­های مختلفی عملیاتی کنند و همین امر نتایج متفاوتی در پی داشته است. پس از بوردیو، دیمجیو[23] (1982) نخستین کسی بود که سرمایۀ فرهنگی را در قالب مدل«تحرک‌فرهنگی»[24] مطرح کرد. بر اساس این مدل، سرمایۀ فرهنگی نقش مهمی در شکل دادن به نابرابری­های اجتماعی ایفا می‌کند، اما این نابرابری­ها بیش از آنکه ناشی از ارتقاء موقعیت­های ممتاز انتسابی افراد باشد ناشی از توسعۀ فرصت­های بیشتر برای طبقات پایین است. تفاوت اساسی میان دو مدل باز تولید اجتماعی و تحرک‌فرهنگی «ثبات ‌پایگاه ‌‌اجتماعی»[25] است. در واقع، بوردیو در نظریۀ خود، پایگاه اجتماعی را دارای ابعاد گوناگون می‌داند که با یکدیگر سازگاری و هماهنگی زیادی دارند. اعضای طبقات بالاتر بخشی از دارایی اقتصادی خود را به سرمایۀ فرهنگی تبدیل می­کنند و فرزندان آن را به ارث می‌برند. همچنین، افرادی که در طبقات پایین هستند و تحصیلات پایینی دارند سرمایۀ اقتصادی کافی در اختیار ندارند تا آن را به سرمایۀ فرهنگی تبدیل کنند. بنابراین، فرزندان از حیث دارایی­های فرهنگی فقیر باقی می‌مانند. در مقابل این رویکرد، دیمجیو از «گروه­های پایگاهی پراکنده»[26] سخن می­گوید. او و هم­فکرانش مستقیماً با ثبات پایگاهی مخالفت می‏کنند و بر این باورند که سرمایۀ فرهنگی به وسیلۀ پایگاه اجتماعی تعیین نمی‌شود. آنها نظریۀ خود را به شکل ساده بر پایۀ وجود «پایگاه­های ناسازگار»[27] بنا می‏کنند. گرچه همبستگی بالای بین برتری­ها و مزایا از یک سو و شرایط نامساعد از سوی دیگر را در جوامع مدرن انکار نمی‌کنند، اما معتقدند که این همبستگی کامل‌نیست و برتری در یک بعد لزوماً به برتری در ابعاد دیگر منجر نمی‌شود (بلاسکو[28]،  2003). نقطۀ شروع دیمجیو، تأثیر پیش­زمینۀ خانوادگی بر پیشرفت تحصیلی است، بهترین وسیله برای سنجش این تأثیر مفهوم سرمایۀ فرهنگی است. او مفهوم سرمایۀ فرهنگی را بر حسب مفهوم وبری فرهنگ‏های طبقه/ منزلت نخبه  تفسیر می­کند. بنابراین، سرمایۀ فرهنگی در تعریف، متصل به آداب فرهنگی با حیثیت در تفسیر دیمجیو است. همین تلقی الگوی محققانی شده است که در حوزۀ سرمایۀ فرهنگی پژوهش کردند که لاروا  و وینینگر[29] از آن به «تفسیر مسلط» یاد کرده­اند (2003: 576). در قسمت­های بعدی، تعریف عملیاتی مفهوم سرمایۀ فرهنگی که توسط دیمجیو و دیگر معاصران مطرح شده است مورد بررسی قرار می­گیرد.

 

روش تحقیق

در این پژوهش به منظور بررسی چگونگی سنجش مفهوم سرمایه فرهنگی ، به جمع­آوری و طبقه­بندی شاخص­های ساخته شده برای سنجش مفهوم سرمایۀ‌ فرهنگی، در پژوهش­های داخلی و خارجی، با تکیه بر تحقیقات متمرکز بر سنجش رابطۀ میان سرمایۀ فرهنگی و متغیر موفقیت تحصیلی پرداختیم، تا با ارزیابی و بررسی پژوهش­های انجام شده توصیفی جامع از نحوۀ استفاده و کاربست این مفهوم به دست آید. چنانچه گفته شد، این مفهوم در حوزه­های مختلف تحقیقات تجربی استفاده شده است. در این مقاله، داده­هایی از رساله‌های دکتری و طرح­های ملی انجام شده در مؤسسات و مراکز تحقیقاتی و مقاله­ها و کتاب­های خارجی مرتبط با موضوع پژوهش برای بررسی و آزمون مفهوم سرمایۀ فرهنگی استفاده شده است.

مفهوم سازی سرمایۀ فرهنگی در آثار متأخرین        

مفهوم سازی سرمایۀ فرهنگی در پژوهش­های خارجی: مطالعات تجربی انجام شده در حوزۀ جامعه­شناسی، از تعاریف گوناگونی برای این مفهوم استفاده کرده که بعضی از آنها مشابه تعریف بوردیو و برخی متفاوت هستند. برای نمونه دیمجیو(1982) سرمایۀ فرهنگی را ابزاری برای تخصیص ثروت نمادینِ دارای تعیین اجتماعی و ارزشی که سزاوار جستجو و تصرف است، می­داند؛ رابینز و گارنیر[30](1985) نیز سرمایۀ فرهنگی را قابلیت­های فرهنگی و زبان­شناختی می­داند؛ ام سی دونوق[31](1997) نیز آن را کالای نمادیِ شناختِ ارزش­های نخبگان می­داند که در مدرسه تدریس نمی­شود. همۀ این موارد نشان می‌دهد که سرمایۀ فرهنگی حوزۀ پر مناقشه­ای است. همچنین توافقی عام بر سر شاخص­ها در پژوهش­های تجربی وجود ندارد و کمتر پژوهشی به طور مستقل اقدام به ساخت مقیاس جامع جهت سنجش و پیمایش این مفهوم کرده است، اما اغلب این پژوهش­ها از ترکیب داده­های خاص، و احیاناً متفاوت، مطالعۀ گستردۀ مربوط به جامعۀ آماری مقیاس­های متفاوت را برای سنجش سرمایۀ فرهنگی ایجاد کرده­اند. مفهوم سرمایۀ ‌فرهنگی با توجه به دانش آموزان، فعالیت­های فرهنگی­شان، مهارت­ها، گرایش­ها، دانش، آگاهی­شان در ارتباط با تجارب آموزشی یا با توجه به تحصیلات والدین، فعالیت­های فرهنگی و مهارت­ها و توانایی والدین در فرایند تحصیلی فرزندانشان ارزیابی شده است. معمولاً این پرسش مطرح است که چرا مفهوم سرمایۀ فرهنگی تا این حد گسترده عملیاتی و تعریف شده است؟ پاسخ این است که بوردیو تعریف خیلی گسترده‌ای از این  مفهوم ارائه کرده که به راحتی قابل اندازه­گیری و سنجش نیست (ورییونید، 2007: 870).در زیر مطالعات تجربی­ای که با رویکرد کمی به بررسی مفهوم سرمایۀ فرهنگی پرداخته مورد بررسی قرار گرفته است.

 


جدول شماره 2: مفهوم سرمایه فرهنگی با رویکرد کمی در پژوهش های خارجی

شاخص سرمایه فرهنگی

عنوان

نویسنده

سال

تمایلات فرهنگی (علاقه دانش­آموزان به هنر، موسیقی،  ادبیات، شاخص خویشتن­‏شناسی) فعالیت­های فرهنگی: (مطالعه، حضور در حوادث هنری، اجراء، دانش­آموزان خالق آثار هنری) اطلاعات هنری فرهنگی دانش‌آموز: (آشنایی با آهنگ‏سازان معروف، هنر، ادبیات و موسیقی)

سرمایه فرهنگی و موفقیت تحصیلی: تأثیر مشارکت فرهنگی پایگاهی بر رتبه دانش‌آموزان دبیرستانی ایالت متحده آمریکا

دیمجیو

1982

16شاخص مشارکت دانش­آموزان، تمایل و آگاهی در باب هنر و ادبیات: علاقه به حضور در کنسرت،  نواختن سازهای موسیقی، حوادث هنری، پرسش­هایی در باب ارزیابی از خود (من فردی فرهنگی هستم)

انتقال بین نسلی سرمایه فرهنگی

 

موهار و دیمجیو[32]

 

1985

 

مدارک تحصیلی،  شرکت در هنر، موسیقی و ادبیات، زبانشناسی و سبک تعامل

 

بازتولید فرهنگی در میان زنان و مردان فرانسه: تئوری بازتولید فرهنگی در میدان‌خانه

رابینز و گارنیر

 

1985

مطالعه والدین، بازدیدهای فرهنگی والدین (بازدید از ساختمان­های تاریخی، بازدید از موزه­ها، تماشای تئاتر)

تأثیر منابع مادی بر موفقیت تحصیلی در هلند

دی گراف[33]

1986

شرکت در فعالیت­های فرهنگی والا مانند: تئاتر، کنفرانس­ها،  ‌بازدید از موزه ‌و‌ گالری‌ها

 

سرمایه فرهنگی، موفقیت تحصیلی و بازتولید آموزشی: مورد یونان

کاستیلز و رابینسون[34]

1990

شرکت در اجراهای هنری،  تشویق فرزندان به مطالعه

نژاد، سرمایه فرهنگی و تحصیل

کلمجین‌‌وکرایکمپ

1990

رفتار های مدرسه ( قضاوت معلم درباره حضور و مرتب بودن دانش آموز، سرکش و آشوبگر بودن دانش آموز) و عادت تحصیلی: (قضاوت معلمین از عادت عملکردی دانش آموزان (مانند قضاوت درباره تکالیف، مشارکت کلاسی، تلاش ها و ..)

منابع فرهنگی و موفقیت تحصیلی

فارکاس و همکاران[35]

1990

سرمایه فرهنگی کودک: (شرکت در کلاس های هنری، شرکت در کلاس موسیقی، درک ارزش های هنری یا موسیقیایی) سرمایه‌فرهنگی والدین: (رفتن به موزه، تشویق فرزندان به مطالعه، رفتن به اجراهای هنری و...)

