مدرنیته[1]، مفهومی است که تاکنون از زوایای متعددی بررسی شده است. شاید یکی از معتبرترین نظریات در این حوزه، نظریه گیدنز باشد. گیدنز، اصالتاً مدرنیته را یک جریان فرهنگی میداند که وارد مرحله جدیدی شده و مؤلفههای عینی خاص خود را در همه ساحتهای زندگی اجتماعی دارد. بررسی نظرات گیدنز حاکی از آن است که گیدنز، اصلیترین ساحت تبلور مدرنیته را اوقات فراغت[2] میداند. یعنی زمانی که افراد به گونهای بازتابانه[3] سبک زندگی و هویتی خاص خود را شکل میدهند. این مقاله، به بررسی انضمامی[4] این سؤال میپردازد که براساس نوع گذران اوقات فراغت جوانان، به عنوان یکی از اقشار جامعه، مدرنیته به عنوان یک ویژگی فرهنگی، تا چه حد در جامعه ما نهادینه[5] شده است. یافتههای تجربی ما، که براساس پژوهشی کیفی بر روی 30 نفر از جوانان 20 تا 30 سال شهر تهران به دست آمد، نشان داد ترجیحات و گرایشهای مدرن در بین جوانان شهر تهران در حال شکلگیری و تثبیت است، اما در همان حال بسترهای مادی و بایستههای اقتصادی تحقق عینی این خواستهها و تمایلات در جامعه وجود ندارد. [1]. Modernity [2]. Leisure time [3]. Reflexive [4]. Concrete [5]. Constitutionalize