Analysis of social, economic and environmental Persian gas refinery industry in rural areas (Case Study: Rural Areas of Mohr city of Fars province)

Document Type : Research Article

Authors

Abstract

Most research on the effect of rural industry has measured two main features: a) an oriented. B) Economic impacts (jobs and income. The research method has been qualitative which has studied the effects of the large gas refinery industry on the economy of rural areas and in other dimensions (social and environmental) follow villagers from their perspective is. Results show that industrial development and technological progress of the Persian gas refinery establishment has controversial effects on Village of Khozy near of the city of Mohr in Fars Province. On the one hand, to create jobs and sustainable incomes and providing infrastructure facilities, opportunities and capacities has provided many villagers, in the other hand social and environmental consequences of development that led to his injury - have caused different social harms.

Keywords


تحلیل اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطیِ صنعت پالایشگاه گاز پارسیان بر نواحی روستایی

(مورد مطالعه: نواحی روستایی شهرستان مُهر در استان فارس)

محمد توکل[1]

حمزه نوذری[2]

تاریخ دریافت: 16/10/91      تاریخ پذیرش: 8/12/91

چکیده

اغلب تحقیقات دربارۀ بررسی اثرات صنعت بر مناطق روستایی دو ویژگی عمده دارند: الف) کمی­گرا هستند. ب) بیشتر اثرات اقتصادی (اشتغال و درآمد) را سنجیده­اند. این پژوهش با روش کیفی، اثرات و پیامد­های صنعت بزرگ پالایشگاه گاز را بر مناطق روستایی هم در بعد اقتصادی و هم در سایر ابعاد (اجتماعی و زیست محیطی) از منظر خود روستاییان دنبال کرده­­است. با توجه به یافته­ها توسعۀ صنعتی و پیشرفت­های تکنولوژی ناشی از راه­انداری پالایشگاه گاز پارسیان در دهستان خوزی از توابع شهرستان مُهر، پیامدهای متناقضی به دنبال داشته­است. از طرفی، با ایجاد اشتغال و درآمدهای پایدار و امکانات زیربنایی فرصت­ها و ظرفیت­های زیادی برای روستاییان فراهم­ و از طرف دیگر، تبعات اجتماعی و زیست محیطی فراوانی ایجاد کرده  که  منجر به بروز آسیب­های اجتماعی مختلفی شده­است.

کلمات کلیدی: صنعت، پالایشگاه گاز، روستا، پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی.

 

 


مقدمه

طی دهه­های گذشته میان کشورهای درحال توسعه، صنعتی شدن رویکرد غالب توسعه بوده و جایگاه مهمی داشته ­است. به عبارت دیگر توسعه هدفی تلقی می­شود که در کشورهای در حال توسعه مورد اقبال بوده و برای دست­یابی به آن از راه­کارها و الگوهای نظری و تجربی متعددی بهره گرفته­است. در این میان صنعت و تولید جایگاه ویژه­ای دارد. مفهوم صنعتی شدن در ادبیات اقتصادی، کلید توسعۀ سریع اقتصادی تلقی شده که از طریق آن می­توان به آینده­ای بهتر با امکانات تولیدی،‌افزایش فرصت­های اشتغال،‌درآمدهای بهتر و در نهایت رفاه دست یافت. گسترش فقر و نابرابری در میان روستاییان کشورهای درحال توسعه، عده­ای از محققان و پژوهشگران را بر آن داشته که نظریۀ صنعتی شدن مناطق روستایی را سنگ بنای استراتژی توسعه مورد بحث قرار دهند. سامال[3] معتقد است: نظریۀ صنعتی شدن مناطق روستایی کاتالیزوری است که در جهت ایجاد اشتغال پایدار و آخرین راه­کار برای حل مشکل فقر مناطق روستایی و بخشی بالقوه در جهت حل مشکل بی­کاری و عاملی تسکین دهنده برای مناطق روستایی محسوب می­شود(سامال، 1997: 57). بر این اساس صنعتی­سازی روستاها با تحول در اقتصاد روستایی از وضعیتی که جمعیت عموماً در تولید کشاورزی فعالیت می­کند به وضعیتی که در آن فعالیت غیر کشاورزی جایگاه مهمی دارد، شناخته می شود (هنان[4]، 1995: 42). به همین دلیل صنعتی شدن روستایی جایگاه مهمی در راهبری­ها و سیاست­های کشورهای درحال توسعه دارد( وانگ[5]، 2001: 5). استراتژیِ گسترش فعالیت­های صنعتی در نواحی روستایی از اواسط دهه 1970 در برنامه­های توسعۀ کشورهای جهان سوم گنجانده شد( رضوانی، 1383: 101). در ایران تاریخچۀ احداث نواحی صنعتی روستایی قدمت چندانی ندارد و سابقۀ آن به بعد از انقلاب اسلامی ایران برمی­گردد. به طور کلی سابقۀ احداث نواحی صنعتی در ایران به سال 1366 بر­می­گردد (دربان آستانه، 1383: 64). به طور کلی اکثر پژوهش­ها و تحقیقات انجام شده در زمنیۀ بررسی اثرات و پیامدهای صنعت بر روستا دارای سه ویژگی عمده هستند.

1-        اکثر پژوهش­ها در زمینۀ صنعت روستایی با دیدگاه اقتصادی انجام شده­است. بنابراین محققان تمرکز خود را در بررسی آثار صنایع روستایی، ‌بیشتر بر اشتغال و درآمد­زایی ناشی از ایجاد این صنایع کرده­اند.

2-        بیشتر محققین دربارۀ آثار استقرار صنایع کوچک و تبدیلی پژوهش انجام داده­اند و کمتر صنایع سنگین و غیر خود­جوش مورد توجه بوده است(غفاری و همکاران، 1390).

3-        اکثر پژوهش­ها با روش­های کمی و پیمایشی دنبال شده است. در حالی­که به نظر می‏رسد بررسی آثار صنایع نیازمند پژوهش عمیق و از زاویۀ نزدیک­تری است.

در این پژوهش به دنبال این هستیم که نخست: آثار و پیامدهای استقرار صنایع سنگین و دارای تکنولوژی پیشرفته همچون پالایشگاه گاز در نواحی روستایی را مورد مطالعه قرار دهیم. دوم: نتایج اقتصادی،‌اجتماعی و محیط زیستی این صنعت سنگین و غیر خود­جوش را بررسی کنیم و سوم: با رویکردی کیفی و با استفاده از تجربۀ زیسته و مصاحبه­های عمیق و کانونی پژوهش­مان را دنبال کنیم. سؤال اصلی پژوهش این است که: تأسیس پالایشگاه گازی پارسیان در مناطق روستایی‌شهرستان ‌مُهر چه اثرات اقتصادی، ‌اجتماعی و زیست محیطی بر این مناطق گذاشته است و روستاییان چگونه این اثرات را تجربه و معنا می­کنند؟