دوره های آموزشی و فرهنگی: پویایی های بازتولید اجتماعی

آفشانبرگ و ماس

1997

آشنایی با مشاوران خارج از مدرسه و معلمان خصوصی، میزان استفاده از خدمات آنها، میزان اهمیت ثبت نام فرزندان در سازمان هایی که برخوردار از منابع کافی برای راهنمایی دانش آموزان در طول فرآیند تحصیل

انتخاب دانشگاه: فرصت های طبقاتی و ساختار مدرسه چگونه است؟

ام سی دونوق

 

1997

شرکت در گردش های فرهنگی و موزه ها، مشارکت در کلاس های فرهنگی فوق برنامه، منابع آموزشی خانواده

نژاد، سرمایه فرهنگی و منابع آموزشی

راسینگو و دارنل[36]

1999

گستردگی دامنه لغات والدین، وسیله حمل و نقل، تدابیر والدین برای حضور مرتب کودکان در حوادث روزانه مدرسه

اهمیت جامعیت و مانعیت اجتماعی: نژاد، طبقه و سرمایه فرهنگی در روابط خانواده و مدرسه

لریو وهوروات[37]

 

1999

سرمایه فرهنگی والدین: مشارکت در هنرهای زیبا

 

سرمایه فرهنگی والدین و موفقیت تحصیلی در هلند: پالایش دیدگاه سرمایه فرهنگی

گراف،  دیگراف‌وکرایکمپ[38]

2000

سرمایه فرهنگی دانش آموز: (نوع و تعداد کتاب ها، استفاده از کتابخانه،  مطالعه روزنامه و کتاب، موضوعات مورد بحث در خانواده، مشارکت در موزهای هنری،  کنفرانس ها، تئاتر). سرمایه فرهنگی والدین: (گزارش کودکان از عادات مطالعاتی والدینشان، فعالیت های فرهنگی، تعدادکتاب های موجود در خانه،  ایستگاه رادیویی و موسیقی که گوش می دهند،  خرید روزنامه)

سرمایه فرهنگی و موفقیت تحصیلی

بوردیو و آموزش و پرورش: چگونه نظریه بوردیو برای محققین سودمند است؟

سرمایه فرهنگی، آگاهی فرهنگی و توانایی

سولیوان[39]

2001،  2002،

 

2003

فعالیت های فرهنگی (امانت گرفتن کتاب از کتابخانه های عمومی، حضور در کنسرت ها و دیگر حوادث موسیقیایی، بازدید از موزه‌های هنری، شرکت در کلاس های هنری، موسیقی و کلاس باله در خارج از مدرسه)

سرمایه فرهنگی، جنسیت و موفقیت تحصیلی: نقش عادت واره

دامیس[40]

 

2002

منابع آموزشی خانه ( وجود فضاهای مناسب برای مطالعه، وجود کتاب، کامپیوتر، مجله، دایره المعارف، روزنامه‌ها )، کلاس های فرهنگی،  شرکت در موزه های هنری

تاثیرات نژاد، سرمایه فرهنگی و موفقیت تحصیلی با مشارکت در ورزش

ایتل و ایتل [41]

2002

 

تعدادکتاب ها،  کتاب هنری،  کتاب های به زبان لاتین، بازدید از موزه ها، تئاتر، کنسرت کلاسیک، خواندن داستان،  شرکت در کلاس های زبان خارج از مدرسه، خرید کتاب برای فرزندان

بازتولید فرهنگی یا تحرک فرهنگی

بلاسکو

 

2003

سرمایه فرهنگی والدین: (تعداد کتاب ها..)، سرمایه فرهنگی کودکان: (میزان پرداختن به ابزار موسیقیایی، میزان گفتگو با همتایان در زمینه کتاب، تئاتر، فیلم، هنرهای زیبا، تعداد کتاب هایی که مطالعه کرده اند، میزان حضوردر کنسرت های موسیقی کلاسیک، تئاتر و نمایش، میزان متن هایی که نوشته اند، گوش دادن به موسیقی کلاسیک، بازدید از کنسرتهای کلاسیک و تئاتر، مطالعه ی جدی)

سرمایه فرهنگی و نابرابری اجتماعی در مسیر زندگی

جورج[42]

2004

 

 

سال

نویسنده

عنوان

شاخص سرمایه فرهنگی

2006

دامیس

سرمایه فرهنگی دوران کودکی، عادت واره والدین و آگاهی­های معلمان

مشارکت در فعالیت­های فرهنگی(شرکت در موزه­ها، کنسرت، کلاس رقص، درس موسیقی، کلاس تئاتر، کلاس­های زبان خارجی کلاس­های هنر و صنایع دستی، برنامه­های اجرای هنری) نمره کسب شده در آزمون­های فرهنگی و عادت وارۀ والدین (توانایی کودکان در شمردن، نقاشی کردن، آرام بودن، آشنایی با کلمات )

2006

سوکلی‌و‌‌بون[43]

 

درگیری والدین، سرمایه فرهنگی و شکاف در میان کودکان مدارس ابتدایی

سرمایه فرهنگی بر اساس تمایلات شخصی گرایشات و معارف به دست آمده از تجربه، ارتباط با اشیاء مرتبط با مدرسه از قبیل کتاب، کامپیوتر، مدارک دانشگاهی، ارتباط با نهادهای آموزشی مانند مدرسه، دانشگاه، کتابخانه، مشارکت والدین (مشارکت در مدرسه، مدیریت زمان فرزندانشان، گفتگوی والدین با فرزندان در امر تحصیل و انتظارات تحصیلی والدین )

2007

بارون[44]

 

سرمایه فرهنگی، تمایلات و تفسیر نابرابری در نتایج یادگیری

فرهنگ ارتباطی: (تشویق فرزندان به گوش دادن به موسیقی کلاسیک، فراوانی گفتگوهایی که بین والدین و فرزندان رخ می­دهد، بحث و گفتگو والدین با فرزندان در زمینه مسائل سیاسی، اجتماعی کتاب فیلم و...، منابع و کالاهای فرهنگی در خانه.

2007

وندی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دی‌‌ورفورست‌

و‌هوفستد[45]

سرمایه فرهنگی یا خطر نسبی ناسازگاری

مشارکت والدین در فعالیت­های فرهنگی روشنفکرانه: (بازدید والدین از موزه­ها، تئاتر، کنسرت­های موسیقی کلاسیک و اپرا، مطالعه ادبیات خارجی و روزنامه و...).

2007

جاگر و هولم

آیا سرمایه اقتصادی خانواده، فرهنگ و اجتماعی تأثیر طبقه اجتماعی بر موفقیت تحصیلی را در رژیم پویای اسکاندیناوی توضیح می­دهد؟

سطح تحصیلات، آشنایی با زبان­های خارجی تعداد روزنامه­هایی که فرد اشتراک دارد، مطالعه کتاب­های تخیلی،علاقه به هنرهای بصری.

 

2008

وو[46]

سرمایه فرهنگی، دولت و نابرابری آموزشی در چین

منابع فرهنگی خانواده: (تعداد کتاب­های موجود در خانه، حضور میز مطالعه در خانه، تعداد نقشه­ها یا اطلس­های موجود در خانه، حضور مجلات کودکان  و میز مطالعه ).اعمال فرهنگی والدین: (مطالعه روزنامه و کتاب)

2008

چیدل[47]

 

«سرمایه گذاری تحصیلی، زمینه خانوادگی و رشد ریاضی و خواندن ِکودکان از کودکستان تا پایان پایه سوم»

سرمایه فرهنگی بر اساس ابعاد تربیتی هماهنگ: مشارکت والدین (شرکت در کنفرانس ها، رخدادهای مدرسه ای، شرکت داوطلبانه در شورای مدرسه) فعالیت های کودکان (فعالیت های ورزشی، برنامه های تفریحی، درس موسیقی، مشارکت در درس های هنری) منابع مادی (تعداد کتاب).

2009

زیمدارس، سولیوان و هیس[48]

پذیرش نخبگان آموزش عالی در علم و هنر

فعالیت های فرهنگی، عادات مطالعاتی، تعدادکتاب

2009

اس. کیم و اچ. کیم[49]

آیا سرمایه فرهنگی مهم است؟

فعالیت های فرهنگی

2009

جاگر[50]

دسترسی برابر اما نتایج نابرابر: سرمایه فرهنگی و انتخاب آموزشی در جامعه شایسته سالار

سرمایه فرهنگی والدین: مالکیت هنرهای زیبا،  منابع آموزشی خانه،  میزان مشارکت والدین در مدرسه،  ارتباط فرهنگی والدین (گفتگو با فرزندان درباب کتاب،  فیلم، مسائل سیاسی اجتماعی)، صحبت درباره مدرسه، سرمایه فرهنگی عینی و متجسد والدین

2010

تودیور و  همکاران[51]

 

تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی به عنوان سرمایه‌‌فرهنگی

سرمایه فرهنگی دانش آموز: (استفاده از کامپیوتر در ایام فراغت، انجام کارهای کلاسی، آشنایی با کاربردهای برنامه کامپیوتر مانند ارسال ایمیل،  صحبت با همکلاسی ها در کورد کامپیوتر، علاقه به کامپیوتر

2010

ایوانز و همکاران[52]

فرهنگ علمی[53] خانواده و موفقیت تحصیلی: کتاب و تحصیل در 27 کشور

فرهنگی علمی: ( تعداد کتاب های موجود در خانه در دوران کودکی، نوع رمان های مورد مطالعه والدین)، حضور والدین در کتابخانه.

