موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران2322-52542320131023Socio-cultural factors and social Apathy
(Case Study: Kurdistan University of Payam Noor)مؤلفههای اجتماعیـ فرهنگی و بیاعتنایی اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاههای کردستان و پیام نور)3393635165610.22059/jisr.2013.51656FAیعقوباحمدیاستادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نورامیرمجیدیدبیر آموزش و پرورش و کارشناس ارشد جامعهشناسیJournal Article20140414According to many scholars, social Apathy is considered retaining ring dichotomy development-underdevelopment in modern societies. Indeed, Apathy is a kind of cynical and feeling paranoid, a passive process and social depression. From the perspective of cognitive impairment, apathy in society is recognized as a social disease. As opposed to that regardless of any social and altruism in social and individual life, health symptoms and social dynamics. The importance of social apathy is from outcomes in the course of development. Thus, this study sought to look at the sociological study of social indifference among students and assess its determining factors. <br />This paper is a descriptive study by survey. The questionnaires with suitable structures validity (based on Kronbagh’s coefficient of Alfa) have been distributed among the respondents. The population is the students in two universities of PayameNoor and Kurdistan. The sample size based on Kockran formula is 374.<br />Hypothesis test results indicate that a significant relationship between social alienation and students of social apathy and direct correlation between social efficacy, social trust and social satisfaction is an inverse relationship between students' social apathy. Social apathy of male students is higher than female students. The results of the regression analysis indicated that the variables of social alienation, social efficacy, social trust explain 42% of variance of students social apathy that in this model the most important factor is social alienation.بیاعتنایی اجتماعی حلقة حایل دوگانگی توسعهـ توسعهنیافتگی در جوامع مدرن است. بیاعتنایی نوعی تلقی بدبینانه و احساس بدگمانی، حالتی انزواگرایانه، روندی منفعلانه، و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی است. از اینرو، از منظر آسیبشناختی، بیاعتنایی نوعی بیماری اجتماعی شناخته میشود. اهمیت مطالعة بیاعتنایی اجتماعی در پیامدهای نامناسب آن در مسیر توسعه است. از اینرو، پژوهش حاضر با نگاهی جامعهشناختی و با استفاده از نظریههای پیلیاوین، لاتانه و دارلی، آگوستین پوندس، ملوین سیمن، و پژوهشگران دیگر در پی مطالعة بیاعتنایی اجتماعی بین دانشجویان و سنجش عناصر تبیینکنندة آن است. روش پژوهش توصیفی غیرآزمایشگاهی از نوع همبستگی و با استفاده از تکنیک پیمایش است. جامعة آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه کردستان (7500 نفر) و دانشگاه پیام نور مرکز سنندج (7110 نفر) تشکیل دادند. حجم نمونه 374 بود که بر اساس روش نمونهگیری طبقهای، متناسب با حجم، مطالعه شد. نتایج آزمون فرضیهها بیانگر این است که بین متغیر بیگانگی اجتماعی و میزان بیاعتنایی اجتماعی دانشجویان رابطة معنادار و مستقیم و بین متغیرهای اثربخشی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، و رضایت اجتماعی و میزان بیاعتنایی اجتماعی دانشجویان رابطة معنادار و معکوسی وجود دارد. میزان بیاعتنایی اجتماعی دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است. همچنین، نتیجة تحلیل رگرسیونی بیانگر این است که متغیرهای بیگانگی اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، و اعتماد اجتماعی 42 درصد از واریانس بیاعتنایی اجتماعی دانشجویان دانشگاههای مورد مطالعه را تبیین میکند. در این مدل مهمترین و تأثیرگذارترین عاملْ متغیر بیگانگی اجتماعی است. این عامل 44 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکند.موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران2322-52542320131023Qualitative analysis of economic socialization patterns among children in Hamedanمطالعه و تحلیل الگوهای جامعه پذیری اقتصادی کودکان شهر همدان3653915165710.22059/jisr.2013.51657FAاسماعیلبلالیدانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سیناراهلهجعفریکارشناس ارشد جامعهشناسی دانشگاه بوعلی سیناسلیمانپاک سرشتاستادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سیناسعیدعیسی زادهدانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سیناJournal Article20140304Title: Qualitative analysis of economic socialization patterns among children in Hamedan<br />Children's understanding and awareness about money and economic is formed, developed, modified, and stabilized during socialization process. This study uses the theories of psychology, social psychology, sociology, and economics to study the cognition, reason in attitudes of children and their ability to perform economic activities and behaviors and consequently is to figure out how economic issues are taught to children during the process. The aim of this study is to explore forming certain patterns of economic socialization in text, style, and certain period of family life cycle, social status and the consequences of this type of socialization in children of primary school in Hamedan. The results obtained using a depth interviews with36Hamadan parents. The data analysis show that contextual condition include, family background, parental education and children's gender. Accordingly, we found three processes of socialization including concious, hidden and gender based. In fact, this type of socialization leads us to a core theory of dual socialization at the end. In so That, concious and hidden socialization occurs in two forms at families, and also gender socialization of girls and boys are different.<br />Keywords: Economic Socialization, Economic behaviors, Granded Theory, childrenآگاهی کودکان از پول و مسائل اقتصادی طی فرایند جامعهپذیری شکل میگیرد و تکوین و تغییر مییابد و تثبیت میشود. این پژوهش با استفاده از نظریهای روانشناختی، روانشناسی اجتماعی، جامعهشناختی، و اقتصاد به مطالعة درک و استدلال و نگرش کودکان و توانایی آنها در فعالیتهای اقتصادی میپردازد. هدف پژوهش بررسی شکلگیری الگوهای خاصی از جامعهپذیری اقتصادی در متن، سبک، و مقطع خاصی از زندگی یک خانواده، موقعیت طبقاتی آن، و آثار و نتایج این نوع جامعهپذیری در کودکان دورة تحصیلی ابتدایی شهر همدان است. پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از رویکرد نظریة زمینهای و از طریق مصاحبة عمیق با 36 تن از والدین انجام شد. تحلیل دادهها نشان میدهد شرایط زمینهای شامل طبقة خانوادگی و تحصیلات والدین و جنسیت فرزندان است. بر این اساس شاهد سه فرایند جامعهپذیری مستقیم، جامعهپذیری غیرمستقیم، و جامعهپذیری جنسیتی هستیم. این نوع جامعهپذیری در انتها ما را به نظریة هستهای «جامعهپذیری دوگانه» رساند. بدین صورت که جامعهپذیری مستقیم و غیرمستقیم به دو صورت در خانوادهها صورت میگیرد. جامعهپذیری جنسیتی نیز در دختران و پسران متفاوت است.موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران2322-52542320131023Women's perception of victimization
(Qualitative Research in Tehran)درک و تصور زنان از قربانیشدن (مطالعة کیفی در شهر تهران)3934125165810.22059/jisr.2013.51658FAسهیلاصادقی فساییدانشیار گروه جامعهشناسی دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران0000-0001-5849-542Xاعظمآهنگر سله بنیدانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه پیام نور و محقق مؤسسة مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهرانپروانهدانشاستادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه پیام نور0000-0001-9201-3789مریمقاضی نژاداستادیار دانشگاه الزهراJournal Article20140105The study of victim known as victimology has not been attended in traditional criminology which focuses on crime and criminals. But now, there is an interest in theories which