چارچوب نظری

 اهمیتِ صنعت و تکنولوژی در جوامع در حال توسعه، توانایی بالقوه آن برای دست­یابی به اهداف توسعه­ای تقریباً در همۀ جوامع، مورد بحث و توافق قرار گرفته است. استدلال غالب آن بود که برای تأمین نیازهای جمعیت رو به رشد کره زمین تنها راه ­حل افزایش تولید با استفاده از صنعت است (هانت، 1386: 25؛ اوانز ،1382: 258؛ توکل، 1390: 18). براین اساس، صنعت عاملی برای توسعه و ابزاری برای فائق آمدن بر توسعه نیافتگی و مسائل زیر ساختی در نظر گرفته شده­است. استدلال غالب در ارزیابی صنعتی شدن این است که تأسیس کارخانه منجر به بهبود وضعیت افراد شده و انسان­ها می­توانند امور خود را به انجام برسانند. اکثر محققان روستایی بر نقش انکار­ناپذیر صنعتی شدن در جهت رفع نیازهای اساسی در مناطق روستایی تأکید کرده­اند. میسرا (1985) معتقد است که صنعتی شدنِ مناطق روستایی وسیله­ای برای نیل به توسعۀ اقتصادی – اجتماعی مد نظر و ابزاری برای تأمین نیاز­های افراد جامعه است(میسرا، 1985: 3). مهم­ترین تأثیری که گسترش این صنایع در روستاها  بر جا می­گذارند شامل: افزایشِ اشتغال و به تبع آن بالا رفتن درآمدهای روستاییان‌، کاهش مهاجرت از روستا و ‌افزایش امکانات و تسهیلات زیربنایی است.

 بیشترین تأکید صاحب­نظران بر گسترش صنایع روستایی به رفع معضل بی­کاری و ایجاد فرصت­های اشتغال در نواحی روستایی است. به اعتقاد آنها ظرفیت محدود بخش کشاورزی در ایجاد اشتغال به دلیل محدودیت منابع تولید(آب،‌زمینِ حاصل­خیز و نهادهای تولید) و جایگزینی فزایندۀ ماشین­های کشاورزی به جای نیروی کار از سویی، و بالا بودن نیروی کار در مناطق روستایی به علت بالابودن زاد و ولد در این جوامع، از سوی دیگر، لزوم توجه سایر بخش­های اقتصاد را در مناطق روستایی الزامی می­­کند. صنایع روستایی از طریق جذب و به­ کارگیری نیروی کار مازاد بخش کشاورزی برای اکثریت خانواده­های روستایی منبع درآمد عمده­ای فراهم می­کند، بهبود سطح درآمد باعث توزیع عادلانه­تر آن می­شود(ازکیا، 1387: 361؛ طاهرخانی، 86:1379  و 1380؛ صادقی، 1380؛ افتخاری، 1381؛ سمینار استقرار صنعت در روستا، 1365؛ دربان آستانه، 1383: 43). بر همین اساس اهمیت صنعت در روستاها دو چندان شده­است. ریزوانل (1994) معتقد است استقرار صنعت در نواحی روستایی در کنار افزایش درآمد و ثبات درآمدی به کاهش تفاوت­های درآمدی بین شهرنشینان و روستاییان منجر شده است. «استقرار نواحی صنعتی در روستاها، موجی از ایجاد فرصت­های شغلی جدید و کاهش بی­کاری و در نتیجه افزایش میزان رضایت شغلی به وجود می­آید»(رضوانی و همکاران، 1389). گایدری نیز بر این اعتقاد است که اشتغال مهم­ترین پیامدی است که می­تواند مسائل دیگر مانند مهاجرت­های روستایی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و تمایل به ماندگاری در روستا را بالا ببرد(گایدری، 1997). علاوه بر این محققان روستایی بر اهمیت تأثیر گذاری صنعت بر کاهش مهاجرت تأکید کرده­اند. وثوقی معتقداست: کارخانه­های روستایی باعث جذب جمعیت روستایی و کشاورزی در خود و مانع مهاجرت آنان می­شود (وثوقی، 1382: 43-40). به طور کلی، تحقیقات انجام شده در زمینۀ صنعت به مناطق روستایی این فرضیه را که ورود صنعت به مناطق روستایی باعث کاهش مهاجرت­ها به شهر می­شود را تأیید می­کند(طاهرخانی، 1379: 86 و 1380؛ دربان آستانه، 1383: 43؛ صادقی، 1380؛ ‌سمینار استقرار صنعت در روستا، 1365). از طرفی یکی از محدودیت­های اصلی در کشورهای در حال توسعه به ویژه در مناطق روستایی آنها،‌فقدان تسهیلات زیربنایی مادی است. توسعۀ صنایع این تسهیلات را برای روستاها فراهم می­کند، یعنی به دلیل نیاز صنعت به تسهیلات زیربنایی در مرحلۀ آماده سازی، ‌روستاییان نیز از خدمات آن بهره­مند می­شوند.

همان­گونه که اشاره شد فرض اصلی در این تحقیق آن است که ظهور و ورود تکنولوژی­های پیچیده و صنایع بزرگ موجب بروز تغییرات در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می­شود. «بسیاری از رویکردهای نظری تغییرات حاصل از ورود تکنولوژی و صنعت پیشرفته را مثبت قلمداد کرده­اند و بر این اساس صنعت و تکنولوژی عامل توسعه و تغییر تلقی می­شود. یکی از مسائل مهم برای کشورهای جهان سوم در خصوص انتقال صنایع بزرگ و تکنولوژی­های پیچیده کنترل تبعات آن است تا اینکه به طرف مسیر مطلوب سوق پیدا کند. ورود صنعت و تکنولوژی در بسیاری از موارد نتایج اقتصادی مطلوبی داشته، اما در کنار آن پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی مخربی بر جامعه وارد کرده است. تغییرات زیست محیطی شدید ناشی از صنایع و تکنولوژی­ها اغلب خسارت­های غیر قابل جبرانی به همراه دارد(توکل، 1390: 152). دانمید اثرات و پیامدهای تکنولوژی و صنعت را در چهار بعد فنی، اقتصادی، اجتماعی-سیاسی و زیست محیطی در نظر گرفته است، به عبارت دیگر از نظر دانمید برای ارزیابی صنایع بزرگ و تکنولوژی­های پیشرفته بایدبه پیامد­­های آن در چهار حوزۀ بالاتوجه کرد. دانمید برای سنجش هر بعد شاخص­هایی در نظر گرفته است. وی برای بررسی پیامدهای صنعت از بعد فنی شاخص­هایی همچون زیر ساخت­های مادی و دانش فنی؛ برای بعد محیطی شاخص­هایی همچون میزان مصرف ذخایر، آزاد شدن مواد آلوده کننده در محیط و حفاظت از ذخایر؛ در بعد اقتصادی شاخص­هایی مانند اشتغال، درآمد، قابلیت استفاده و نگهداری لازم محلی و برای سنجش بعد اجتماعی – سیاسی از شاخص­هایی همچون تأثیرات اجتماعی و فرهنگی، سطح آگاهی، قابلیت پذیرش در نظر گرفته است(دانمید، 2002: 471-461). بر این اساس به نظر می­رسد برای مطالعۀ پیامدهای صنایع و تکنولوژی باید به اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آن هم­زمان توجه کرد.

