موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
2322-5254
2888-6355
8
3
2019
09
23
قواعد و ضرورتهای نظام خانواده در ایران از خلال بروز تغییرات و نابهنجاریها (با تأکید بر همباشی بهمثابۀ نوعی آسیب در خانواده)
433
460
FA
سید مهدی
اعتمادیفرد
0000-0002-0759-998X
استادیار گروه جامعهشناسی، دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
etemady@ut.ac.ir
غزاله
حسینی
کارشناسیارشد جامعهشناسی، دانشگاه تهران
qazal.hosseini@gmail.com
10.22059/jisr.2019.281073.863
«همباشی» وضعیتی آستانهای است که تحت عنوان «ازدواج سفید» نمیگنجد؛ بلکه نشانة نوعی آسیب و نابهنجاری در نهاد خانوادة ایرانی است؛ نابهنجاری که کنشگران از سر اراده و بهمنظور نقض قواعد رسمی خانوادگی صورت میدهند. هدف اصلی در مقالۀ پیشرو، بررسی این آسیب و فهم قواعدی است که از خلال نقض آن توسط کنشگران، ضرورت آنها در حیات اجتماعی آشکار میشود. ازاینرو، پژوهش به روش اتنومتدولوژی و با تأکید بر وجه پدیدارشناسانة آن سامان یافته است. یافتههای پژوهش بر نمونهها در شهر تهران متمرکزند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که افراد در چنین شرایطی با دامن زدن به نوعی نابهنجاری و سرپیچی از قواعد مرسوم و رایج در خانواده، مطابق میل خود و مبتنیبر آزادی فردی، شرایط متفاوتی را برای خود رقم زدهاند؛ درحالیکه قواعد ضروری حاکم بر خانواده، بر روابط آنها نیز تسری مییابد و درنهایت، خود را در قالب جدیدی آشکار میکند که درظاهر ساختة افراد است، اما درواقع مضمر در ضمنیترین سطوح خانوادگی است. برایناساس، قواعد خانواده در ایران حتی با نقض توسط افراد در قالب همباشی، نهتنها ازمیان نمیرود، بلکه در شکلهایی بهظاهر خودساخته، بیشتر تسری پیدا میکند. این اتفاق حاکی از بنیانی ضروری در پیچیدهترین ابعاد زندگی اجتماعی وابسته به نظم خانواده در ایران است که راه علاج را نیز فقط از خلال آن میتوان جست.
اتنومتدولوژی,خانواده,فردیت,نابهنجاری,همباشی
https://jisr.ut.ac.ir/article_73396.html
https://jisr.ut.ac.ir/article_73396_fe74fe58e2986166e5e493edd96328bb.pdf
موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
2322-5254
2888-6355
8
3
2019
09
23
جامعهشناسی زمانمندی زندگی روزمره در گروههای اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر اصفهان)
461
488
FA
زهرا
ذاکری نصرآبادی
مربی و دانشآموختة دکتری گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور
zh.zakeri@gmail.com
محمدجواد
زاهدی
null
استاد گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور
m_zahedi@pnu.ac.ir
وحید
قاسمی
استاد گروه علوم اجتماعی، دانشگاه اصفهان
v.ghasemi@ltr.ui.ac.ir
امیر
ملکی
0000-0001-9962-5737
دانشیار گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور
a_maleki@pnu.ac.ir
10.22059/jisr.2019.286887.913
پژوهش پیشرو دربارة زمان و زمانمندی در زندگی روزمره است که به تبیین تفاوتهای موجود در زمانمندی گروههای طبقاتی و سنی میپردازد. برای تحلیل این تفاوتها از روششناسی دیالکتیکی گورویچ در تحلیل مقیاسهای زمانی طبقات اجتماعی و نظریة شکاف نسلی کارل مانهایم استفاده شد. روش پژوهش، از نوع پیمایشی است که طی آن 586 نفر از شهروندان 20 تا 55 سالة اصفهانی بررسی شدند. برای انتخاب جامعة نمونه، از دو شیوة نمونهگیری خوشهای (تفکیک طبقاتی مناطق و محلههای شهر) و نمونهگیری سهمیهای استفاده شد. گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامهای صورت گرفت که نگارندگان تهیه کردند. گروههای طبقاتی و سنی در 19 بعد زمانی و سپس در 2 گونة عمدة زمانی (زمانمندی توسعهمدار و زمانمندی توسعهستیز) مقایسه شدند. نتایج نشان میدهد میانگین زمانمندی توسعهمدار با ویژگیهایی چون حرکت پیوسته، سرعت متعادل، قطعیت در تعیین هدفها و مسیر زندگی و جهتگیری معطوفبهآینده، در طبقات بالا و متوسط، بیشتر از طبقات پایین و در نسل میانسال، بیشتر از جوانان است. قشرهای پایین جامعه و جوانان بهدلیل تجربة ناامنیهای اقتصادی، بیش از دیگر گروهها در معرض گسستگیها و بینظمیهای زمانی (زمانمندی توسعهستیز)اند.