2010

ترامونت ویلیمس[54]

سرمایه فرهنگی و تاثیر آن بر نتایج تحصیلی

سرمایه فرهنگی ایستا: کالاهای فرهنگی، فعالیت های روشنفکرانه،  سرمایه فرهنگی پویا و یا ارتباطی: بحث میان والدین‌و‌فرزندان‌در زمینه‌‌فرهنگ، کتاب

2010

 

 

یاماتو‌و‌برینتو[55]

سرمایه فرهنگی در سیستم آموزشی شرق آسیا

سرمایه فرهنگی متجسد: (کتاب خواندن والدین برای فرزندان در دوران کودکی، مشارکت فرزندان در فعالیت­های هنری با والدین).سرمایه فرهنگی عینی: (حضور اشیاء عتیقه و هنری پیانو، اطلس­ها).

2010

دامیس و وارد[56]

سرمایه فرهنگی و موفقیت تحصیلی دانشگاهی

فعالیت های هنری: سرمایه فرهنگی خانواده، شرکت در کلاس های فرهنگی هنری، استراتژی کنش متقابل: (میزان ارتباط والدین با مدرسه، حضور والدین در برنامه های کالج).

2011

جاگر

آیا سرمایه فرهنگی به راستی بر موفقیت آکادمیک تأثیر گذار است؟

فعالیت­های فرهنگی: بازدید از موزه­ها، شرکت در کنسرت­ها، تعداد کتاب­ها، فعالیت­های فوق برنامه، مطالعه با هدف کسب لذت، تشویق به مشارکت در سرگرمی­ها

2012

بنت‌و‌همکاران[57]

 

فراسوی حیاط مدرسه ...

آیا سرمایه فرهنگی به راستی بر موفقیت آکادمیک تأثیرگذار است؟

2012

پایینو‌و‌رنزولی[58]

بعد‌‌ دیجیتال ‌سرمایه ‌فرهنگی‌

مهارت کامپیوتری کلاس درس: (ادراک معلم از مهارت­های کامپیوتری دانش‌آموز) فعالیت‌های فرهنگی: حضور در موزه­ها، باغ وحش،  کنسرت و...

2013

گدیز[59]

 

اثرعادت‌واره‌در‌رابطه‌میان‌سرمایه‌فرهنگی‌و‌موفقیت ‌تحصیلی

بازدید از موزه­ها، شرکت در کلاس­های موسیقی و..، عادت­های مطالعه، حضور در فعالیت­های هنری و موسیقیایی

 

در مطالعات کیفی لریو (1989)، ری[60] (1998)، کارتر[61] (2003) و بلکدج[62] (2003) از مفهوم سرمایۀ فرهنگی نیز استفاده شده است. لریو (1989) به آزمون ارزش استفاده از سرمایۀ فرهنگی در فهم تفاوت­های اجتماعی در روابط خانه-مدرسه و تأثیر آن بر تجربه­های دانش­آموزان در مدرسه می­پردازد. او بحث می­کند که فاکتورهای فرهنگی مربوط به طبقات به اطاعت و پیروی والدین از درخواست­های معلمان برای مشارکت آنان در تحصیل شکل می­دهد. والدین خانواده‏های مدیران مرفه نسبت به طبقات کارگر، بیشتر درگیر فرایند تحصیل فرزندانشان می‏شوند (به نقل از ورییونید: 2007). ری‌(1998) برای سنجش سرمایۀ فرهنگی از شاخص­های اعتماد والدین به قبول نقش مشاور تحصیلی، دانش‌تحصیلی و شناخت کارایی دستیابی به معلمان جهت پاسخگویی به شکایت­های آنها، توانایی جبران کسری بودجه تحصیل فرزندان استفاده کرده است. کارتر (2003) در مقاله‌ای با عنوان «سرمایه فرهنگی سیاهان، جایگاه پایگاهی و تضادهای تحصیل برای جوانان آفریقایی- آمریکایی کم درآمد» سرمایۀ  فرهنگی را بر اساس گزارش دانش­آموزان در مورد زبان کاربردی آنها، به خصوص لهجه یا زبان مورد استفاده، سبک‏های پوشش (مرتب بودن)، ساکت یا پر حرف بودن در کلاس، شیوه­های تعامل دانش‌آموزان با معلم، استدلال دربارۀ اینکه سبک­های غیرمسلطی وجود دارد که باعث ایجاد پایگاه و پول در اجتماع می‌شود که در مدرسه دارای ارزش نیست، استفاده کردند. بلکدج (2001) نیز در کار خود با عنوان «نوع نادرست سرمایه: زنان بنگلادشی و تحصیل فرزندان آنان در بیرمنگام» برای سنجش سرمایۀ فرهنگی بر اساس ساختارهای زبانی از قبیل تکلم یا عدم تکلم به زبان انگلیسی در خانه، میزان احساس نزدیک شدن و برقراری ارتباط با معلم، خواندن و نوشتن مطالب به زبان انگلیسی، خواندن کتاب­های داستان به هنگام خواب، استفاده کرد( به نقل از لریو و واینمبرگ[63]، 2003). با توجه به پژوهش­های کمی و کیفی صورت گرفته می­توان دسته‏بندی پنج­گانه­ای را به صورت زیر در حوزۀ مفهوم­سازی سرمایۀ فرهنگی ارائه داد: الف) از میان پژوهش­های صورت گرفته گروهی سرمایۀ فرهنگی را با فرهنگ و هنرهای زیبا مرتبط دانسته­اند و سرمایۀ ‌فرهنگی را به صورت مشارکت فرهنگی در هنرهای زیبا مفهوم­سازی کرده‏اند (اس.کیم و اچ کیم، 2009؛ آفشانبرگ و ماس، 1997؛ ایوانز و همکاران،  2010؛ بنت و همکاران، 2012؛ ترامونت و ویلیمس، 2010؛ جاگر، 2009؛  جاگر، 2011؛ جاگر و هولم، 2007؛جورج، 2004؛ چیدل، 2008؛ دامیس، 2002؛ دامیس، 2006؛  دیمجیو، 1982؛ رابینز و گارنر، 1985؛ راسینگو و دارنل، 1999؛ زیمدراس و همکاران، 2009؛ سولیوان، 2001، 2002، 2003؛ کاستیلز و رابینسون، 1990؛ کلمجین و کرایکمپ، 1990؛ گدیز، 2013؛ گراف، دی گراف و کرایکمپ، 2000؛ موهار و دیمجیو، 1985؛ وندی‌دی‌ورفررست‌و‌هوفستد، ‌‌2007؛ یاماتو وبرینتون، 2010). ب) دستۀ دوم مطالعات سرمایۀ فرهنگی را به عنوان منابع شناختی یا آکادمیک عملیاتی می­کنند و به تحلیل و بررسی عادات مطالعاتی والدین یا ترجیحات ادبی دانش­آموزان و تأثیر آن بر موفقیت تحصیلی می­پردازند (ایوانز و همکاران، 2010؛ بارون، 2007؛ جاگر وهولم، 2007؛ جورج، 2004؛ زیمدراس و همکارن،  2009؛ سولیوان، 2001، 2002، 2003؛ وندی دی فورستد و همکارن، 2007؛ وو،  ‌2008؛ یاماتو و برینتون، 2010). ج)دستۀ سوم مطالعات نیز سرمایۀ فرهنگی را به عنوان منابع آموزشی موجود در خانه عملیاتی کرده­اند و به بررسی تأثیر این منابع در عملکرد تحصیلی دانش­آموزان پرداخته­اند (ایتل و ایتل، 2002؛ ترامونت و ویلیمس، 2010؛ جاگر، 2009؛ جاگر، 2011؛ راسینگو و دارنل، 1999؛ زیمدراس و همکاران، 2009؛ سولیوان، 2001، 2002، 2003؛ وو، 2008). د)دستۀ چهارم پژوهش­ها به بررسی این نکته می‏پردازند که والدین با فرزندانشان چه طور از سرمایۀ فرهنگی در واکنش و تعامل با معلمین و دیگر اعضای مدرسه استفاده می­کنند تا به موقعیت تحصیلی ممتاز دست یابند (جاگر، 2009، 2011؛ سوکلی و بون، 2006؛ فارکاس و همکاران، 1990؛ لریو وهوارت، 1999). و دستۀ پنجم به بررسی چگونگی انتقال سرمایۀ فرهنگی از والدین به فرزندان می­پردازند. این دست پژوهش‌ها به دنبال آن هستند که چگونه والدین با استفاده از تعامل اجتماعی و انواع ارتباطات سرمایۀ فرهنگی را به فرزندان خود انتقال می­دهند (بارون، 2007؛ ترامونت و ویلیمس، 2010؛ چونگ و اندرسن[64]، 2003 به نقل از جاگر، 2009).