هابسبام نیز به پیامدهای صنعت و تکنولوژی توجه کرده است. وی می­نویسد «آیا صنعت وضع مردم را بهتر کرده یا بدتر، تأثیر آن تا چه حد بوده است؟ دقیق­تر بگوییم ما از خود می­پرسیم ورود صنایع چه مقدار قدرت خرید کالا و خدمات و مانند آنها را که با پول خریداری می­شود به چند نفر از افراد داده­است؟ ما همچنین بر این باوریم که نیک­بختی هر فرد عبارت است از انباشتن چیزهایی نظیر کالاهای مصرفی در بیش­ترین مقدار برای بیشترین افراد. اما این فرض منطقی و پذیرفتنی نیست. وی معتقد است همۀ ماجرای صنعت این نیست بلکه صنعت و تکنولوژی دگرگونی­های بنیادینِ اجتماعی نیز ایجاد کرده است»(هابسبام، 1387: 89). باربیر معتقد است: اندیشۀ تضاد منافع اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در فرایند توسعه امر بدیهی است و این موضوع وجود دارد که توسعۀ اقتصادی با پیامدهای اجتماعی و محیطی منفی همراه است (رضوانی و  همکاران، 1389). بر این اساس چارچوب نظری مطالعه را می­توان به صورت زیر توضیح داد.

 

 

نمودار شماره 1: چارچوب نظری تحقیق

روش­شناسی

روش این تحقیق میدانی است. به کار­گیری این روش به محقق کمک می­کند تا نگرش و رفتارهای افراد مورد مطالعه را در زمینۀ طبیعی آنها بررسی کند. در تحقیق میدانی بیشتر از تکنیک مشاهده مستقیم و مصاحبه­های عمیق استفاده می­شود. این­ دو تکنیک در میدان مطالعه، اطلاعات زیادی را برای محقق فراهم می­کند و به ­این وسیله فهم عمیقی از موضوع مورد بررسی به دست می­آید. با توجه به اینکه تحقیق در دهستان خوزی از توابع شهرستان مُهر استان فارس انجام گرفته و محقق سال­ها در این دهستان زندگی کرده و هنوز به صورت مرتب و منظم در میدان تحقیق حضور دارد و تحولات قبل و بعد از پالایشگاه را از نزدیک دیده و لمس کرده، بنابراین از طرفی، تجربۀ زیسته و مشاهدات مستقیم محقق می­تواند در عمیق­تر شدن پژوهش مؤثر باشد و از طرفی دیگر، امکان مصاحبۀ عمیق با تعداد زیادی از روستاییان و مشاهدۀ اکثر مسائل فراهم می­شود.

نمونه­گیری و تکنیک­های جمع­آوری اطلاعات

در تحقیق میدانی هیچ الزامی برای نمونه­گیری وجود ندارد، زیرا محقق سعی دارد که هر چیزی را در میدان تحقیق مشاهده کند و از هر کسی خصوصاً کسانی که اطلاعات غنی دارند، پرس­و­جو کند. تقسیم روستاییان به مسئولین دهستان و سایر افراد اساس انتخاب نمونه­گیری را تشکیل داده است. در میان مسئولین دهستان سعی شد از بیشتر آنها پرسش شود.

مصاحبه­های انجام شده به شرح زیر است:

1-        شورای اسلامی دهستان خوزی: با دبیر شورا و همچنین دو نفر از اعضای شورای دهستان خوزی مصاحبۀ عمیق حضوری انجام شده است. با هر کدام از آنها به طور جداگانه مصاحبه شد.

2-        مرکز بهداشت و درمان روستا: با مسئول خانۀ بهداشت و همچنین پزشک روستا به صورت جداگانه دربارۀ اثرات بهداشتی و همچنین زیست محیطی صنعت پالایشگاه مصاحبه شد.

3-        نیروی انتظامی: پالایشگاه گاز پارسیان جنب دهستان خوزی قرار دارد و این دهستان از نظر تقسیمات شهری زیر­مجموعۀ بخش وراوی است و نیروی انتظامی در این بخش مستقر است. برای مطالعۀ آسیب­های اجتماعی پیش آمده بعد از راه اندازی پالایشگاه به سراغ مسئولین نیروی انتظامی رفتیم.

4-        شورای حل اختلاف: با دو نفر از اعضای شورای حل اختلاف دهستان در خصوص مسائل و مشکلات پیش آمده خصوصاً از جنبه­های قضایی و شکایات مطرح شده بین مردم روستا و کارگران مهاجر و غیر بومی نیز مصاحبه انجام شد.

5-        عموم مردم: 21 نفر از روستاییان ‌نیز در مصاحبه شرکت کردند. 5 نفر معلم(سه زن و 2 مرد) 4 نفر از کارگران بومی پالایشگاه، 3 نفر از پیمان­کاران پالایشگاه که از ساکنین دهستان مد نظر بودند، 5 نفر راننده و 5 نفر از سایر روستاییان.

ناحیۀ مورد مطالعه و تاریخچه­ای از صنعت مورد بررسی

دهستان خوزی با جمعیتی بالغ بر 2500 نفر در جنوب شهرستان مُهر واقع شده است. این شهرستان از شهرستان­های نو ظهور استان فارس است که تا همین اواخر جزئی از شهرستان لامرد بوده است. این منطقۀ جغرافیایی در جنوبی­ترین نقطۀ استان فارس، بین دو رشته­کوه از سلسله جبال زاگرس، واقع شده و دارای منابع سرشار گاز است.

پالایشگاه گاز پارسیان

پالایشگاه پارسیان، سومین تولید کنندۀ گاز طبیعیِ کشور، در استان فارس قرار دارد. این پالایشگاه در دشت میان آخرین رشته کوه­های فلات ایران (زاگرس جنوبی) کنار بزرگراه پارس جنوبیِ عسلویه قرار گرفته و تا کنون 2  فاز آن به بهره­برداری رسیده است. منابع تأمین گاز پالایشگاه در حال حاضر شامل میادین تابناک،  شانول، وراوی و هما نزدیک 14حلقه چاه است و چاه­های دیگری نیز شناسایی شده­است. بخش اول پالایشگاه (مرحله زیرساخت) درتاریخ 25/6/82 با ظرفیت 21میلیون متر مکعب گاز و 12هزار بشکۀ نفتی در روز فعالیت خود را آغاز کرد، هم اکنون با بهره­برداری از فاز دوم در سال 1386 ظرفیت تولید گاز آن به حدود80 میلیون مترمکعب رسیده است (www.nigc-parsian.ir).

یافته­های پژوهش

توسعه در کشور ما اساساً بر بعد اقتصادی و مادی استوار بوده و در خصوص صنعتی کردن روستاها نیز همین نگاه دنبال شده است. بر این اساس، اثرات و پیامدهای صنعت از دیدگاه اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفته در حالی که در نگاهی جامع­تر و دراز مدت لازم است اثرات و پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی صنعتی شدن روستاها نیز ارزیابی و پژوهش انجام شود. هدف اصلی از وارد کردن صنایع در جوامع روستایی این بوده که از سویی، زمینه را برای اشتغال و افزایش درآمد روستاییان فراهم و از سویی دیگر، باعث بهبود زیر ساخت­ها در این مناطق شود، اما همین تصور از صنعت سبب بروز اثرات مخرب و زیان­باری برای روستاییان شده است. آسیب­های اجتماعی متعدد و تخریب­هایی زیست محیطی از آن جمله­اند که بعد از چندین سال آرام آرام، آشکار می­شوند. به نظر می­رسد پیامدهای اقتصادی و مادی صنعت به نحو آنی خود را نشان می­دهند، اما پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی در طول زمان آشکار می­شود. طبیعی است که بررسی پیامدهای اجتماعی کاری دشوار باشد چرا که این تغییرات به شیوۀ آرام و پوشیده اتفاق می­افتد.