زمان,زمانمندی توسعهستیز,زمانمندی توسعهمدار,طبقة اجتماعی,گروههای سنی
https://jisr.ut.ac.ir/article_73397.html
https://jisr.ut.ac.ir/article_73397_c7f275a2b70e3de5fa48e2b3ba75ef0c.pdf
موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
2322-5254
2888-6355
8
3
2019
09
23
مطالعۀ جنسیتی احساس غم دانشجویان
489
512
FA
سعیده
امینی
استادیار جامعهشناسی، دانشگاه علامه طباطبائی
saeedeh.amini280@gmail.com
مصطفی
فرزانه
کارشناسیارشد جامعهشناسی، دانشگاه علامه طباطبائی
tahafarzaneh@gmail.com
10.22059/jisr.2019.270769.784
این مقاله درصدد است تا از منظری جامعهشناختی به موضوع عواطف و جنسیت بپردازد. عواطف و جنسیت سازهای اجتماعی و فرهنگیاند و متغیرهای اجتماعی–فرهنگی، در سطوح خرد و کلان، سهم بسزایی در برساخت جنسیت و کنشهای عاطفی مثبت و منفی کنشگران اجتماعی دارند. اهمیت این موضوع زمینهساز نگارش این مقاله شد و در فرایند تکوین از میان صور گوناگون عواطف، بر احساس غم تأکید شد. بهمنظور بررسی وضعیت احساس غم بین دو جنس، نخست چارچوب نظری منبعث از رویکردهای نظری جامعهشناسی عواطف و جنسیت تدوین و برپایة آن، پرسشها و فرضیههایی طراحی شد. کنشگران این بررسی، دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بودند که بهشیوة نمونهگیری طبقهای نسبی و با حجم نمونة 381 نفر انتخاب شدند. نتایج نشان داد که احساس غم در بین دانشجویان مقطع کارشناسیارشد بیش از دیگر مقاطع و نیز در بین دانشجویان با پایگاه اقتصادی-اجتماعی متوسط، بیش از دیگران است. در بین متغیرهای جامعهشناختی اثرگذار بر احساس غم، ناتوانی در مدیریت عواطف، احساس بیقدرتی، ناهمنوایی و به تأیید اجتماعی نرسیدن بر احساس غم دانشجویان دختر و پسر و بیاعتمادی، تنها بر احساس غم دانشجویان دختر تأثیر دارد.