بیشتر پژوهش­های انجام شده اگرچه تحت تأثیر تفسیر مسلط از سرمایۀ فرهنگی هستند، اما رویکردهای این پژوهش­ها متفاوت است. به عبارت دیگر در حالی که اکثر پژوهش­ها به این سؤال می­پردازند که آیا سرمایۀ ‌فرهنگی بر پیشرفت تحصیلی تأثیر دارد یا خیر، برخی دیگر بر چرایی و چگونگی فرایند تأثیرگذاری سرمایۀ ‌فرهنگی بر نمرات تحصیلی تمرکز دارند (حسن‌پور،  ‌1389: 73). پاسخ اول بر پیش داوری معلمان نسبت به دانش­آموزان اشاره می­کند که از خود ویژگی فرهیخته نشان می­دهند به این صورت که دیمجیو (1982) معتقد است معلمان نسبت به دانش­آموزانی که از خود ویژگی فرهیخته نشان می­دهند، نمرات بالاتری می‏دهند. زیرا تصور می­کنند اینها با استعدادتر از دانش‌آموزانی هستند که در فرهنگ نخبگان شریک نیستند. فارکاس و همکارانش با فاصله گرفتن از مفهوم فرهنگ طبقۀ نخبه، سرمایۀ ‌فرهنگی را این گونه مفهوم پردازی می‌کنند: «معیارهای آکادمیک غیر رسمی که از طریق آن معلمان مهارت­ها، عادت‌واره­ها و سبک­های بیشتری را به دانش‌آموزان منتقل می­کنند». به این طریق معلمان نقش دروازه­بانانی را ایفا می‌کنند که فرصت ارتقا افراد به موقعیت­های اجتماعی بالاتر را ایفا می­کنند یا آنها را از این فرصت محروم می­گردانند. در سطح کلان ترجیحات و رفتار دوازه­بانان است که ساختار پاداش را تعریف می­کنند و در سطح خرد نیز افراد با استراتژی­های کنش متناسب با منابع فرهنگی که در اختیار دارند به این ساختار پاداشی پاسخ می­دهند. در واقع، این دروازه ­انان هستند که مجموعه­ای از این ویژگی­ها را به رسمیت شناخته و پاداش می‌دهند. این ویژگی­ها شامل عادت واره­ها، مهارت­ها و سبک­های زندگی است و همچنین مجموعه­ای از نگرش­ها، ترجیحات، کالاها و رفتارها را در برمی‌گیرد (فارکاس و همکاران، 1990). به نظر سولیوان این رویکرد با ایالت متحده امریکا همخوانی دارد، زیرا نمرۀ معلم عامل تعیین کنندۀ نهایی است، اما در کشورهایی مانند انگلستان که نتایج از طریق آزمون ورودی مشخص می­شود کمتر مصداق دارد. از سوی دیگر، فرهنگ مسلط نفوذ مؤثر در برنامۀ آموزشی داشته باشد، این قضیه شاید برای جامعۀ فرانسه درست باشد اما در مدارس کشورهایی مانند هلند، ایالت متحده آمریکا و بریتانیا، تأکید کمی بر فرهنگی مسلط می‌شود (سولیوان:2001 به نقل از حسن پور، 1389: 74).

کارهای پژوهشی دی گراف (1986)، دیمجیو و موهار (1985)، دی گراف و همکاران (2000)، وارنر (2004)، وو (2008) میر جاگر و همکاران (2007)، ترامونت وهمکاران (2010) در پاسخ به این سؤالات به بررسی تأثیر سرمایۀ‌ فرهنگی و مشارکت فرهنگی بر موفقیت تحصیلی پرداخته است، البته نتایج پژوهشی بارون (‌2006) نشان می‌دهد که قدرت تئوری سرمایه فرهنگی محدود است و به شاخص­هایی از قبیل منابع اقتصادی و آرزوهای شغلی[65] نیز باید پرداخت که با تأثیر بر جایگاه اجتماعی بر عملکرد تحصیلی دانش­آموزان اثرگذار هستند. از سوی دیگر، کاستیلز‌ و‌‌ همکاران‌ (1990) معتقدند سرمایۀ فرهنگی نقش واسطه­ای و میانجی در روابط موفقیت تحصیلی با پایگاه اجتماعی اقتصادی خانواده دارند. داده­های سولیوان (2001) مطالعه را به جای مشارکت فرهنگی مهم نشان دادند. او معتقد است که طبقۀ اجتماعی تأثیر مستقیمی بر موفقیت تحصیلی دارد. با کنترل متغیرهای سرمایۀ فرهنگی می­توان گفت طبقۀ اجتماعی والدین تأثیر قوی و معناداری بر روی موفقیت تحصیلی دارد و سرمایۀ فرهنگی مکانیزیمی است که از طریق خانواده­هایی با پایگاه اجتماعی اقتصادی بالا، پیشرفت تحصیلی فرزندانشان را تضمین کرده است.

دامیس[66] هم­زمان نقش عادت واره­ها و متغییر جنسیت را بر عمل و تأثیر سرمایۀ فرهنگی در موفقیت تحصیلی مورد توجه قرار می‌دهد. از نظر او هر چند جنسیت یکی از عوامل اصلی قشربندی اجتماعی است اما مطالعات جامعه­شناسی آموزش و پروش تمایل به نادیده گرفتن زنان دارد و حتی بوردیو نیز به این جهت که نقش جنسیت را به یک متغیر فرعی مؤثر در طبقۀ اجتماعی تقلیل می­دهد انتقاد می­کند. دریافت با کنترل و بدون کنترل مفهوم بوردیو از عادت واره سرمایۀ فرهنگی تأثیر مثبت و معناداری بر رتبۀ دختران دانش­آموز دارد. در مورد پسران نتایج ضعیف­تری مشاهده شده است. از طرفی دیگر عادت­واره تأثیر قوی بر هر دو جنس دارد. در نهایت، نویسنده نتیجه­گیری می­کند که کلیشه­های جنسیتی نقش مهمی در مشارکت فرهنگی پایین دختران نسبت به پسران دارد و دانش­آموزان دختر بیشتر تلاش می­کنند سرمایۀ فرهنگی خود را در جهت موفقیت تحصیلی به کار برند (دامیس، 2002 :45).

مفهوم­سازی سرمایۀ فرهنگی در پژوهش­های داخلی

در این بخش به بررسی مفهوم سرمایۀ فرهنگی در پژوهش­های کمی و کیفی انجام شده در پژوهش­های تجربی داخلی پرداخته شده است. بیشتر پژوهش­ها در داخل به بررسی رابطۀ مفهوم سرمایۀ فرهنگی با انواع متغیرهای مستقل اعم از موفقیت تحصیلی، هویت و... با استفاده از روش کمی انجام شده است و پژوهش­های انگشت شمار به صورت کیفی تأثیر مفهوم سرمایۀ فرهنگی را مورد بررسی قرار داده­اند. در جدول 3 به ترتیب ابتدا پژوهش‌های کمی انجام شده و سپس پژوهش کیفی انجام شده در این حوزه ارائه شده است.

براساس جستجوهای انجام شده می­توان گفت ادبیات سرمایۀ فرهنگی و به طور کلی مفاهیم بوردیویی به زبان فارسی اندک است. آزاده (1378) در پژوهشی با عنوان «ناسازگاری پایگاهی» نخستین کسی بود که در ایران، مفهوم سرمایۀ فرهنگی را به کار برده است. در پژوهش­های داخلی به منظور بررسی تأثیر سرمایۀ فرهنگی بر متغیر وابسته اعم از موفقیت تحصیلی، از روش کمی استفاده شده و کمتر پژوهشی را می­توان یافت که از روش کیفی برای بررسی این رابطه استفاده شده باشد.


جدول شماره 3: مفهوم سرمایه فرهنگی در پژوهش­های متأخر داخلی

سال

نویسنده

عنوان

شاخص

1378

آزاده

ناسازگاری پایگاهی

سرمایه فرهنگی خانواده: تحصیلات پدر، شرکت در کلاس­های هنری، تخصیص فراغت به این امور (کلاس­های موسیقی، هنرهای تجسمی، کلاس­های ورزش، اسب­سواری، تنیس، کلاس­های زبان، مطالعه و پرداختن به  امور هنری)

1381

شارع پور و خوش‌فر

رابطه سرمایه فرهنگی با هویت اجتماعی جوانان، مطالعۀ موردی شهر تهران

سرمایه فرهنگی تجسم یافته: (تمایلات و گرایشات روانی فرد)

سرمایه فرهنگی عینی: ( میزان مصرف کالاهای فرهنگی)

سرمایه فرهنگی نهادینه شده: (مدارک و مدارج تحصیلی و علمی­فرهنگی)

1381

نوغانی

تحلیل جامعه­شناختی موفقیت تحصیلی در ورود به آموزش عالی: (مورد: استان خراسان)

کالاهای فرهنگی:‌ (منابع آموزشی و کمک آموزشی موجود در منزل شامل کتب کمک درسی و جزوات آموزشی، فیلم و CD آموزشی و کمک آموزشی، تعداد کتب موجود در منزل غیر از کتب کمک درسی و آموزش، کامپیوتر) ؛ سنجش رفتارها و رویه­های فرهنگی: (میزان مطالعۀ والدین در منزل برحسب ساعت در شبانه روز، بازدید اعضای خانواده از نمایشگاه کتاب، موزه­ها و نمایشگاه­های فرهنگی- هنری در طول سال، میزان آگاهی و اطلاعات والدین در مورد مسائل مربوط به کنکور، انتخاب رشته و... میزان اهمیت تحصیلات و امور تحصیلی فرزندان در نزد والدین)

1387

غفاری

سازه­های سرمایه فرهنگی و منابع مولد آن

مطالعه، موسیقی،  فعالیت­های فراغتی، نوع خوراکی و رستوران­های مورد استفاده، مسافرت، بازدید از موزه­ها و گالری­های هنری، تابلوهای نقاشی، تشخص و صلاحیت (مدارک).

1387

نوربخش

نقش سرمایه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی خانواده در موفقیت تحصیلی افراد

کالاهای فرهنگی: (منابع آموزشی و کمک آموزشی موجود در منزل شامل کتب کمک درسی و جزوات آموزشی،  فیلم و CD آموزشی و کمک آموزشی، دیسکت­های آموزشی، اتاق مخصوص مطالعه، کتابخانه شخصی)، سرمایه فرهنگی نهادینه شده: (تحصیلا والدین،  آگاهی والدین از انتخاب رشته و...)