الف)اثرات اقتصادی پالایشگاه

اشتغال و درآمد: افزایش درآمد و ایجاد اشتغال یکی از آثار مهم صنعتی شدن در نواحی روستایی است. مردم روستا از افزایش درآمد‌، ‌امیدواری به آینده شغلی‌، تمایل به ماندگاری در روستا‌و تنوع شغلی می­گویند. اشتغال با وجود پالایشگاه گاز از دو بُعد قابل بررسی است: اشتغال مستقیم و غیر مستقیم (اشتغال جنبی). اشتغال مستقیم در مرحلۀ آماده سازی پالایشگاه به چشم می­خورد که بیشتر از نوع کارهای خدماتی، نگهبانی، پیمان­کاری کوچک، بنّایی و رانندگی است . همین اشتغال با توجه به ضعف بخش کشاورزی و نبود درآمد­های کافی برای مردم قابل توجه است.

عضو شورای اسلامی دهستان: «خیلی­ها به خاطر پالایشگاه زندگی­شون دگرگون شد. خصوصاً کسانی که به جهت ارتباط با مدیران ارشد پالایشگاه پیمان­کاری گرفتند. اینها پول­های کلانی به دست آوردند. یه سری هم که  از قبل سرمایه­ای داشتند با خرید ماشین­های کوچک و بزرگ و اجارۀ آن به پالایشگاه درآمد خوبی کسب کردند»

معلم روستا، 45 ساله، فوق لیسانس: «آدم سراغ دارم که تا دیروز فقیر بود امروز خودش و بچه­هاش توی پالایشگاه کار می­کنند. یکی­شون نگهبانه، یکی­شون آشپز شده، یکی­شون هم تعمیرکار پالایشگاست»

 در مراحل بعدی از حجم اشتغال مستقیم کاسته شد و اشتغال به سَمت کارهای تخصصی پیش رفت. جوانان تحصیل­کردۀ روستا مشغول کار شدند و اشتغال جنبی و غیرمستقیم بیشتر شد. تأسیس سردخانه، مرغداری، گاوداری، تهیه انبار به وسیلۀ روستاییان باعث شد تا  افراد زیادی به اشتغال و درآمدهای پایداری دست پیدا کنند.

«اونایی که زرنگ­تر بودند رفتند سراغ کارهای اساسی. الان کارخانۀ یخ، سردخانه، دو تا مرغداری و یک گاوداری که اطراف پالایشگاست مال بچه­های خود روستاست. البته بانک­ها هم خیلی کمک کردند و گرنه مردم پول زیادی نداشتند»(علی، 50 ساله، پیمان­کار کارهای کوچک عمرانی پالایشگاه).

«الان این کارهایی که مردم روستا کردند واقعا براشون خوب شده. هرچی داشته باشی به خاطر پالایشگاه فروش می­ره»(معلم روستا، 35 ساله).

وجود پالایشگاه علاوه بر افزایش درآمد برای افراد روستا ‌باعث آبادی دهستان نیز شده است. شورای دهستان با رایزنی مدیران پالایشگاه و موافقت در واگذاری بخشی از اراضی ملی به معادن سنگ توانستند علاوه برجذب پول که صرف مخارج عمرانی می­شود، مدیران پالایشگاه را به راه اندازی پارک و آسفالت کردن کوچه­های اصلی وادار کنند. تعداد زیادی از روستاییان نیز با فروش زمین به پالایشگاه برای جانمایی و بعد هم لوله­گذاری پول­های خوبی به دست آوردند.

«شرکت گاز واقعاً پول خوبی داد و همه راضی بودند که زمین­هایشان را بدهند برای کارهای پالایشگاه و شرکت­های پیمانکاری و لوله گذاری»(عضور شورای اسلامی دهستان).

مهاجرت: در این دهستان و روستاهای زیر مجموعه روند مهاجرت عکس شد به نحوی که مهاجرت کارگران ماهر و غیر ماهر از سایر شهرستان­های استان فارس و یا حتی استان­های هم­جوار به این دهستان زیاد شد. علاوه بر این بسیاری از روستاییان که برای اشتغال و درآمد راهیِ سایر مناطق شده بودند به زادگاه خود برگشتند. برای مثال طی چهل سال گذشته بسیاری از روستاییان برای کسب درآمد به کشورهای حاشیه خلیج فارس مهاجرت کرده بودند، این افراد حتی زمان انقلاب و جنگ و بعد از آن، کماکان در این کشورها مانده بودند و رفت و آمد شغلی داشتند، اما به محض راه اندازی این پالایشگاه برای همیشه به این دهستان برگشتند و این نشان از اثرات مثبت پالایشگاه بر درآمد و اشتغال پایدار است.

«من 40 سال توی کشور قطر کار کردم. توی این مدت یک­سال قطر بودم و 4 ماه برمی­گشتم ایران. دور از زن و بچه­هام بودم. اما الان با راه­اندازی پالایشگاه، دیگه قطر نمی­رم، خیلی راضیم. یه پولی داشتم باهاش یه ماشین خریدم گذاشتم تو پالایشگاه کار می­کنه خودم هم کارهای سنگ پالایشگاه انجام می­دم»(حسین 62 ساله، پیمانکار کارهای بنایی و ساختمانی پالایشگاه).

 تا چند سال پیش از تأسیس پالایشگاه، جوانان تحصیل­کردۀ روستا که در شهرهای دیگر ساکن بودند بعد از فارغ­التحصیلی مهاجرت می­کردند، چون عملاً در این دهستان کاری نداشتند، اما امروزه فارغ التحصیلان رشته­های مرتبط با فعالیت پالایشگاه مستقیم جذب کار یا مشغول فعالیت در کارهای جنبی می­شوند  و سایر فارغ التحصیلان نیز به نحوی از فرصت­های شغلی غیر مستقیم استفاده  و کمتر مهاجرت می­کنند.

«خیلی از با سوادهای ما که توی شهرهای دیگه بودند برگشتند، حتی اون­هایی که تو شیراز کار داشتند وقتی دیدند اینجا راحت­تر می­شه پولدار شد برگشتند و مشغول کار شدند، وضعشان هم الان خیلی خوب شده. یکی­شونو می­شناسم تو شیراز حسابدار یه شرکت بود. حالا برگشته غیر از اینکه تو شرکت کار مالی انجام می­ده یه آژانس هم زده»(عضو شورای اسلامی دهستان).

مشاهدات و تجربۀ زیستۀ محقق نیز نشان می­دهد که بر خلاف گذشته، تمایل به مهاجرت در میان روستاییان به ندرت وجود دارد و هر روز روستاییان مهاجرت کرده به منطقه برمی­گردند. در کنار اشتغال و درآمد، افزایش امکانات به جهت وجود پالایشگاه در معکوس شدن روند مهاجرت اثر گذار بوده است.

امکانات زیربنایی: به اعتقاد روستاییان وجود پالایشگاه دسترسی به بسیاری از امکانات و خدمات از جمله جاده‌آسفالت، اتوبان، ‌آب آشامیدنی بهتر، ایاب و ذهاب آسا­­ن­تر و تسریع رفت و آمد به شهر، خدمات بانکی، راه­اندازی اتوبان به شیراز و بندر عسلویه، کوتاه کردن مسیرها و آسفالت معابر اصلی روستا را سبب شده است.