احساس بیقدرتی,احساس غم,اعتماد اجتماعی,جنسیت,مدیریت عواطف
https://jisr.ut.ac.ir/article_73398.html
https://jisr.ut.ac.ir/article_73398_324dfbb83d2b0df80948588bad2339e3.pdf
موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
2322-5254
2888-6355
8
3
2019
09
23
شناسایی ابعاد و مؤلفههای توسعۀ فرهنگی در کتابخانۀ ملی ایران
513
531
FA
آرزو
باباشمس
دانشجوی دکتری مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
arezou555@yahoo.com
سیدرضا
صالحی امیری
دانشیار و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
dr.salehiamiri@gmail.com
فاطمه
عزیزآبادی فراهانی
دانشیار و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
f.a.farahani@srbiau.ac.ir
10.22059/jisr.2019.264839.736
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفههای توسعة فرهنگی برای کتابخانة ملی ایران بوده است. این پژوهش بهلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نوع دادهها، تلفیقی (کمی و کیفی) و ازنظر نحوة گردآوری دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش، همة مدیران میانی و ارشد کتابخانة ملی ایران بودند که بهصورت هدفمند، 5 نفر برای مصاحبة حضوری و 32 نفر از آنها برای پاسخ به پرسشنامه انتخاب شدند. ابعاد و مؤلفههای اولیة توسعة فرهنگی براساس مطالعات کتابخانهای و مبانی نظری (نظریهها، روشها و الگوها)، مصاحبه و مطالعة پیشینة پژوهش در ایران و جهان در 3 بعد و 23 مؤلفه (9 مؤلفة آزادی فرهنگی، 8 مؤلفة خلاقیت فرهنگی و 6 مؤلفة گفتوگوی فرهنگی) استخراج شد و برای تأیید در اختیار پاسخگویان قرار گرفت. نتیجة تحلیل عاملی تأییدی ابعاد و مؤلفههای الگوی توسعة فرهنگی کتابخانة ملی ایران نشان داد که از بین 23 مؤلفة شناساییشده، 2 مؤلفه با بار عاملی کمتر از 4/0 از الگو حذف و 21 مؤلفة دیگر تأیید شدهاند. همچنین، مؤلفة «شناسایی و معرفی مفاخر فرهنگی مشترک با دیگر کشورها»، مؤلفة «تقویت سازمانهای مردمنهاد» و «گفتوگوی بین تمدنها» دارای بیشترین اهمیت بودند.
آزادی فرهنگی,توسعة فرهنگی,خلاقیت فرهنگی,کتابخانة ملی,گفتوگوی فرهنگی
https://jisr.ut.ac.ir/article_73399.html
https://jisr.ut.ac.ir/article_73399_70e0ba3e8234e0d9edf59eaf975e0c2f.pdf
موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
2322-5254
2888-6355
8
3
2019
09
23
حافظۀ جمعی و تأثیر آن بر شکلگیری هویت شهری (مورد مطالعه: محلۀ وحدت اسلامی و شهرک غرب)
533
556
FA
احمد
نادری
0000-0001-5266-8094
عضو هیات علمی دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران
anaderi@ut.ac.ir
مهدی
اکبری گلزار
0000-0002-6571-3947
دانشجوی دکتری مردمشناسی دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران
m.akbarigolzar@gmail.com
زهرا
فاضلی
کارشناسیارشد جامعهشناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه شاهد
partodanesh09@gmail.com
10.22059/jisr.2019.279442.849
<strong>چکیده:</strong> توسعة شهری یکی از مسائل عمدهای است که کشور ما در این سالها همواره با آن مواجه بوده است. شکلگیری مناطق تازهتأسیس در کنار محلات قدیمیتر در شهرهای با قدمت تاریخی، منجر به ایجاد تیپولوژی خاصی برای شهرهای مدرن در مسیر توسعه میشود. بخش عظیمی از هویت محلات قدیمی، همانطورکه موریس هالبواکس یادآور میشود، از خاطرات جمعی اهالی محل تشکیل شده است؛ درحالیکه در مناطق تازهتأسیس شهری اساساً این خاطرات جمعی وجود خارجی ندارند و براساس ضرورت زندگی مدرن، بهوجود هم نخواهند آمد. در این پژوهش سعی شده است روند شکلگیری هویت شهری در محلة قدیمی وحدت اسلامی (شاپور سابق) در مقایسه با محلة بهنسبت تازهتأسیس شهرک غرب تهران با روش مطالعة موردی کیفی و با ابزار مصاحبه با ساکنان آن محلات، بررسی و ارزیابی شود. یافتهها بیانگر این است که محلة وحدت اسلامی که هنوز توانسته است ساختار خود را حفظ کند و دستخوش تغییرات عمده نشود، توسط خاطرات جمعیای که اهالی محل در مکانهای مشخص در آن دخیل بودهاند، هویت خود را حفظ کرده است؛ اما شهرک غرب با توجه به نداشتن مکانهای مشترک و تشکیل نشدن حافظة جمعی و رشد اقتضائات زندگی مدرن در آن و برقرار نشدن ارتباط اجتماعی محلهای و همسایگی، از خاطرات جمعی کمتر و درنتیجه، هویت مستقل ضعیفتری بهرهمند است.