have been advanced to explain victimization. While it is the main concern of criminology to ask about the reason behind of offending, victimology asks why some people become the suitable target for criminal activities. The main aim of this study is to find the concept of victimization through the view of women as well as finding a theory to explain the victimization. This research is inspired by grounded theory and tries to understand victimization based on narratives of women. To achieve the objective of research, semi-structured interviews conducted with 46 women in Tehran. However, the results of this study do not generalize in any way because of the small sample size. The result of research shows that concept of victimization includes a range of emotions. In definition of women on victimization three main concepts including “lack of resources and authority”, “vulnerability” and “deprivation of life” have been emerged. <br />Women explain their victimization by referring to concepts like male domination, deficiency of different structures and gender inequality. <br /> <br /> <br />Key Concepts: women, victim, victimization, vulnerability, qualitative methodقربانی و قربانیشدن مفاهیمی نسبتاً جدید است که در جرمشناسی سنتی کمتر به آن توجه شده است. اما نگاهی به مبانی نظری نشان میدهد تحقیقات این حوزه اخیراً به سوی قربانیان جرم چرخش داشته و بخشی از تحلیلهای جرمشناختی بر فهم سبک زندگی قربانیان جرم متمرکز شده است. در حالی که جرمشناسی میپرسد: «چرا عدهای مرتکب جرم میشوند؟»، قربانیشناسی میپرسد: «چرا عدهای آماج اقدامهای جرمآمیز قرار میگیرند؟» هدف این پژوهش دستیافتن به مفهوم قربانیشدن از نظر زنان و تبیین نظریهای است که شرایط قربانیشدن را توضیح دهد. این تحقیق با کاربرد روش کیفی سعی دارد مفهوم قربانیشدن را از منظر زنان بشناسد. برای رسیدن به این هدف با 46 زن تهرانی مصاحبة نیمهساختاریافته انجام گرفت. اما نتایج قابلیت تعمیم ندارد. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مفهوم قربانیشدن بین زنان طیف وسیعی از احساسات را دربرمیگیرد. در تعریف زنان از مفهوم قربانیشدن سه مفهومِ «حرمان زندگی» و «نداشتن منابع و اختیارات» و «آسیبپذیری» آشکار میشود. بنا بر روایت زنان، قربانیشدن احساسی واقعی است که با فرد میماند. ویژگیهای شخصیتی و فاکتورهای اجتماعی و اجبارهای فرهنگی از عواملی است که با ارجاع به مواردی چون «نگاه جنسیتی» و «سلطة مردانه» و «ساختارهای معیوب» قربانیشدن را توضیح میدهند.موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران2322-52542320131023The Study of Religiosity,s amount and it,s Role in Happiness,s Youthبررسی میزان دینداری و نقش آن در شادمانی جوانان4134385165910.22059/jisr.2013.51659FAشرارهمهدی زادهاستادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه الزهرافاطمهزارع غیاث آبادیکارشناسارشد جامعهشناسی دانشگاه الزهراJournal Article20140305Astract: <br /> Happiness is a great gift that should be searched , found , seized and transmit to others . With regard the happiness influence on social and individual life and the widespread role of religion in human lives , the present study has been done with the aim investigate the relationship between religiosity and amount of happiness among young people in Tehran . In this study were explored the role of religion in creating, intensifying or weakening the happiness through the theory of cognitive and ideas of many thinkers such as Durkheim, Weber, Tocqueville, Argyle , Diener and Biswas Diener. In order to determine the relationship between these two categories, 384 questionnaires have been distributed among youth 18 to 29 years in Tehran city. The findings show that there is a significant correlation between religiosity and happiness of individuals. The results indicate that there is a significant positive correlation between the three dimensions of religiosity , religious belief , religious feelings , religious practices and amount of happiness young. Thus it can be concluded that religion and different dimensions of religiosity plays an important role in creating and heightening happiness. <br /> <br />Key Words: happiness, religious belief, religious feelings, religious practices, religiosity, young.