«مسئولین به ما هم قول دادند بعد از خود شهر مُهر و بخش وراوی که الان گاز­کشی شده نوبت ماست. واقعأ یه نعمتیه. کپسول گاز همیشه کم بود و به خیلی­ها نمی­رسید، ولی الان وضع خیلی بهتره. واقعاً با آمدن پالایشگاه امکانات خوبی برای همه فراهم شد. وضع تلفن­ها خیلی بهتر شد، تو دهستان خوزی خیلی از کوچه­ها توسط شرکت گاز آسفالت شده و یا در نوبت آسفالت است»(عضو شورای اسلامی دهستان).

صنعتی شدن منطقه با وجود پالایشگاه بزرگ گاز پارسیان زمینۀ مناسبی برای توسعۀ اینترنت فراهم کرده، امروزه در این دهستان امکان اینترت بی­سیم فراهم شده است. مسئولین پالایشگاه امکان اینترنت پرسرعت و بی­سیم را برای مهندسین و سایر کارشناسان خود که در این دهستان یا مجتمع­های مسکونی اطراف ساکن هستند فراهم کرده­اند و روستاییان خصوصاً قشر تحصیل‏کرده نیز از آن استفاده می­کنند.

دسترسی به این منطقه، به دلیل وجود کوه­های زاگرس، تا قبل از راه­اندازی پالایشگاه بسیار سخت بوده است به طوری که دو مسیر اصلی، یکی به سمت شیراز و دیگری به سمت بندر پارسیان (گاوبندی سابق) گردنه­های خطرناک داشت و جاده استانداردهای لازم را نداشت، اما پس از راه اندازیِ پالایشگاه، مسیر شیراز به صورت جاده­ای مناسب و استاندارد درآمده و حداقل 4 ساعت از زمان مسیر کم شده است به طوری که تا قبل از این، اهالی این منطقه برای رسیدن به شیراز باید 8 ساعت در مسیر خطرناک می­بودند، اما این زمان اکنون به 4 ساعت رسیده، ضمن اینکه از خطرات آن کاسته شده و دسترسی این منطقه به بنادر حوزۀ خلیج فارس نیز بهتر شده است. پالایشگاه گاز اتوبانی بزرگ از این منطقه به عسلویه راه­اندازی کرده که مسافرین را در عرض 30 دقیقه بین این دو منطقه جابه­جا می­کند. هر چند راه­اندازی این دو جادۀ اصلی از ملزومات پالایشگاه بوده و به ناچار با هزینۀ هنگفت، شرکت گاز برای تسهیل فعالیت­های پالایشگاه این دو جاده را ساخت، اما روستاییان هم از آن استفاده می­کنند. روستاییانی که وضع مال بهتری داشته­ و کارگاه­های کوچک در حاشیۀ این پالایشگاه تأسیس کرده­اند از این امکانات زیربنایی بیشترین بهره را می­برند. به طور کلی، اکثر امکانات زیربنایی را شرکت گاز به طور مستقیم  راه­اندازی کرده است و همۀ روستاییان به نحوی از آن استفاده می‏کنند و در مصاحبه­ها و هنگام بیان اثرات پالایشگاه بیشترین تأکید را بعد از اشتغال بر این موضوع دارند.

ب) اثرات اجتماعی پالایشگاه

صاحبان و گردانندگان صنعت از سویی و اندیشمندان و پژوهشگران از سوی دیگر، به حدی مجذوب پیشرفت و سود­­آوری اقتصادی و تولید شغل و درآمد هستند که اثرات و آسیب­های اجتماعی و تخریب­های زیست محیطی را نمی­بینند. این مسئله به سان آتش زیر خاکستر است که چالش­های عدیده و عمیقی را به جامعۀ روستایی تحمیل خواهد کرد.

داده­ها نشان می­دهند که مردم روستا در بیان اثرات اجتماعی از مؤلفه­های امنیت(مالی و جانی)‌آسیب­های اجتماعی(فساد،‌فحشا و مواد مخدر) میزان دسترسی به مراکز بهداشتی، گسترش بیماری­های ناشی از صنعت بیشتر استفاده کرده­اند که سعی می­کنیم این اثرات را بر اساس نظرات خود روستاییان بیان کنیم.

تا قبل از راه­اندازی پالایشگاه مال و جان مردم در امنیت کامل بوده،  امنیتی خود­کنترل که در روستا حاکم است، با حضور نیروی کار غیر بومی وضعیت دگرگون شده به نحوی که دزدی و ناامنی مالی چنان همه­گیر شده است که حتی موقع میهمانی رفتن نیز روستاییان خانه را کاملاً خالی نمی­گذارند و حتماً یک نفر در خانه می­ماند. تصادفات دل­خراش و پی در پی یکی از بزرگ­ترین دغدغه­های روستاییان است. در مدت کمتر از ده سال، مرگ دلخراش 20 کودک زیر 7 سال، کشته شدن 30 جوان بر اثر تصادف در دهستان خوزی نمونه­ای از ناامنی جانی بعد از تأسیس پالایشگاه است.

«من بچه 7 ساله­ام که تازه 2 ماه بود مدرسه رفته بود را به خاطر این پالایشگاه از دست دادم، هیچی برای من جای بچه­ام را نمی­گیره هنوز شب­ها خوابش می­بینم. کاشکی هیچی نداشتیم فقط بچه­ام زنده بود. یک کامیون شرکتی خدا نشناس با سرعت زیاد پسرم را له کرد، برای من همه چی تموم شده»(زن روستایی، 38 ساله).

حادثۀ دلخراش تصادفات و عدم امنیت جانی برای مردم روستا تبدیل به کابوس وحشتناکی شده است. یکی از روستاییان جادۀ آسفالت را که پالایشگاه ساخته به مار سیاه تشبیه می­کند که کمین کرده و هر از گاهی یکی را می­بلعد.

« تا قبل از پالایشگاه ما کمتر چنین مرگ­هایی را دیده بودیم که کسی در تصادف با ماشین­های سنگین له و تیکه تیکه بشه و جسدش اندازه یک کف دست بشه. خیلی جوان­هایی مثل یه دسته گل کشته شدند. اینا سوار موتور بودند و با این ماشین­های سنگین تصاف کردند و هیچی ازشون نماند و خانواده­هاشون برای یه عمر داغدار شدند» (زن، معلم بومی روستا).

تردد بیش از حد و اندازۀ انواع وسایل نقلیه سنگین، مانند بونکر­های حمل مواد سوختی، باعث احساس ناامنی فراوانی میان روستاییان شده، رئیس کلانتری منطقه معتقد است که نبود مأمور راهنمایی و رانندگی در این مسیر پر تردد، نبود دوربین کنترل سرعت، نبود تابلوهای راهنما در مسیر و ناآشنایی رانندگان غیر بومی به منطقه باعث اتفاقات ناخوشایند این چنینی شده است. متأسفانه در این زمینه هیچ­ اقدامی نشده است، نه شرکت گاز و نه سایر مسئولین تلاشی برای امنیت بیشتر مردم انجام نداده­اند.