تیپولوژی شهری,روش کیفی,حافظة جمعی,هویت شهری
https://jisr.ut.ac.ir/article_73400.html
https://jisr.ut.ac.ir/article_73400_99a0a874dbeaffce51e5bc19ff928299.pdf
موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
2322-5254
2888-6355
8
3
2019
09
23
تأثیر جهانی شدن بر هویت اجتماعی زنان (مورد مطالعه: زنان شهر بندرعباس)
557
580
FA
محسن
دیانت
عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی، دانشگاه پیامنور
mdianat.pn@gmail.con
منصوره
دسترنج
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی، دانشگاه پیامنور
dastranj_mansooreh@yahoo.com
10.22059/jisr.2019.272834.797
تحولات دهههای اخیر، چه در زمینههای فرهنگی و چه در عرصههای ساختاری، به تعدد، تنوع و گاه تعارض منابع هویتساز منجر شده و گسترش نوگرایی و نوسازی در عرصة جهانی، به بحران هویت در میان بسیاری از قشرها، بهویژه زنان، دامن زده است. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جهانی شدن بر هویت اجتماعی زنان در شهر بندرعباس انجام گرفته است. جامعة آماری، همة زنان 15 تا 45 سال شهر بندرعباس بودند که از میان آنها، با استفاده از فرمول کوکران، نمونهای مشتمل بر250 نفر انتخاب شد. روش پژوهش در این مقاله، پیمایش و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بود که اعتبار آن بهروش صوری و پایایی آن بهکمک آمارة آلفای کرونباخ سنجیده شد. پس از جمعآوری پرسشنامهها، بهمنظور تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل دو متغیر(از نوع تأثیر و تفاوت معناداری) استفاده شد. نتایج در گام اول آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد که متغیرهای میزان استفادة زنان از کالاهای فرهنگی نو، میزان استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی (ICT)، نگرش زنان به کارکرد جنسیتی بر هویت اجتماعی تأثیر معناداری داشته است؛ اما آگاهی زنان از تغییرات محیطی بر هویت اجتماعی زنان تأثیر معناداری را نشان نداد.