شادی موهبت بزرگی است که باید آن را جستوجو کرد، یافت، غنیمت شمرد، و به دیگران نیز انتقال داد. با توجه به تأثیر شادمانی در حیات فردی و اجتماعی، همچنین نقش گستردة مذهب در زندگی بشر، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة دینداری و میزان شادمانی بین جوانان شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش نقش دینداری بر ایجاد، تشدید، یا تضعیف شادی از دریچة نظریة شناختی، همچنین نظریههای اندیشمندانی چون دورکیم، وبر، توکویل، سیلگمن، آرگایل، کار، داینر، و بیسواس داینر کنکاش شد. برای شناخت ارتباط بین این دو مقوله، 384 پرسشنامه بین جوانان 18 تا 29 سالة شهر تهران توزیع شد. در نهایت، یافتههای این پژوهش نشان میدهد بین دینداری و میزان شادی افراد رابطهای مثبت و معنادار برقرار است. همچنین، نتایج حاکی از آن است که بین سه بعد دینداری، یعنی اعتقادات دینی و احساسات دینی و مناسک دینی، و شادی جوانان مطالعهشده همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت دینداری و ابعاد مختلف آن در ایجاد و تشدید شادی نقشی مهم و بسزا دارد.موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران2322-52542320131023Investigating Sociological Factors Affecting Job alienationبررسی عوامل جامعه شناختی مرتبط با بیگانگی شغلی4394675166010.22059/jisr.2013.51660FAامیررستگار خالداستادیار جامعهشناسی دانشگاه شاهد تهرانمهدیکاوهکارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه شیرازمهدیمحمدیکارشناس ارشد جامعهشناسی دانشگاه شاهدJournal Article20140129Investigating Sociological Factors Affecting Job alienation <br />This research is a study on the efficient sociological factors on Job alienation across elementary school teacher of Tehran. The research data was collected through a surveying method, and participants were 380 persons out of 18452 among elementary school teacher of Tehran. With consideration of previous research and the theoretical foundations of trust, participation, protection, social responsibility and life satisfaction were associated with variable sources of alienation. Questionnaire to measure the independent variables and the variable of job alienation and Ganstr questionnaire used, the reliability was confirmed by Cronbach's alpha coefficient. Besides the above factors, variables such as gender, age, marital status, occupational history, in-service training courses, education, and income were also studied. <br />The results showed a significant relationship between the variables of trust, participation, support, responsibility and life satisfaction, job alienation shows. Among the variables underlying the results of the analysis of the survey data indicated that all variables except for the variables of age, has had a significant relationship with the alienation of labor. <br />Key Woord: job alienation, trust, participation, protection, social responsibility and lfethe resultshowed asresponsibility and life satisfaction, job alienation shows. Among the variables underlying the results of the analysis of the survey data indicated that all variables except for the variables of age, has had a significant relationship with the alienation of labor. <br /> <br /> <br />aتحقیق حاضر با هدف شناخت عوامل جامعهشناختی مؤثر بر بیگانگی شغلی معلمان انجام شده است. روش این مطالعه پیمایشی و جامعة آماری معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران، بالغ بر 18452 نفر، و حجم نمونه 374 نفر بود. با مداقه بر تحقیقات پیشین و مبانی نظری موجود اعتماد، مشارکت، حمایت، مسئولیتپذیری اجتماعی، و رضایت از زندگی عوامل مرتبط با متغیر بیگانگی