1388

خدایی

بررسی رابطه سرمایه اقتصادی و فرهنگی والدین دانش آمو با احتمال قبولی آنها در آزمون سراسری سال تحصیلی 1385

تحصیلات پدر و مادر

 

محسن نوغانی (1381) نشان داد که در پرتو حضور سرمایۀ اجتماعی و سرمایۀ اقتصادی، سرمایۀ فرهنگی سهم مثبت و معناداری بر احتمال قبولی و نمرۀ کسب شدۀ داوطلبان دارد. همچنین سرمایۀ اجتماعی سهم معناداری در پیش‌بینی احتمال قبولی یا عدم قبولی دانش­آموزان ندارد. طرح تحقیقی نوربخش (1387) نشان می­دهد سرمایۀ فرهنگی، سرمایۀ ‌اجتماعی و سرمایۀ اقتصادی خانواده سهم مثبت و معناداری در به دست آوردن رتبه­های خوب و رشته­های ممتاز کسب شده از سوی دانشجویان داشته است. براساس نتایج می­توان گفت سرمایۀ فرهنگی، هریک سهم مثبت و معناداری در به دست آوردن رتبه‌های خوب و ورود به دانشگاه دارند. همچنین براساس مدل رگرسیونی می­توان گفت سرمایۀ اقتصادی خانواده بیش از هر متغیر دیگری برکسب رتبۀ بالا و کسب معدل دیپلم بالا تأثیرگذار است. پژوهش نوربخش تأکید بسیاری بر سرمایۀ اقتصادی می­کند و آن را متغیری تعیین­کننده بر موفقیت تحصیلی می‌داند. می‏توان گفت پژوهش­های انجام شده به نوعی بین سرمایۀ ‌اقتصادی و فرهنگی در حال نوسان هستند و دقیقاً توافق نظری وجود ندارد و بر این قضیه تأکید دارند که فاکتورهای فرهنگی نقش مهمی در بازتولید نابرابری دارد.

پژوهش منادی (1386) تنها پژوهشی است که با روش کیفی در این حوزه انجام شده است. او در پژوهش خود با عنوان «سرمایۀ فرهنگی و فضای فرهنگی خانواده­ها» با روش کیفی به بررسی و شناخت فرهنگ درون خانواده­ها در گذر از سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنان و تأثیر شکل این پا بر چگونگی شکل­گیری فضاهای فرهنگی درون خانه­ها پرداخته است. او بر اساس مصاحبه­های انجام شده از سرمایۀ فرهنگی سه نوع دسته­بندی ارائه می­دهد: الف) سرمایۀ فرهنگی مدرن، به این معنا که فرد دارای تحصیلات دانشگاهی، مطالعات ادبی، تاریخ اجتماعی باشد و فعالیت­های هنری مانند موسیقی، نقاشی و سفالگری و ورزش­هایی مانند بسکت و کوهنوردی انجام می‌دهد. ب) سرمایۀ فرهنگی سنتی غالباً تحصیلات کم همراه با تحصیلات حوزوی، نبود مطالعات یا در صورت وجود فقط مطالعات دینی، نداشتن فعالیت­های هنری یا در صورت وجود فعالیت­هایی مانند گلسازی، خیاطی، نجاری، نرفتن یا کم رفتن به سینما و انجام ورزش­هایی مانند فوتبال، بوکس، کشتی باستانی است و ج) سرمایۀ فرهنگی ترکیبی، مجموعه­ای از فعالیت­های ذکر شده در سرمایۀ فرهنگی مدرن و سنتی است.


بحث و نتیجه­گیری

با بررسی پژوهش‌های خارجی انجام شده می­توان شاهد تحولاتی در بررسی مفهوم سرمایۀ فرهنگی بود. دسته­ای از پژوهش‌های صورت گرفته مفهوم سرمایۀ فرهنگی را در قالبی مشابه با بوردیو به کار برده و عملیاتی سازی کرده­اند و با روش کمی آن را سنجیده­اند و این دسته از پژوهش­ها صرفاً به دنبال اثبات یا رد نظریه بوردیو و تعمیم آن هستند و به نظریه چیزی اضافه نمی­کنند.

دستۀ دوم از پژوهش­ها نیز به دنبال آن هستند که بدون ارائه نظریۀ جایگزین به دنبال بسط و توسعه مفهوم سرمایۀ فرهنگی هستند و مفهوم سرمایۀ فرهنگی را در حوزه­ای خارج از آموزش و پرورش به کار می­برند. به طور مثال، دامیس‌(2002) تمرکز بیشتری بر متغیر جنسیت و تأثیر آن بر توانایی سرمایۀ فرهنگی در افزایش موفقیت تحصیلی داشته است. او نشان می‌‌دهد که چگونه جنسیت در تعامل با طبقۀ اجتماعی منافع متفاوتی از سرمایۀ فرهنگی را موجب می­شود. اگرچه بوردیو خواص جنسیتی را جزء خواص تفکیک طبقاتی می­داند، اما با این حال بوردیو به طور مشخص در نظریۀ بازتولید در نظام آموزشی نقش جنسیت را به طور مجزا مورد تأکید قرار نداده است. به این ترتیب، تأکید دامیس بر متغیر جنسیت در توضیح نحوۀ عملکرد سرمایۀ فرهنگی در پژوهش­ها تازه است (حسن پور، 1389: 60). پایینو و رنزولی (2012) مهارت­های کامپیوتری را به عنوان بعد دیجیتال سرمایۀ فرهنگی در نظر گرفته­اند. در این پژوهش سرمایۀ فرهنگی از طریق پیوند با بحث‌های تکنولوژیکی، تجدید نظر و به روز شده است. در واقع رفتن به اُپرا، کنسرت و... به تنهایی نمی­تواند پاسخگوی سرمایۀ ‌فرهنگی دانش­آموزان باشند، بلکه مهارت­های افراد در مدرسه با بهره­گیری آنها از تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی کامل می‌شود، بنابراین در سنجش مفهوم سرمایۀ فرهنگی دانش­آموزان باید میزان استفادۀ دانش­آموزان از کامپیوتر در ایام فراغت و برای انجام کارهای کلاسی، میزان آشنایی با کاربردهای برنامه­های کامپیوتری (ارسال ایمیل به دیگران و..)، میزان تمایل دانش‌آموزان به کامپیوتر مورد توجه و سنجش قرار گیرد. مطالعۀ مایک ساویج [67] و همکارانش (2005) با عنوان «سرمایۀ فرهنگی در انگلستان» سه محور اساسی سرمایۀ فرهنگی را معرفی کردند. محور اول بر پایۀ تقسیم­بندی طبقۀ اجتماعی و تحصیلات، محور دوم پیرامون گروه سنی و محور سوم پیرامون تفاوت­های جنسی شکل می­گیرد.

دستۀ سوم از پژوهش­ها نیز با رویکرد انتقادی به نظریۀ سرمایۀ فرهنگی روی آورده است. در این دسته گروهی قرار دارند که به تعریف بوردیو از سرمایۀ فرهنگی انتقاد دارند، به این معنا که سرمایۀ فرهنگی در پژوهش­های پس از بوردیو محدود به مشارکت فرهنگی نخبگان و فهم آنها می­شود (دی گراف و همکاران، 2000). گروه دیگر تأثیر سرمایۀ فرهنگی در بازتولید نظام آموزشی را آنچنان که بوردیو با شواهد تجربی برای جامعۀ فرانسه اثبات کرده است مورد سؤال قرار می­دهند. برای مثال، به لحاظ تجربی، مدل بازتولید سرمایۀ فرهنگی در خانواده و مدرسه مورد هجوم انتقادهای پروژۀ تحرک اجتماعی آکسفورد قرار گرفته است. نتایج آن پژوهش در کتاب خاستگاه و مقصدها: خانواده، طبقه و آموزش و پرورش در بریتانیای مدرن[68]چاپ شده است. مؤلفان این اثر نظریۀ بوردیو را به چالش می­کشند و نقش سرمایۀ فرهنگی را در موفقیت تحصیلی محدود به دوره­ای خاص می­دانند (حسن پور، 1389: 64).

چنانچه اشاره شد مفهوم سرمایۀ فرهنگی در پژوهش­های خارجی، فرایند مفهوم­سازی متفاوتی را پشت سر نهاده است؛ به این معنا می­توان ادعا کرد که در پژوهش­های خارجی (جز معدودی از پژوهش­ها) این مفهوم در هر دوره­ای با توجه به مقتضای زمانی و مکانی هر جامعه، توسط محققان مورد بازنگری واقع شده است. در حالی که در پژوهش­های داخلی، همان­طور که در جدول 3 نشان داده شده مفهوم سرمایۀ فرهنگی در قالبی مشابه با بوردیو به کار برده شده و عملیاتی شده است و در هرکدام از این پژوهش­ها مفهوم سرمایۀ فرهنگی به طور یکسان و بدون بازنگری مورد استفاده قرار گرفته است و می­توان آن را به صورت الگوی استاندارد شدۀ سنتی در همۀ پژوهش­های داخلی مشاهده کرد. در واقع، می‌توان گفت مفهوم­سازی­ای که بوردیو از مفهوم ‌سرمایۀ ‌فرهنگی ارائه داده است شاخص­ها و سنجه­هایی بوده است که با شرایط آن زمان جامعۀ فرانسه متناسب بوده است، در حالی که، باتوجه به شرایط فرهنگی و ملی جامعه ما نمی‏توان با این استاندارد حرکت کرد و آن را به سان الگویی یکسان و دست نخورده برای همه پژوهش­ها به کار برد. به نظر شاید مناسب باشد که مفهوم سرمایۀ ‌فرهنگی به صورت پروسه­ای تاریخی نگاه کرد، زیرا در موقعیت زمانی بوردیو یعنی فرانسه ملاک سرمایۀ ‌فرهنگی مشارکت در فعالیت­های فرهنگی والا بود، اما در جامعۀ ما و در موقعیت اجتماعی زمانی که ما هستیم صرفاً مشارکت در فعالیت­های روشنفکرانه آنهم به سبک فعالیت­های فرهنگی که بوردیو به آن اشاره می­کند نمی­تواند باشد. در واقع، همانند سولیوان (2007) می­توان گفت که در پژوهش­های تجربی و نظری معرفت فرهنگی مورد غفلت و بی­توجهی واقع شده است. این معرفت فرهنگی یک دسته اطلاعاتی هستند که از هر فردی انتظار می­رود از آنها برخوردار باشد و معمولاً از یک کشور به کشور دیگر فرق می­کند. به گفتۀ ساروخانی (1380: 76-175) اگر فرهنگ را شامل تمام دستاوردهای جامعه یا گروه نظیر زبان، هنر، صنعت، حقوق، دانش، دین، اخلاق، سنت­ها و حتی ابزار مادی بدانیم و همچنین آن را قابل انتقال از جامعه به جامعه دیگر و از نسلی به نسل دیگر بگیریم، در آن صورت ضرورت توجه به شرایط بومی، مذهبی و فرهنگ ایرانی در سنجش مفهوم سرمایۀ فرهنگی آشکار می­شود. در کشور ما مردمانی با قومیت­های مختلف و فرهنگ غنی در زمینۀ هنرهای محلی، ادبیات، مراسم ملی-مذهبی زندگی می‌کنند به یک معنا کشور ما شاهد پدیده چند فرهنگی است. پس باید این تنوع فرهنگی در ساخت مفهوم سرمایۀ فرهنگی مد‌ نظر قرار داد.