آگاهی از جهانی شدن,بندرعباس,جهانی شدن,زنان,هویت اجتماعی
https://jisr.ut.ac.ir/article_73401.html
https://jisr.ut.ac.ir/article_73401_387a30966d31a90dbdfa11506d7b6f56.pdf
موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
2322-5254
2888-6355
8
3
2019
09
23
توسعه و جرم در ایران
581
608
FA
منصور
دیهول
دکتری جامعهشناسی اقتصادی و توسعه، مدیر گروه مطالعات اجتماعی شرکت بینالمللی پردازش اطلاعات نقش کلیک
mansurdayhol@gmail.com
سیروس
احمدی
دانشیار گروه جامعهشناسی، دانشگاه یاسوج
sahmadi@yu.ac.ir
اصغر
میرفردی
0000-0002-1219-4485
دانشیار گروه جامعهشناسی، دانشگاه شیراز
a.mirfardi@gmail.com
10.22059/jisr.2019.263386.726
پژوهش پیشرو با هدف بررسی رابطة توسعة اجتماعی-اقتصادی و جرم در ایران انجام گرفت. رویکرد این پژوهش به موضوع توسعه و جرم و برهمکنش آنها، رویکردی جامعهشناختی به مطالعة انحرافها و مسائل اجتماعی در زمینة توسعه و تحولات اجتماعی است. این پژوهش از نوع کمی-طولی است که به روش سریهای زمانی انجام گرفت. مشاهدات مربوط به متغیرهای پژوهش، در دورة زمانی 1395 تا 1375 جمعآوری و بررسی شد. پژوهش در سطح کلان انجام گرفت و بههمیندلیل، جامعة موردبررسی، سطح مشاهده و سطح تحلیل کل کشور است. یافتهها نشان داد که در دورة بررسیشده، همراه با بهبود شاخصهای توسعه در کشور، میزان سرقت نیز افزایش چشمگیری پیدا کرده است؛ اما میزان قتل (عمد و غیرعمد) بهطورتقریبی، روند ثابتی داشته است. بررسی روابط بین متغیرها نشان داد که همة شاخصهای توسعة اقتصادی-اجتماعی (سطح باسوادی، اشتغال در بخش صنعت، میزان امیدبهزندگی و دسترسی به زیرساختهای توسعهای) در کوتاهمدت ارتباط منفی با میزان سرقت داشته است؛ اما در بلندمدت، هر 4 متغیر رابطة مثبت و مستقیم با میزان سرقت داشتهاند. همچنین هر 4 شاخص مورداستفاده برای سنجش سطح توسعهیافتگی اقتصادی–اجتماعی، در بلندمدت و کوتاهمدت، رابطة منفی با میزان قتل داشتهاند.
ایران,توسعة اقتصادی-اجتماعی,روش سریهای زمانی,سرقت,قتل
https://jisr.ut.ac.ir/article_73402.html
https://jisr.ut.ac.ir/article_73402_0b8e42774c48340bf007ab6c233aad7b.pdf
موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
2322-5254
2888-6355
8
3
2019
09
23
واکاوی موانع گردشگری روستایی برای رسیدن به توسعۀ پایدار اقتصادی سکونتگاههای روستایی با رویکرد کارآفرینانه (مورد مطالعه: شهرستان کیار- استان چهارمحال و بختیاری)
609
637
FA
سیدمرتضی
حسینی
دانشجوی دکتری برنامهریزی توسعة کارآفرینی روستایی، دانشگاه شهید بهشتی تهران
mofigh.85@gmail.com
رحمتالله
منشیزاده
دانشیار گروه جغرافیای انسانی، دانشگاه شهید بهشتی تهران
r-monshizadeh@sbu.ac.ir
محمدتقی
رضویان
استاد گروه جغرافیای انسانی و آمایش، دانشگاه شهید بهشتی تهران
m-razavian@sbu.ac.ir
پگاه
مریدالسادات
استادیار گروه جغرافیای انسانی و آمایش، دانشگاه شهید بهشتی تهران
pegah_moridsadat@yahoo.com
10.22059/jisr.2019.279046.847