«وقتی به فرمانداری و یا پالایشگاه مراجعه می­کنیم و از این مسائل گله می­کنیم جواب می­دهند، خوب مردم رعایت کنند اینا مالِ بی دقتیِ خودشونه جلوی جوان­هایتان را بگیرید تا با موتور سیکلیت بیرون نیایند، بچه­ها توی کوچه ندوند»(عضو شورای اسلامی دهستان).

از بین رفتن امنیت مالی نیز مسئله دیگری است که روستاییان آن ­را تا حدود زیادی از اثرات پالایشگاه می­دانند.

« تا قبل از آمدن این شرکتی­ها درِ همۀ حیاط­ها باز بود کسی وسیلۀ سواری­اش مثل موتورش را داخل حیاط نمی­برد، اصلاً قفل نمی­زد. با آمدن این شرکتی­ها و شلوغی، گاو و گوسفندها را تو صحرا هم می­دزدند چه برسه به اینکه در حیاط باز باشه»(مشهدی حسین، 56 ساله).

عضو شورای حل اختلاف دهستان مسئله سرقت و ناامنی مالی را یکی از مسائل مهم روستاییان می­داند.

«مسئله دزدی و سرقت و دعوا با شرکتی­ها خیلی زیاد شده. خیلی از روستاییان وقتی مالشان مفقود می­شه بیشتر به کارگران غیر بومی و افغانی­ها مشکوک هستند و از چشم آنها می­بینند. خیلی وقت­ها ما هیچ کاری نمی­توانیم بکنیم. مسائل خیلی پیچیده شده»(دبیر شورای حل اختلاف دهستان).

اختلاط خرده فرهنگ­ها و قومیت­ها و آداب و رسوم مختلف زمینه را برای ناسازگاری و برخوردهای خشن فراهم کرده است، به نظر نمی­رسد کسی به چنین مسائلی بیندیشد و در این زمینه برنامه­ریزی و کار فرهنگی انجام دهد. همه به دنبال این هستند که درآمد بیشتری داشته باشند. در این میان روحیۀ فرد­محوری در میان روستاییان در حال شکل­گیری است و اگر تا قبل از این، روحیه اجتماع­محوری و اینکه همه باید در حل مشکلات به هم کمک کنند، وجود داشت، امروزه به قول یکی از روستاییان "خودت باید کلاهت را محکم بگیری تا باد نبرد". کنترل تبعات صنعت بزرگی مانند پالایشگاه با تکنولوژی پیشرفته نیازمند سیاست­گذاری، برنامه­ریزی و انجام فعالیت­فرهنگی از سوی نهادهای مختلف است. اینکه برای حل همۀ مسائل اجتماعی و فرهنگی خانوادۀ روستایی را مسئول بدانیم چارۀ کار نیست.

تا قبل از راه­اندازی پالایشگاه، فرد معتاد در دهستان خوزی محدود به یک الی دو نفر بود، اما امروزه اعتیاد در میان روستاییان زیاد شده است. اعتیاد در کل شهرستان تا قبل از این مربوط به کهنسالان و گروه خاصی از جامعه بود، اما امروزه اعتیاد دامنگیر جوانان و بعضی از زنان روستا نیز شده است. روستاییان، اعضای شورای اسلامی شهر، کلانتری محل و اعضای شورای حل اختلاف همگی گسترش اعتیاد را تأیید و آن ­را از پیامدهای حضور غریبه­ها می­دانند. در همین مدت کم، چندین خانۀ فساد، چندین مورد زنا، مواردی از فرار دختران و... گزارش شده است که تا قبل از این چنین مسائلی به ذهن هیچ روستایی خطور نمی­کرد. امروز روستاییان بسیار نگران آیندۀ اجتماعی فرزندان خود هستند. آسیب­های اجتماعی فراوان نشان از تبعات وجود پالایشگاه است که برای حل آن چاره اندیشی نشده است. مسئولین حل آن­ را در گروه مسئولیت خانواده­ها می­دانند و آن را پدیده­ای فردی می­پندارند. نکتۀ مهم این است که با وجود پالایشگاه و حضور مهندسین، کارشناسان، کارگران ماهر و غیر ماهر که از نقاط مختلف ایران به این منطقه مهاجرت کرده­اند، تغییرات اجتماعی به سرعت اتفاق افتاد و اگر در سایر روستاهای کشور تغییرات اجتماعی در حال وقوع هستند و آسیب­های اجتماعی نیز به تبع آن در حال افزایش است، در این روستا، تغییرات اجتماعی و هم­زمان آسیب­های اجتماعی بسیار سریع اتفاق افتاده­ است و بی شک صنعت عظیم گاز زمینه ساز بروز این مسئله است. در کنار این مسئله هیچ سازمانی برای کاستن از این تبعات وارد عمل نشده است. پالایشگاه امکانات ورزشی و فرهنگی را محدود به پرسنل خود کرده است و در این زمینه عملا هیچ خدماتی به روستاییان ارائه نمی­کند.

یکی دیگر از پیامدهای اجتماعی پالایشگاه گاز در منطقه، گسترش روزافزون بیماری­های ناشی از آلودگی­هاست. مسئول خانۀ بهداشت دهستان- که از بومیان روستاست- عقیده دارد بیماری­های تنفسی، ریوی، تومورهای مغزی و سرطان تا قبل از این در میان روستاییان به ندرت وجود داشته، اما امروزه در حد نگران کننده­ای زیاد شده است.

«هوایی که تنفس می­کنیم پر از بوی گوگرد و گاز است، منطقۀ ما از نظر جغرافیایی در میان دو کوه واقع شده و گازهایی که از پالایشگاه متصاعد میشه راه فراری به بیرون از منطقه ندارد و در میان این دشت که عرض آن حداکثر ده کیلومتر است متراکمه، از نظر من این خس خس سینه مردم و مشکلات تنفسی و سرطان که خیلی زیاد شده مربوط به این هوای کثیف است»(مسئول خانۀ بهداشت دهستان).

وقتی از وی سوال کردیم که در این زمینه آمارهایی وجود دارد تا بدین وسیله بتوان مقایسه‏ای بین قبل و بعد از تأسیس پالایشگاه انجام داد، جواب داد: این مسائلی که گفتند: بیشتر تجربی و مشاهده­ای است و ما در این زمینه چیزی ثبت نمی­کنیم.

«چیزهایی که من گفتم مربوط به تجربیات من است، من قبل از راه­اندازی پالایشگاه توی مرکز بهداشت دهستان کار می­کردم، خود روستاییان هم نظرشان همینه»(مسئول خانۀ بهداشت دهستان).

ج) اثرات زیست محیطی پالایشگاه

نتایج این پژوهش نشان می­دهند که صنعتی شدن منطقه به لحاظ آب، خاک، هوا و آلودگی صوتی باعث بروز آثار منفی بر زندگی روستاییان شده است. از نظر روستاییان، راه­اندازی پالایشگاه به شدت وضع هوا را تحت تأثیر قرار داده و  آثار منفی زیادی به جا گذاشته. پزشک عمومی دهستان که از بومیان منطقه است و 3 سال در دهستان مشغول طبابت بوده معتقد است:

 « تا کنون 3 فاز پالایشگاه افتتاح شده است و قرار است بیش از 7 فاز راه­اندازی شود و با توجه به اینکه هوای روستا در گذشته هوای تمیزی بوده است، همین 3 فاز هوا را به شدت آلوده کرده و با راه­اندازی سایر فازها، امکان زندگی سالم کمتر می­شود. بوی گوگرد و دود برای روستاییان آزار دهنده شده است»(پزشک دهستان).