شغلی در نظر گرفته شد. برای سنجش متغیرهای مستقل از پرسشنامة محققساخته و برای متغیر بیگانگی شغلی از پرسشنامة گانستر و واگنر استفاده شد و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ تأیید کرد. در کنار عوامل فوق، متغیرهای زمینهای مثل جنس، سن، وضعیت تأهل، سابقة شغلی، گذراندن دورة آموزش ضمن خدمت، تحصیلات، و درآمد نیز مطالعه شد. نتایجْ رابطهای معنادار را بین متغیرهای اعتماد، مشارکت، حمایت، مسئولیت پذیری، و رضایت از زندگی با بیگانگی شغلی نشان داد. نیز تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد همة متغیرهای این تحقیق، به جز متغیر سن افراد مطالعهشده، رابطهای معنادار با بیگانگی از کار دارند.موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران2322-52542320131023Radio and Citizenship; Relationship between the content of radio programs and awareness of citizenship rightsرادیو و شهروندی؛ رابطة محتوای برنامههای رادیویی و آگاهی از حقوق شهروندی4695035166110.22059/jisr.2013.51661FAملیحهشیانیدانشیار گروه برنامهریزی دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهرانابراهیمسپهوندکارشناسارشد جامعهشناسی دانشگاه شاهد تهرانJournal Article20140309رادیو از نظر ویژگیهای وسایل ارتباط جمعی و رسانه یعنی سرعت، مداومت حوزه انتشار، دسترسی آسان و فراوانی و گوناگونی محتوا "برترین وسیله ارتباط جمعی"به شمار میرود.بر همین اساس،تأثیر برنامه های رادیویی ملی و محلی بر اطلاع رسانی و آگاه سازی و آموزش مخاطبان اثبات شده و آن را به یکی از مناسبترین کانالهای آگاهیبخشی و آموزشی در حوزه های اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی و سیاسی تبدیل کرده است. در این راستا، مطالعه رابطة میان استفاده از رادیو و محتوای برنامههای آن و آگاهی از حقوق شهروندی،ردیابی یکی از مسائل مهم اجتماعی به شمار می رود که در سال های اخیر توجه محققان، مسئولان و برنامهریزان را به خود معطوف کرده است.<br />در این مطالعه با بهره گیری از نظریههای جامعهشناسان و نظریهپردازان علوم ارتباطات چون بال روکیچ و دی فلور، ترنر،کاتز، مارشال، فالکس و... به گردآوری اطلاعات با روش پیمایشی پرداخته شده است.جامعه آماری ساکنان شهر خرم آباد لرستان بوده که با کاربرد فرمول کوکران 384 نمونه از آنان مورد پرسش قرار گرفته اند.<br />یافتههای پژوهش نشانگر آن است که در مجموع بین استفاده از رادیو و محتوای برنامههای آن و میزان آگاهی از حقوق شهروندی در ابعاد سهگانه مدنی، سیاسی و اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. بنابر این،تدوین و برنامهریزی جامع آگاهسازی در زمینه حقوق شهروندی از طریق رادیو با استفاده از برنامههای متنوع و متعدد ، ایجاد شبکه توسعه اجتماعی در جهت دادن آگاهیهای لازم به افراد جامعه در زمینه مؤلفه های شهروندی و یا ایجاد شبکههای محلی رادیویی در جهت توسعه فرهنگ شهروندی در بین مردم مناطق مختلف با توجه به فرهنگ بومی مردم آن مناطق میتواند در جهت بالا بردن آگاهیهای مردم جامعه مؤثر باشد و زمینه را برای تحقق دموکراسی و جامعه ای شهروند مدار فراهم سازد.رادیو، از نظر ویژگیهای وسایل ارتباط جمعی و رسانه، یعنی سرعت، مداومت حوزة انتشار، دسترسی آسان، و فراوانی و گوناگونی محتوا، برترین وسیلة ارتباط جمعی بهشمار میرود. تأثیر برنامههای رادیویی ملی و محلی بر اطلاعرسانی و آگاهسازی و آموزش مخاطبان اثبات شده و آن را به یکی از کانالهای بسیار مناسب آگاهیبخشی و آموزش در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، و سیاسی تبدیل کرده است. در این زمینه مطالعة رابطة میان استفاده از رادیو و محتوای برنامههای آن و آگاهی از حقوق شهروندیْ ردیابی یکی از مسائل مهم اجتماعی بهشمار میرود که در سالهای اخیر توجه محققان و مسئولان و برنامهریزان را به خود معطوف کرده است. در این مطالعه، با بهرهگیری از نظریههای جامعهشناسان و نظریهپردازان علوم ارتباطات، چون بال روکیچ و دیفلور، ترنر، کاتز، مارشال، فالکس، و جزآن به گردآوری اطلاعات با روش پیمایشی پرداخته شد. جامعة آماری ساکنان شهر خرمآباد لرستان بود که با فرمول کوکران از 384 تَن سؤال شد. یافتههای پژوهش نشاندهندة آن است که در مجموع بین استفاده از رادیو و محتوای برنامههای آن و میزان آگاهی از حقوق شهروندی در ابعاد سهگانة مدنی، سیاسی، و اجتماعی رابطهای معنادار وجود دارد. بنابراین، تدوین و برنامهریزی جامع آگاهسازی در زمینة حقوق شهروندی از طریق رادیو با استفاده از برنامههای متنوع و متعدد، ایجاد شبکة توسعة اجتماعی در جهتدادن به آگاهی افراد جامعه در زمینة مؤلفههای شهروندی، و ایجاد شبکههای محلی رادیویی برای توسعة فرهنگ شهروندی بین مردم مناطق مختلف با توجه به فرهنگ بومی مردم آن منطقه میتواند بر بالارفتن آگاهیهای مردم جامعه تأثیر بگذارد و زمینه را برای تحقق دموکراسی و جامعهای شهروندمدار فراهم سازد.موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران2322-52542320131023Comparative analysis of environmental values between Islam and West world
(Secondary analysis of world values survey)مقایسة تحلیلی ارزشهای زیستمحیطی جهان اسلام و غرب؛ تحلیل ثانویة دادههای پیمایش ارزشهای جهانی (WVS)5055235166210.22059/jisr.2013.51662FAصادقصالحیاستادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه مازندران0000-0003-2108-2132مجتبیحمایتخواه جهرمیمربی گروه جامعهشناسی دانشگاه پیام نور جهرم، دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه پیام نورJournal Article20140215Current societies are not only faced with social, economic, political and cultural problems but also with environmental crises and this forced many social scientists to study environmental values. Some previous studies have shown that environmental values and moral commitment toward the environment are rooted in a specific worldview and religious education. The purpose of this study is to investigate status of environmental values among Muslim and non-Muslim countries with applying comparative approach. To meet this goal, with using secondary analysis and applying data of fifth wave of World Values Survey, Islamic countries consists of Turkey, Indonesia, Egypt and Jordan, of non-Muslim countries consists of the United States of America, Canada, Germany and Switzerland were compared with regard to some types of environmental values. The results of the study show that there is no significant difference between Muslim and non-Muslim countries with regard to environmental index. However, Muslim countries take environmental issues such as bad weather, climate change and hygiene more seriously compared with their non-Muslims counterpart. Furthermore, Muslim countries view the government much more responsible to cope with these environmental problems. Finally, the paper explains about the possible reasons of lack of difference between Muslim and non-Muslim countries in terms of environmental concern.جوامع عصر حاضر علاوه بر بحرانهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی با مسائل و بحرانهای زیستمحیطی مواجهاند و این مسئله بسیاری از دانشمندان اجتماعی را ملزم به مطالعة ارزشهای زیستمحیطی کرده است. بسیاری از این مطالعات نشان میدهد ارزشهای زیستمحیطی و تعهدات اخلاقی در قبال محیط زیست ریشه در جهانبینی و آموزههای دینی جامعه دارد. هدف مقالة حاضر بررسی جایگاه ارزشهای زیستمحیطی در کشورهای مسلمان و غیرمسلمان با رویکرد تطبیقی است. بدین منظور و با استفاده از تحلیل ثانویه و بهکارگیری دادههای موج پنجم پیمایش جهانی ارزشها (wvs) کشورهای مسلمان ترکیه، اندونزی، مصر، اردن و کشورهای غیرمسلمان امریکا، کانادا، آلمان، سوئیس از نظر برخی ارزشهای زیستمحیطی مقایسه شدند. یافتههای تحقیق حاضر نشان داد تفاوت چندانی به لحاظ شاخصهای زیستمحیطی بررسیشده میان کشورهای مسلمان و غیرمسلمان وجود ندارد. با وجود این، کشورهای مسلمان مسائل زیستمحیطی، نظیر بدی آب و هوا و نامناسببودن وضعیت بهداشت، را جدّیتر از کشورهای غیر مسلمانان میدانند. علاوه بر این، کشورهای مسلمان بیشتر دولت را مسئول رفع آلودگیهای زیستمحیطی میدانند. در خاتمه، دلایل احتمالی عدم تفاوت بین کشورهای مسلمان و کشورهای غیرمسلمان از حیث ملاحظات زیستمحیطی تبیین میشود.موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران2322-52542320131023English Abstractsچکیده های انگلیسی175211510.22059/jisr.2013.52115FAJournal Article20141208