این پژوهش به بررسی و احصای مسائل و موانع گردشگری روستایی و بررسی جایگاه آن در توسعة پایدار اقتصادی سکونتگاههای روستایی شهرستان کیار با تأکید بر کارآفرینی پرداخته است. روش پژوهش، اسنادی و پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش، افراد ساکن در سکونتگاههای روستایی شهرستان کیار، مسئولان و کارشناسان در استان چهارمحال و بختیاری بودند. از افراد ساکن در روستاهای شهرستان کیار، 380 نفر، از بین کارشناسان با توجه به نوع ارتباط آنان با روستاهای منطقة کیار و تخصص و شناخت آنان نسبت به این روستاها، 120 نفر و از بین مسئولان تصمیمگیر و تصمیمساز و صاحبنظر، 83 نفر برای حجم نمونه درنظر گرفته شد. همچنین، 24 مؤلفهای که بر گردشگری سکونتگاههای روستایی با نگاه کارآفرینی تأثیر دارد، از نظر وجود مسئله، شدت و میزان اعتقاد به شدت موردارزیابی و پس از آن، با استفاده از روش بار عاملی، نظرهای هر گروه محاسبه و شدت تلفیقی به روش تحلیل عاملی محاسبه شد. براساس نتایج این پژوهش، ضعف دسترسی به امکانات زیرساختی و خدمات اجتماعی برای توسعة گردشگری، قوانین دستوپا گیر در راهاندازی کسبوکارهای گردشگرمحور، ضعف فرهنگی، ضعف مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی، ضعف در تأمین منابع مالی مشاغل گردشگرمحور، بیاعتمادی مردم به مسئولان و مدیران برای اقدام به فعالیتهای کارآفرینانة گردشگری، بیاطلاعی از مشاغل حوزة گردشگری، نبود نهادهای مشاورهای، خطرپذیری کم مردم برای ورود به فعالیتهای گردشگری و قوانین محیطزیستی سختگیرانه، بهترتیب اولویتهای اول تا دهم موانع تحقق گردشگری روستایی در شهرستان کیارند.
توسعة پایدار اقتصادی,شهرستان کیار,کارآفرینی,گردشگری روستایی
https://jisr.ut.ac.ir/article_73405.html
https://jisr.ut.ac.ir/article_73405_d2642387e1f293431bfe79ce5ec3f42e.pdf
موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
(تاسیس 1337)
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
2322-5254
2888-6355
8
3
2019
09
23
تحلیل تعارض در سیاستگذاری اجتماعی؛ بررسی فرایند تدوین قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی
639
668
FA
رضا
امیدی
استادیار دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
rezaomidi79@gmail.com
10.22059/jisr.2019.289806.941
بحث طراحی ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، نخستینبار در سال 1377 مطرح شد؛ اما فرایند نهایی شدن آن، حدود شش سال بهطول انجامید. قانون ساختار از نوع قوانین تأسیسی است و با تصویب آن، ارکانی نظیر وزارت رفاه و تأمین اجتماعی و شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی تأسیس شدند و تغییراتی در سازماندهی حوزۀ رفاه و تأمین اجتماعی رخ داد؛ اما این قانون، در اجرا با چالشهایی اساسی مواجه شد و بهتدریج، ابتدا براساس مصوبهای در سال 1386 حوزۀ امدادی منفک شد، سپس وزارت رفاه و تأمین اجتماعی در دو وزارتخانۀ کار و امور اجتماعی و تعاون ادغام و شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی نیز منفعل شد. در این مقاله، بر تحلیل ماهیت تعارض در فرایند تدوین این قانون تمرکز شده و پرسش اصلی این است که «عاملهای مولد تعارض برای بازیگران مختلف چه عاملهایی بوده و این بازیگران چه راهبردهایی را برای مواجهه با آن برگزیدهاند؟». براساس رویکرد روششناسی تفسیریِ انتقادی، دادههای پژوهش از راه مصاحبه با دستاندرکاران اصلی طراحی نظام جامع و مطالعة مذاکرات مجلس شورای اسلامی در زمان تصویب لایحه گردآوری و تحلیل شده است. براساس یافتههای پژوهش، تعارضهای ساختاری و منفعتی همپوشانی زیادی با هم داشته و بههمراه تعارض پارادایمی، بیشترین تأثیر را بر فرایند طراحی ساختار نظام جامع داشتهاند.
تعارض,جهتگیری تعارض,راهبرد,سیاستگذاری اجتماعی,نظام جامع
https://jisr.ut.ac.ir/article_73412.html
https://jisr.ut.ac.ir/article_73412_e00df85392293759a16d8c68b3d3a770.pdf