رشد صنعت در این منطقه آثار و تبعات زیادی بر زمین­های کشاورزی گذاشته است. برخی زمین­های مرغوب کشاورزی برای انتقال امکانات و خدمات مورد نیاز پالایشگاه از جمله آب و برق(دکل­های برق فشار قوی) و لوله­گذاری گاز و غیره استفاده شده است. وجود چنین تجهیزاتی ضرر زیادی به زمین­های کشاورزی زده است.

«با 5 دکل برق که توی زمین­های من رد شده دیگه امکان کشاورزی ندارم، البته راضی هستم پول خوبی گرفتم کشاورزی هم گذاشتم کنار خیلی­ها مثل من بودند. دیگه کسی سمت کشاورزی نمی­ره»(محمد علی، 51 ساله، راننده پالایشگاه).

درختان جنگلی، کوه­پایه، نخلستان­ها و سایر چشم­اندازهای منطقه خصوصاً آن­ جاهایی­که به پالایشگاه نزدیک­تر بوده­اند، به طور کامل تخریب شده است. در حالی­که تا قبل از این، اداره منابع طبیعی سخت­گیری بسیاری برای حفظ منابع طبیعی انجام می­داد و در ازای قطع هر درخت جریمه­های سنگینی می­گرفت. عضو شورای اسلامی دهستان معتقد است: بیش از 4 شرکت بزرگ سنگ شکن در حال حاضر در کوهستان روستا مشغول فعالیت هستند که در این میان درختان جنگلی، نخلستان­ها و ... کاملاً از بین رفته است، ضمن­ اینکه شرکت گاز هر کجا که خواسته کوه را صاف کرده، جاده کشی کرده بدون اینکه فکری برای جایگزین آن بکند. به عبارت دیگر شرکت گاز و پالایشگاه و سایر نهادها برای کاشت درخت و مرمت تخریب­ها هیچ اقدام مفیدی انجام نداده­اند. تنها کاری که شورای اسلامی روستا و سایر روستاییان انجام می­دهند، مجبور کردن مسئولین پالایشگاه به انجام کارهای عمرانی در برابر نابودی محیط زیست است.

روستاییان به شدت از سر و صدای پالایشگاه و ماشین­آلات آن گله­مند هستند. رفت و آمدهای مکرر ماشین­های سنگین آسایش و آرامش قبلی منطقه را بر هم زده است. به قول یکی از روستاییان «دیگه خبری از آسمان صاف، هوای پاک و آرامش شبانگاهی نیست».

نکته مهم این است که هرچند روستاییان از آثار زیست محیطی پالایشگاه اطلاع داشتند، اما به دلیل اشتغال و در نظر گرفتن این صنعت  که منبع درآمدی مطمئن تلقی می­شد از وجود این آثار زیست محیطی ابراز نارضایتی نمی­کردند، ولی با گذر زمان زمزمه­های نارضایتی آرام آرام شنیده می­شود.

بحث و نتیجه­گیری

راه­اندازی پالایشگاه گاز پارسیان در اطراف دهستان خوزی، راهبرد مؤثری برای توسعۀ اقتصادی منطقه بوده­است. این صنعت زمینۀ مناسبی را برای ایجاد اشتغال مستقیم در مرحلۀ اول تأسیس پالایشگاه و ایجاد اشتغال غیر مستقیم در مراحل بعدی و همچنین افزایش درآمد فراهم کرده است. علاوه بر این، صنعتی سازی منطقه و وجود پالایشگاه گاز پارسیان مهاجرت­های روستایی به شهر را نه تنها کنترل که این فرایند را معکوس کرده است، اما زمانی­که اثرات و پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی مورد کنکاش قرار می­گیرد، آسیب­های اجتماعی و تخریب­های محیطی مشاهده می­شود که به حال خود رها شده­اند و هیچ تدبیری برای کاستن از اثرات مخرب آن بر جامعۀ روستایی اندیشیده نشده است. هر چند روستاییان تا همین اواخر به دلیل اشتغال، داشتن منبع درآمد مطمئن و فراهم شدن امکانات زیر بنایی(جاده، گازکشی و...) نگرش  مثبتی به پالایشگاه گاز داشتند، اما با  بالا رفتن آسیب­های اجتماعی، مانند عدم امنیت جانی و مالی، گسترش روزافزون اعتیاد، فساد و فحشا، بیمارهای تنفسی و ریوی، هوای ناپاک، آلودگی­های صوتی و مسائلی از این دست کم­کم زمزمه­های اعتراض آنها شنیده می­شود. متأسفانه دربارۀ کاهش  آسیب­های اجتماعی و تخریب­های زیست محیطی هیچ تدبیری از جانب مسئولین شرکت گاز و سایر مسئولین اندیشیده نشده است. آنها به گسترش این آسیب­ها واقفند، اما خانواده را مسئول و پاسخ­گو می­دانند. این مسئولین در پاسخ به مسئله تخریب زیست محیطی از اقدامات عمرانی خود برای روستاییان سخن می­گویند.

نتیجه اینکه، توسعۀ صنعتی و پیشرفت­های تکنولوژیکی منطقه پیامدهای متناقضی به دنبال داشته است. آنچه مسلم است مسئولین شرکت گاز و پالایشگاه و مسئولین شهرستان باید هر چه سریع­تر با کمک و مشارکت خودِ روستاییان و دخالت فعال آنها برای کاستن از آسیب­های اجتماعی و تخریب­های زیست محیطی وارد عمل شوند. روستاییان در این دهستان، ضرورت اقدامات و فعالیت­های اجتماعی و فرهنگی را بیش از هر زمان دیگری احساس می­کنند.