همان­طور که ذکر شد، در پژوهش­های تجربی خارجی متأخر پژوهش­های کیفی انجام شده است که به نوعی به بررسی مفهوم سرمایۀ ‌فرهنگی پرداخته­اند، اما پژوهش­های کیفی داخلی انجام شده در این زمینه بسیار محدودند و نوعی خلأ مشاهدات مردم­نگارانه را در آن می­توان دید، به نوعی در پژوهش­های داخلی، تنها منادی (1386) به نوعی این اصل را رعایت کرد و سه نوع سرمایۀ فرهنگی مدرن، سنتی و ترکیبی را ارائه داده است. با توجه به اینکه ما در عصر ارتباطات و تکنولوژی قرار داریم بهتر است برخی فناوری­های دیجیتالی از قبیل شبکه­های اجتماعی در سنجش سرمایۀ ‌فرهنگی مورد توجه قرار داد، زیرا در شبکه‌های اجتماعی محلی هستند که افراد می­توانند به فعالیت­های فرهنگی بپردازند و یا حتی اطلاعات فرهنگی خود را ارتقاء بخشند. بطور خلاصه می­توان گفت ازیک سو پیش از ارائه و استفاده از شاخص­های سرمایه فرهنگی در پژوهش­های گذشته با پژوهش­های کیفی و مردم­نگارانه ابتدا به شناختی از شرایط جامعه دست یافت و حتی می­توان در قالب این بررسی‌شاخص‌های جدیدتری برای سرمایۀ فرهنگی در ایران ساخت که در پژوهش­ها مورد غفلت قرار گرفته است، و از سوی دیگر، بعد جهانی و به روز بودن این مفهوم از قبیل استفاده تکنولوژی و شبکه­های اجتماعی نباید مورد غفلت واقع شود.

 

منابع

  • آزاده، منصوره اعظم (1378)، ناسازگاری پایگاهی، پایان­نامه دکتری، دانشگاه تربیت مدرس.
  • بوردیو، پیر (1380)، نظریۀ کنش: دلایل عملی و انتخاب عقلانی، ترجمۀ مرتضی مردیها، تهران: نقش و نگار.
  • جانعلیزاده چوب بستی، حیدر؛ خوش­فر، غلامرضا و سپهر، مهدی (1389)، «در جستجوی سنجش سرمایۀ فرهنگی»، فصلنامه مطالعات فرهنگی و رسانه، شماره 20: 217-238.
  • حسن پور، محمد محسن (1389)، «کاربرد مفهوم سرمایه فرهنگی در گستره تحقیقات تجربی با تأکید بر جامعه­شناسی آموزش و پرورش»، نامه فرهنگ و ارتباطات،شماره: 3: 55-84.
  • خدایی، ابراهیم (1388)، «بررسی رابطۀ سرمایۀ اقتصادی و فرهنگی والدین دانش­آموز با احتمال قبولی آنها در آزمون سراسری سال 1385 » فصلنامه انجمن آمزش عالی ایران، شماره4: 65-84.
  • ساروخانی، باقر(1380)، در آمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی، ج1 و 2، تهران: انتشارات کیهان.
  • شارع پور، محمود؛ خوش فر، غلامرضا (1381)، «رابطۀ سرمایۀ فرهنگی با هویت جوانان: مطالعۀ موردی شهر تهران» نامه علوم اجتماعی، شماره 20: 133-147.
  • غفاری، غلامرضا (1387)، «سازه سرمایه فرهنگی و منابع مولد آن» رشد علوم اجتماعی، دوره 12، شماره 2: 12-21.
  • منادی، مرتضی (1386)، «سرمایۀ فرهنگی و فضای فرهنگی خانواده­ها»، فصلنامه خانواده و پژوهش، شماره 1:15-35.
  • نوغانی، محسن (1381)، تحلیل جامعه­شناختی موفقیت تحصیلی در ورود به آموزش عالی (مورد استان خراسان)، رسالۀ دکتری، دانشگاه تربیت مدرس.
  • نوربخش، مرتضی (1387)، نقش سرمایۀ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی خانواده در موفقیت تحصیلی افراد، پایانامه دکتری، دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
  • Aschaffenburg, k., & Maas, Ineke (1997), “Cultural and Educational Careers: The Dynamic of Social Reproduction’, American Sociological Review, 62: 573-587.
  • Barone, Carlo (2006), “Cultural Capital, Ambition and the Explanation of Inequalities in Learning Outcomes: A Comparative Analysis’, Sociology, 40, 1039-1058.
  • Blackledge, Adrian (2001), “Thewrong sort of capital? Bangladeshi women and their children's schooling in Birmingham, U.K”, International Journal of Bilingualism, 5: 345-369.
  • Blasko‚ Z (2003), “Reproduction or cultural mobility”, Review of Sociology, 9: 5-26.
  • Bourdieu, P. (1977), "Cultural Reproduction and Social Reproduction", InPower and Ideology in Education, Edited by Kaarabel, J and Halsey, A. H., 487-511. New York: Oxford University Press.
  • Bourdieu, Pierre,& Passeron, Jean Claude )1977 ), Reproduction in Education, Society and culture, London: Sage.
  • Bourdieu, P. (1997), "The Forms of Capital", In Education: Culture, Economy, and Society, edited by Halsey et al. Oxford: Oxford University Press.
  • Bourdieu, P. and Boltanski, L. (1981), “The Education System and the Economy: Titles and Jobs”, In Lemert,C; ed, Rupture and Renewal Science 1968, CUP, New York.
  • Carter, Prudence L. (2003), “Black Cultural Capital, Status Positioning, and Schooling Conflicts For Low–Incom African American Youth”, Social Problems, Vol.50 (1): 136-155.
  • Cheadle, Jacob E. (2008), “Educational Investment, Family Context, and Children's Math and Reading Growth from Kindergarten Through the Third Grade”, Sociology of Education, 81: 1-31.
  • DiMaggio, Paul. (1982), “Cultural Capital and Success: The Impact of Status Culture Participation on the Grades of U.S. High School”, American Sociological Review, Vol.47 (2):189-201.
  • DiMaggio, Paul & Mohr, John. (1985), “Cultural Capital, Educational Attainment, and Marital Selection”, American Journal of Sociology.Vol. 90 (6): 1231-1261.
  • Dumais, Susan A. (2002), “Cultural Capital, Gender, and School Success: The Role of Habitu”,  Sociology of education, Vol. 75 (1): 44-68.
  • Dumais, Susan A. (2006), “Early childhood cultural capital, parental habitus, and teachers perceptions”, Poetics, 34: 83-107.
  • Dumis, Susan.A & Ward, Aaryan (2010), “Cultural Capital and First–generation College Success”, Poetics,38: 245-265.
  • Sullivan, Alice. (2001), “Cultural Capital and Educational Attain”, Sociolog:, 893-912.
  • De Graaf, Paul M. (1986), “The Impact of Financial and Cultural Resources on Educational Attainment in the Netherlands”, Sociology of Education, Vol. 5 (4): ‌237-246, Sociolog: 893-912.
  • De Graaf, Nan Dirk; de Graaf, Paul M & Kraaykamp, Gerbert (2000), “Parental Cultural Capital and Educational Attainment in the Netherlands: A Refinement of the Cultural Capital Perspective”, Sociology of Education, 73: 92-111.
  • Eitle, Tamela McNulty., &Eitle, David J. (2002), “Race, Cultural Capital, and the Educational Effects of Participation in Sports”, Sociology of Education, Vol. 75 (2): 123-146.
  • Evans, M.D.R; Kelley, Jonathan; Sikora, Joanna & Treiman, Donald J (2010), “Family scholarly culture and educational success: Books and schooling in 27 nations”,Research in Social Stratification and Mobility, 28: 171–197.
  • Farkas, George; Grobe, Robert P; Sheehan, Daniel & Shuan, Yuan (1990), “Cultural Resources and School Success: Gender, Ethnicity, and Poverty Groups within an Urban School District”, American Sociological Review, 55: 127-42.
  • Gaddis, Ms. Micheal (2013), “The influence of Habitus in Relationship Between Cultural Capital and Academic Achievement”, Social Science Research, 42: 1-1.
  • Gao, Lan (2011), Impacts of Cultural Capital on Student College Choice Process in Chin, United States of America: Lexington Books.
  • Gorge, Werner (2004), “Cultural Capital and Social Inequality in The Life Course”, European Sociological Review, Volume 20 (4): 333-344.
  • Jæger, Mads Meier (2009), “Equal access but unequal outcomes: cultural capital and educational choice in a meritocratic society”, Social Forces, 87 (4): 1943–1972.
  • Katsillis, John & Rubinson, Richard (1990), “Cultural Capital, Student Achievement, and Educational Reproduction: The Case of Greece”, American Sociological Review, Vol. 55 (2): 270-279.
  • Kalmijn, Matthijs & Kraaykamp, Gerbert (1990), “Race, Cultural Capital, and Schooling: An Analysis of Trends in the United States”,  Sociology of Education, Vol. 69 (1): 22-34.
  • Kim, Seoyong & Kim, Hyesum (2009), “Does Cultural Capital Matter?: Cultural Divide and Quality of Life”, Soc Indic Res, 93: 295–313.
  • Lamb, S. (1989), “Cultural consumption and the educational plans of Australian secondary school students”, Sociology of Education, 62: 95-108.
  • Lareau, Annette & Horvat, Erin MacNamar (1999), “Moments of Social Inclusion and Exclusion Race, Class, and Cultural Capital in Family-School Relationships”, Sociology of Education, Vol.72 (1): 37-53.
  • Lareau, A.,& Weininger, E. B. (2003), “Cultural Capital in Education Research: a Critical Assessment”, Theory and Society, 32: 567–606.
  • Meier Jæger, Mades. (2007), “Does Cultural Capital Really Affect Academic Achievement? New Evidence from Combined Sibling and Panel Data”,Sociology of Education, 84: 281-298.
  • Mohar, John. & Dimaggio, Paul (1985), “The Intergenerational Transmission of Cultural Capital”,  Research in Social Stratification and Mobility, Volume 14: 167-199.
  • Meier Jaeger, Mads & Holm Anders. (2007), “Does Parents’ Economic, Cultural, and Social capital Explain the Social Class Effect on Educational Attainment in the Scandinavian Mobility Regime?”, Social Science Research, 36: 719-744.
  • Meier Jæger, Mades. (2011), “Does Cultural Capital Really Affect Academic Achievement? New Evidence from Combined Sibling and Panel Data”,Sociology of Education, 84: 281-298.
  • Paino, Maria & Renzulli, Linda A. (2012), “Digital Dimension of Cultural Capital: The (In) Visible Advantages for Students Who Exhibit Computer Skills”, Sociology of Education: 1-15.
  • Prieur, Annick. & Savage, Mike (2011), “cultural capital theory: A discussion basedon studies in Denmark and in Britain”, Poetics, 39: 566-580.
  • Reay, D. (1998), Class work: mothers' involvement in their children's primary schooling, London: University College Press.
  • Robins, Robert V., &Garnier,  Aaurice A. (1985), “Class Reproduction among Men and Women in France: Reproduction Theory on Its Home Ground”, American Journal of Sociology, Vol. 91, No. 2: 250-280.
  • Roscigno, Vincent J & Ainsworth-Darnell, James W. (1999), “Race, Cultural Capital, and Educational Resources: Persistent Inequalities and Achievement Returns”, Sociology of Education, Vol. 72 (3): 158-178.
  • Savage,M., Gayo-Cal,M, & Ward, A. (2005), Cultural Capital in uhe UK: a Preliminary Report Using Correspondence Analysis, University of Manchester: Centre for Research on Socio-Cultural Change.
  • Sook Lee, Jung. & Bowen, Natasha. K. (2006), “Parent Involvement, Cultural Capital, and the Achievement Gap among Elementary School Children Author”, American Educational Research Journal, Vol. 43, No. 2: 193-218.
  • Sullivan, Allice (2001), “Cultural Capital and Educational Attainment”, Sociology: 893-912.
  • Sullivan, A. (2002), “Bourdieu and Education: How Useful is Bourdieu’s Theory for Researchers?”, Netherlands Journal of Social Sciences, 38 (2): 144–66.
  • Sullivan, A. (2007), “Cultural Capital, Cultural Knowledge and Ability”, Social Research Online, dio: 10.5153/sro,1596, WWW.socresonline.Org.uk/12/6/1.html.
  • Tramonte, Lucia.&Willms, J. Douglas (2010), “Cultural Capital and Its Effects on Education Outcomes”, Economics of Education Review, 29: 200-213.
  • Tondeur, Jo; Sinnaeve, Llse; Houtte, Van Mieke & Braak, Van Johan (2010), “ICT as Cultural Capital: The Relationship Between Socio-Economic Status and The Computer-Use Profile of Young People”, New media and Society; 1-18.
  • van de Werfhorst, Herman., &Hofstede, Saskia (2007), “Cultural Capital or Relative Risk Aversion? Two Mechanisms for Educational Inequality Compared”, The British journal of Sociology, Volume 53 (3): 391-415.
  • Vryonides, M. (2007), “Social and cultural capital in educational research: Issues of operationalisation and measurement”, British Educational Research Journal, 33 (6): 867–885.
  • Wu, Yuxiao (2008), “Cultural Capital, the State, and Educational Inequality in China, 1949–19”, Sociological Perspectives, Vol, 51 (1): 201-227.
  • Yamamoto, Yoko& Brinton, Mary C. (2010), “Cultural Capital in East Asian Educational Systems: The Case of Japan”, Sociology of Education, 83 (1): 67-83.
  • Zimdars, Anna., Sullivan, Alice., & Heath, Anthony(2009), “Elite Higher Education Admissions in the Arts and Sciences: Is Cultural Capital the Key?”, Sociology, 43: 648-666.