 منابع

  • ازکیا، مصطفی و ایمانی، علی (1387)، توسعه پایدار روستایی، تهران: انتشارات اطلاعات.
  • ·      افتخاری، رکن الدین و طاهرخانی، مهدی (1381)، «استقرار صنعت در روستا و نقش آن در رفاه مناطق روستایی»، مدرس علوم انسانی،شماره25: 1-22.
  • اوانز، پیتر (1382)، توسعه یا چپاول: نقش دولت در تحول صنعتی، ترجمۀ عباس زندباف و عباس مخبر، تهران: طرح نو.
  • توکل، محمد (1390)، جامعه شناسی تکنولوژی، تهران: انتشارات جامعه­شناسان.
  • دربان آستانه، علی­رضا (1383)، مفاهیم و مبانی ساماندهی در نواحی روستایی، تهران: انتشارات سازمان شهرداری­ها و دهیاری­های کشور.
  • رضوانی، محمدرضا؛ رمضان­زاده لسبویی، مهدی و محمد­پور جابری، مرتضی(1389)، «تحلیل اثرات اقتصادی-اجتماعی نواحی صنعتی در توسعه نواحی روستایی مورد مطالعه: ناحیه صنعتی سلیمان آباد تنکابن»، جغرافیا و توسعه، شماره 18: 5-26
  • رضوانی، محمدرضا (1383)، مقدمه­ای بر توسعه روستایی در ایران، تهران: نشر قومس.
  • صادقی، احمد (1380)، «بررسی اقتصادی صنایع روستایی استان مازندران»، مجلۀ پژوهش­های اقتصادی، شماره 1: 87-105
  • طاهرخانی، مهدی (1380)، «نقش نواحی صنعتی در توسعه مناطق روستایی، مطالعه موردی: نواحی صنعتی روستایی استان مرکزی»، پژوهش­های جغرافیایی، شماره 40: 33-45
  • طاهر خانی، مهدی (1379)، نقش نواحی صنعتی در توسعه مناطق روستایی مطالعه موردی: استان مرکزی، پایان­نامۀ دکتری گروه جغرافیا و برنامه­ریزی روستایی دانشگاه تربیت مدرس.
  • غفاری، غلامرضا و میرزایی، حسین و کریمی، علیرضا (1390)، «بررسی رابطه بین صنعت و کیفیت زندگی: مقایسه موردی مناطق روستایی شهرستان قروه»، مجلۀ توسعۀ روستایی، دوره سوم، شماره 1: 1-24
  • مجموعه سخنرانی­های سیمینار استقرار صنعت در روستا (با حضور اساتید دانشگاه، صاحب­نظران در صنعت و مدیران برنامه­ریزی کشور) (1365)، دانشگاه اصفهان: انتشارات جهاد سازندگی.
  • هابسبام، اریک (1387)، صنعت و امپراتوری، ترجمۀ عبدالله کوثری، تهران: ماهی.
  • هانت، دایانا (1386)، نظریه­های اقتصادی توسعه: تحلیلی از پارادایم­های رقیب، ترجمۀ غلامرضا آزاد ارمکی، تهران: نی.
  • وثوقی، منصور (1382)، جامعه شناسی روستایی، تهران: انتشارات کیهان.
  • سایت اینترنتی پالایشگاه گاز پارسیان www.nigc-parsian.ir
  • Dunmade, Israel (2002), "Indicators of Sustainability: assessing the suitability of a foreign technology for a developing economy", technology in society, vol 24No4:34-57
  • Guedry, Ly (1997)" ,Employment Impact of Industrialization," Lasalle Parish Louisiana Rural Economist, vol.39, No 3:76-95
  • Hannan, K. (1995), China, modernization and the goal of prosperity: government administration and economic policy in late 1980,s.Cambridge: Cambridge university press.
  • Misra, R.P. ( 1985),  Rural industrialization in Third World Countries,New Delhi: Sterling Publishers.
  • Rizwanul, Islam(1994), "Rural Industrializiation: An Engine of Prosperity in Postfirm Rural China", World development, No 11: 1643-1662.
  • Samal, Kishore (1997), "Rural non form Activities in Spesific Region of Orissa", Journal of rural Development, Vol 16, No 3: 457-464.
  • Wang, X. (2001), Practicum report rural industrialization in china, Saint marys   University


[1]  دانشیار گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، mtavakol@ut.ac.ir

[2] دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران

[3] Samal

[4] Hannan

[5] Wang

  • ازکیا، مصطفی و ایمانی، علی (1387)، توسعه پایدار روستایی، تهران: انتشارات اطلاعات.
  • ·      افتخاری، رکن الدین و طاهرخانی، مهدی (1381)، «استقرار صنعت در روستا و نقش آن در رفاه مناطق روستایی»، مدرس علوم انسانی،شماره25: 1-22.
  • اوانز، پیتر (1382)، توسعه یا چپاول: نقش دولت در تحول صنعتی، ترجمۀ عباس زندباف و عباس مخبر، تهران: طرح نو.
  • توکل، محمد (1390)، جامعه شناسی تکنولوژی، تهران: انتشارات جامعه­شناسان.
  • دربان آستانه، علی­رضا (1383)، مفاهیم و مبانی ساماندهی در نواحی روستایی، تهران: انتشارات سازمان شهرداری­ها و دهیاری­های کشور.
  • رضوانی، محمدرضا؛ رمضان­زاده لسبویی، مهدی و محمد­پور جابری، مرتضی(1389)، «تحلیل اثرات اقتصادی-اجتماعی نواحی صنعتی در توسعه نواحی روستایی مورد مطالعه: ناحیه صنعتی سلیمان آباد تنکابن»، جغرافیا و توسعه، شماره 18: 5-26
  • رضوانی، محمدرضا (1383)، مقدمه­ای بر توسعه روستایی در ایران، تهران: نشر قومس.
  • صادقی، احمد (1380)، «بررسی اقتصادی صنایع روستایی استان مازندران»، مجلۀ پژوهش­های اقتصادی، شماره 1: 87-105
  • طاهرخانی، مهدی (1380)، «نقش نواحی صنعتی در توسعه مناطق روستایی، مطالعه موردی: نواحی صنعتی روستایی استان مرکزی»، پژوهش­های جغرافیایی، شماره 40: 33-45
  • طاهر خانی، مهدی (1379)، نقش نواحی صنعتی در توسعه مناطق روستایی مطالعه موردی: استان مرکزی، پایان­نامۀ دکتری گروه جغرافیا و برنامه­ریزی روستایی دانشگاه تربیت مدرس.
  • غفاری، غلامرضا و میرزایی، حسین و کریمی، علیرضا (1390)، «بررسی رابطه بین صنعت و کیفیت زندگی: مقایسه موردی مناطق روستایی شهرستان قروه»، مجلۀ توسعۀ روستایی، دوره سوم، شماره 1: 1-24
  • مجموعه سخنرانی­های سیمینار استقرار صنعت در روستا (با حضور اساتید دانشگاه، صاحب­نظران در صنعت و مدیران برنامه­ریزی کشور) (1365)، دانشگاه اصفهان: انتشارات جهاد سازندگی.
  • هابسبام، اریک (1387)، صنعت و امپراتوری، ترجمۀ عبدالله کوثری، تهران: ماهی.
  • هانت، دایانا (1386)، نظریه­های اقتصادی توسعه: تحلیلی از پارادایم­های رقیب، ترجمۀ غلامرضا آزاد ارمکی، تهران: نی.
  • وثوقی، منصور (1382)، جامعه شناسی روستایی، تهران: انتشارات کیهان.
  • سایت اینترنتی پالایشگاه گاز پارسیان www.nigc-parsian.ir
  • Dunmade, Israel (2002), "Indicators of Sustainability: assessing the suitability of a foreign technology for a developing economy", technology in society, vol 24No4:34-57
  • Guedry, Ly (1997)" ,Employment Impact of Industrialization," Lasalle Parish Louisiana Rural Economist, vol.39, No 3:76-95
  • Hannan, K. (1995), China, modernization and the goal of prosperity: government administration and economic policy in late 1980,s.Cambridge: Cambridge university press.
  • Misra, R.P. ( 1985),  Rural industrialization in Third World Countries,New Delhi: Sterling Publishers.
  • Rizwanul, Islam(1994), "Rural Industrializiation: An Engine of Prosperity in Postfirm Rural China", World development, No 11: 1643-1662.
  • Samal, Kishore (1997), "Rural non form Activities in Spesific Region of Orissa", Journal of rural Development, Vol 16, No 3: 457-464.
  • Wang, X. (2001), Practicum report rural industrialization in china, Saint marys   University