[1] استادیار گروه جامعه­شناسی، دانشگاه تربیت مدرس: rezaeim@modares.ac.ir

[2] کارشناس ارشد جامعه­شناسی دانشگاه تربیت مدرس 

 

[3] Pierre Bourdieu

[4] Gao

[5] Social Network

[6] Meier Jaeger, & Holm

[7] Knowledge

[8] Know-how

[9] Learning lab

[10] Aschaffen burg & Maas.

[11] Kalmijn&Kraaykamp

[12] Embodied

[13] Long - lasting

[14] Tastes

[15] Attitudes

[16] Cultivation

[17] Objectified

[18] Institutionalized

[19] Cultural competency

[20] Legitimate Culture

[21] Prieur

[22] Savage

[23] Dimaggio

[24] Cultural Mobility

[25] Consistency of Social Status

[26] Diffuse Status Groups

[27] Inconsistent Statuses           

[28] BlaSko

[29] Lareau, A.,&Weininger

[30] Robins, &Garnier

[31] McDonough

[32] Mohar, &Dimaggio

[33] De Graaf

[34] Katsillis and Rubinson

[35] Farkas, Grobe, Sheehan &Shuan

[36] Roscigno and Ainsworth-Darnell.

[37] Lareau, &Horvat

[38] De Graaf, de Graaf, &Kraaykamp

[39] Sullivan

[40] Dumais

[41] TamelaMcNultyEitle. &Eitle,  David J

[42] Gorge

[43] Sook Lee & Bowen

[44] Barone

[45] van de Werfhorst&Hofstede.

[46] Wu

[47] Cheadle

[48] Zimdars, Sullivan & Heath.

[49] S. Kim& H. Kim

[50] Jaeger

[51] Tondeur, Houtte&Braak

[52] Evans, Kelley, Sikora ,&Treiman.

[53] Scholarly Culture

[54] Tramonte&Willms

[55] Yamamoto & Brinton

[56] Dumais& Ward

[57] Bennett, Lutz, &Jayaram

[58] Painoand &Renzulli

[59] Gaddis

[60] Reay

[61] Carter

[62] Blackledge

[63] Larea.,&Weininger

[64] Cheung and Andersen

[65] Occupational ambitions

[66] گدیز مانند سالیوان به نقش عادت­واره در رابطه میان سرمایه فرهنگی و موفقیت تحصیلی توجه می­کند.

[67] Savage

[68] Origins and Destinations: Family, Class and Education in Modern Britain

  • آزاده، منصوره اعظم (1378)، ناسازگاری پایگاهی، پایان­نامه دکتری، دانشگاه تربیت مدرس.
  • بوردیو، پیر (1380)، نظریۀ کنش: دلایل عملی و انتخاب عقلانی، ترجمۀ مرتضی مردیها، تهران: نقش و نگار.
  • جانعلیزاده چوب بستی، حیدر؛ خوش­فر، غلامرضا و سپهر، مهدی (1389)، «در جستجوی سنجش سرمایۀ فرهنگی»، فصلنامه مطالعات فرهنگی و رسانه، شماره 20: 217-238.
  • حسن پور، محمد محسن (1389)، «کاربرد مفهوم سرمایه فرهنگی در گستره تحقیقات تجربی با تأکید بر جامعه­شناسی آموزش و پرورش»، نامه فرهنگ و ارتباطات،شماره: 3: 55-84.
  • خدایی، ابراهیم (1388)، «بررسی رابطۀ سرمایۀ اقتصادی و فرهنگی والدین دانش­آموز با احتمال قبولی آنها در آزمون سراسری سال 1385 » فصلنامه انجمن آمزش عالی ایران، شماره4: 65-84.
  • ساروخانی، باقر(1380)، در آمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی، ج1 و 2، تهران: انتشارات کیهان.
  • شارع پور، محمود؛ خوش فر، غلامرضا (1381)، «رابطۀ سرمایۀ فرهنگی با هویت جوانان: مطالعۀ موردی شهر تهران» نامه علوم اجتماعی، شماره 20: 133-147.
  • غفاری، غلامرضا (1387)، «سازه سرمایه فرهنگی و منابع مولد آن» رشد علوم اجتماعی، دوره 12، شماره 2: 12-21.
  • منادی، مرتضی (1386)، «سرمایۀ فرهنگی و فضای فرهنگی خانواده­ها»، فصلنامه خانواده و پژوهش، شماره 1:15-35.
  • نوغانی، محسن (1381)، تحلیل جامعه­شناختی موفقیت تحصیلی در ورود به آموزش عالی (مورد استان خراسان)، رسالۀ دکتری، دانشگاه تربیت مدرس.
  • نوربخش، مرتضی (1387)، نقش سرمایۀ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی خانواده در موفقیت تحصیلی افراد، پایانامه دکتری، دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
  • Aschaffenburg, k., & Maas, Ineke (1997), “Cultural and Educational Careers: The Dynamic of Social Reproduction’, American Sociological Review, 62: 573-587.
  • Barone, Carlo (2006), “Cultural Capital, Ambition and the Explanation of Inequalities in Learning Outcomes: A Comparative Analysis’, Sociology, 40, 1039-1058.
  • Blackledge, Adrian (2001), “Thewrong sort of capital? Bangladeshi women and their children's schooling in Birmingham, U.K”, International Journal of Bilingualism, 5: 345-369.
  • Blasko‚ Z (2003), “Reproduction or cultural mobility”, Review of Sociology, 9: 5-26.
  • Bourdieu, P. (1977), "Cultural Reproduction and Social Reproduction", InPower and Ideology in Education, Edited by Kaarabel, J and Halsey, A. H., 487-511. New York: Oxford University Press.
  • Bourdieu, Pierre,& Passeron, Jean Claude )1977 ), Reproduction in Education, Society and culture, London: Sage.
  • Bourdieu, P. (1997), "The Forms of Capital", In Education: Culture, Economy, and Society, edited by Halsey et al. Oxford: Oxford University Press.
  • Bourdieu, P. and Boltanski, L. (1981), “The Education System and the Economy: Titles and Jobs”, In Lemert,C; ed, Rupture and Renewal Science 1968, CUP, New York.
  • Carter, Prudence L. (2003), “Black Cultural Capital, Status Positioning, and Schooling Conflicts For Low–Incom African American Youth”, Social Problems, Vol.50 (1): 136-155.
  • Cheadle, Jacob E. (2008), “Educational Investment, Family Context, and Children's Math and Reading Growth from Kindergarten Through the Third Grade”, Sociology of Education, 81: 1-31.
  • DiMaggio, Paul. (1982), “Cultural Capital and Success: The Impact of Status Culture Participation on the Grades of U.S. High School”, American Sociological Review, Vol.47 (2):189-201.
  • DiMaggio, Paul & Mohr, John. (1985), “Cultural Capital, Educational Attainment, and Marital Selection”, American Journal of Sociology.Vol. 90 (6): 1231-1261.
  • Dumais, Susan A. (2002), “Cultural Capital, Gender, and School Success: The Role of Habitu”,  Sociology of education, Vol. 75 (1): 44-68.
  • Dumais, Susan A. (2006), “Early childhood cultural capital, parental habitus, and teachers perceptions”, Poetics, 34: 83-107.
  • Dumis, Susan.A & Ward, Aaryan (2010), “Cultural Capital and First–generation College Success”, Poetics,38: 245-265.
  • Sullivan, Alice. (2001), “Cultural Capital and Educational Attain”, Sociolog:, 893-912.
  • De Graaf, Paul M. (1986), “The Impact of Financial and Cultural Resources on Educational Attainment in the Netherlands”, Sociology of Education, Vol. 5 (4): ‌237-246, Sociolog: 893-912.
  • De Graaf, Nan Dirk; de Graaf, Paul M & Kraaykamp, Gerbert (2000), “Parental Cultural Capital and Educational Attainment in the Netherlands: A Refinement of the Cultural Capital Perspective”, Sociology of Education, 73: 92-111.
  • Eitle, Tamela McNulty., &Eitle, David J. (2002), “Race, Cultural Capital, and the Educational Effects of Participation in Sports”, Sociology of Education, Vol. 75 (2): 123-146.
  • Evans, M.D.R; Kelley, Jonathan; Sikora, Joanna & Treiman, Donald J (2010), “Family scholarly culture and educational success: Books and schooling in 27 nations”,Research in Social Stratification and Mobility, 28: 171–197.
  • Farkas, George; Grobe, Robert P; Sheehan, Daniel & Shuan, Yuan (1990), “Cultural Resources and School Success: Gender, Ethnicity, and Poverty Groups within an Urban School District”, American Sociological Review, 55: 127-42.
  • Gaddis, Ms. Micheal (2013), “The influence of Habitus in Relationship Between Cultural Capital and Academic Achievement”, Social Science Research, 42: 1-1.
  • Gao, Lan (2011), Impacts of Cultural Capital on Student College Choice Process in Chin, United States of America: Lexington Books.
  • Gorge, Werner (2004), “Cultural Capital and Social Inequality in The Life Course”, European Sociological Review, Volume 20 (4): 333-344.
  • Jæger, Mads Meier (2009), “Equal access but unequal outcomes: cultural capital and educational choice in a meritocratic society”, Social Forces, 87 (4): 1943–1972.
  • Katsillis, John & Rubinson, Richard (1990), “Cultural Capital, Student Achievement, and Educational Reproduction: The Case of Greece”, American Sociological Review, Vol. 55 (2): 270-279.
  • Kalmijn, Matthijs & Kraaykamp, Gerbert (1990), “Race, Cultural Capital, and Schooling: An Analysis of Trends in the United States”,  Sociology of Education, Vol. 69 (1): 22-34.
  • Kim, Seoyong & Kim, Hyesum (2009), “Does Cultural Capital Matter?: Cultural Divide and Quality of Life”, Soc Indic Res, 93: 295–313.
  • Lamb, S. (1989), “Cultural consumption and the educational plans of Australian secondary school students”, Sociology of Education, 62: 95-108.
  • Lareau, Annette & Horvat, Erin MacNamar (1999), “Moments of Social Inclusion and Exclusion Race, Class, and Cultural Capital in Family-School Relationships”, Sociology of Education, Vol.72 (1): 37-53.
  • Lareau, A.,& Weininger, E. B. (2003), “Cultural Capital in Education Research: a Critical Assessment”, Theory and Society, 32: 567–606.
  • Meier Jæger, Mades. (2007), “Does Cultural Capital Really Affect Academic Achievement? New Evidence from Combined Sibling and Panel Data”,Sociology of Education, 84: 281-298.
  • Mohar, John. & Dimaggio, Paul (1985), “The Intergenerational Transmission of Cultural Capital”,  Research in Social Stratification and Mobility, Volume 14: 167-199.
  • Meier Jaeger, Mads & Holm Anders. (2007), “Does Parents’ Economic, Cultural, and Social capital Explain the Social Class Effect on Educational Attainment in the Scandinavian Mobility Regime?”, Social Science Research, 36: 719-744.
  • Meier Jæger, Mades. (2011), “Does Cultural Capital Really Affect Academic Achievement? New Evidence from Combined Sibling and Panel Data”,Sociology of Education, 84: 281-298.
  • Paino, Maria & Renzulli, Linda A. (2012), “Digital Dimension of Cultural Capital: The (In) Visible Advantages for Students Who Exhibit Computer Skills”, Sociology of Education: 1-15.
  • Prieur, Annick. & Savage, Mike (2011), “cultural capital theory: A discussion basedon studies in Denmark and in Britain”, Poetics, 39: 566-580.
  • Reay, D. (1998), Class work: mothers' involvement in their children's primary schooling, London: University College Press.
  • Robins, Robert V., &Garnier,  Aaurice A. (1985), “Class Reproduction among Men and Women in France: Reproduction Theory on Its Home Ground”, American Journal of Sociology, Vol. 91, No. 2: 250-280.
  • Roscigno, Vincent J & Ainsworth-Darnell, James W. (1999), “Race, Cultural Capital, and Educational Resources: Persistent Inequalities and Achievement Returns”, Sociology of Education, Vol. 72 (3): 158-178.
  • Savage,M., Gayo-Cal,M, & Ward, A. (2005), Cultural Capital in uhe UK: a Preliminary Report Using Correspondence Analysis, University of Manchester: Centre for Research on Socio-Cultural Change.
  • Sook Lee, Jung. & Bowen, Natasha. K. (2006), “Parent Involvement, Cultural Capital, and the Achievement Gap among Elementary School Children Author”, American Educational Research Journal, Vol. 43, No. 2: 193-218.
  • Sullivan, Allice (2001), “Cultural Capital and Educational Attainment”, Sociology: 893-912.
  • Sullivan, A. (2002), “Bourdieu and Education: How Useful is Bourdieu’s Theory for Researchers?”, Netherlands Journal of Social Sciences, 38 (2): 144–66.
  • Sullivan, A. (2007), “Cultural Capital, Cultural Knowledge and Ability”, Social Research Online, dio: 10.5153/sro,1596, WWW.socresonline.Org.uk/12/6/1.html.
  • Tramonte, Lucia.&Willms, J. Douglas (2010), “Cultural Capital and Its Effects on Education Outcomes”, Economics of Education Review, 29: 200-213.
  • Tondeur, Jo; Sinnaeve, Llse; Houtte, Van Mieke & Braak, Van Johan (2010), “ICT as Cultural Capital: The Relationship Between Socio-Economic Status and The Computer-Use Profile of Young People”, New media and Society; 1-18.
  • van de Werfhorst, Herman., &Hofstede, Saskia (2007), “Cultural Capital or Relative Risk Aversion? Two Mechanisms for Educational Inequality Compared”, The British journal of Sociology, Volume 53 (3): 391-415.
  • Vryonides, M. (2007), “Social and cultural capital in educational research: Issues of operationalisation and measurement”, British Educational Research Journal, 33 (6): 867–885.
  • Wu, Yuxiao (2008), “Cultural Capital, the State, and Educational Inequality in China, 1949–19”, Sociological Perspectives, Vol, 51 (1): 201-227.
  • Yamamoto, Yoko& Brinton, Mary C. (2010), “Cultural Capital in East Asian Educational Systems: The Case of Japan”, Sociology of Education, 83 (1): 67-83.
  • Zimdars, Anna., Sullivan, Alice., & Heath, Anthony(2009), “Elite Higher Education Admissions in the Arts and Sciences: Is Cultural Capital the Key?”, Sociology, 43: 648-666.