ORIGINAL_ARTICLE
تبیین جامعهشناختی محیطگرایی ایرانیان در دو سطح خرد و کلان
مطالعات زیادی به بررسی متغیرهای محیط زیستی اعم از باورها، ارزشها، نگرش، دانش و رفتارهای محیط زیستی در بین ایرانیان پرداختهاند که دامنة تحت پوشش آنها از چند استان فراتر نرفته است. این تحقیق در سطح ملی به بررسی وضعیت ارزشهای محیط زیستی ایرانیان در سطح خرد و کلان میپردازد و با هدف قراردادن تبیین محیطگرایی ایرانیان از سطح توصیف فراتر میرود. روش تحقیق در این مقاله تحلیل ثانویه است که با استفاده از اطلاعات موجود در پیمایش جهانی ارزشها (WVS) (موج پنجم) در سطح خرد از نمونة 2667 نفر ایرانی و در سطح کلان از نمونة 257597 جهانی بهره برده است. نتایج تحقیق بازگوی آن است که میانگین نگرانی در مورد کیفیت محیط زیست جهانی 61/3، میانگین نگرانی در مورد کیفیت محیط زیست ایران 58/3، مشارکت زیستمحیطی 43/2 و اولویت محیط زیست در برابر رشد اقتصادی 48/0 است که در مقایسه با دیگر کشورهای جهان جایگاه خوبی است. همچنین، ارزشهای معنوی و مادی شوارتز و اعتقاد به خدا قویترین تبیینکنندة محیطگرایی ایرانیان است. همچنین، یافتهها نشاندهندة آن است که الگوی اجتماعی غالب نسبت به محیط زیست در بین ایرانیان مبتنی بر باورهای حامی محیط زیست است. این امر هم برای سیاستگذاران داخلی نشانة مطلوبی برای اجرای سیاستهای حامی محیط زیست است که قطعاً همگامی و مشارکت مردمی را در پی دارد؛ و هم ایران را همپیمانی بالقوه پیش روی سازمانهای بینالمللی حفظ منابع طبیعی و محیط زیست قرارمیدهد.
https://jisr.ut.ac.ir/article_50425_ef361534cebe2270a8adf2be0ec1b36b.pdf
2013-06-22
177
202
10.22059/jisr.2013.50425
ارزشهای مادی
ارزشهای معنوی
دینداری
محیطگرایی
مشارکت محیط زیستی
امیر
ملکی
a_maleki@pnu.ac.ir
1
دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه پیام نور
AUTHOR
عظیمه السادات
عبداللهی
a_abdelahi@pnu.ac.ir
2
دانشجوی دکتری و مربی گروه جامعهشناسی دانشگاه پیام نور
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعۀ عوامل مرتبط با احساس آنومی فردی در میان دانشجویان (مطالعۀ موردی دانشجویان دانشگاه تهران)
براساس جامعه شناسی عواطف، یکی از مهم ترین مباحث مطرح در مدیریت مسائل خرد، توجه به احساس افراد جامعه است. از این رو، احساس آنومی فردی که از عوامل تأثیرگذار در کنش های افراد محسوب می شود نیازمند مطالعه است. این پژوهش به بررسی میزان آنومی فردی در میان دانشجویان دانشگاه تهران می پردازد. در این تحقیق از نظریه های فردینبرگ، لیدنبرگ، نظریة بیگانگی اجتماعی سیمن، نظریة بی سازمانی در چارچوب نظری تحقیق استفاده شده است. روش این تحقیق پیمایشی است و نمونة تحقیق (300 نفر) به صورت نمونه گیری طبقه بندی انتخاب شد. پردازش و تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی )مشتمل بر آزمون های همبستگی, رگرسیون چند متغیره) انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که 18/5 درصد دانشجویان احساس آنومی پائین، 65/5 درصد متوسط و 16 درصد بالاست که نشانگر احساس آنومی متوسط رو به بالای دانشجویان است. نتایج حاکی از آن است که عواملی چون اعتماد اجتماعی، اعتماد فردی، نهادی و تعمیم یافته، بی قدرتی، سرمایة اجتماعی و رضایت از زندگی با احساس آنومی مرتبط اند، به طوری که بین این عوامل و احساس آنومی فردی همبستگی وجود دارد. به جز متغیر احساس بی قدرتی که رابطة مثبتی با احساس آنومی فردی دارد، بقیة متغیرها رابطة منفی با متغیر وابسته دارند. بین مشارکت اجتماعی، جنسیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و احساس آنومی فردی رابطه ای وجود ندارد. بر اساس مدل رگرسیونی، متغیرهای احساس بی قدرتی و اعتماد فردی بیشترین اهمیت را در تبیین احساس آنومی فردی داشته اند.
https://jisr.ut.ac.ir/article_78811_c7e7579ce96d0b5cd97804fc6b8221cc.pdf
2013-06-22
203
224
10.22059/jisr.2013.78811
آنومی فردی
احساس بی قدرتی
اعتماد اجتماعی
سرمایة اجتماعی
مشارکت اجتماعی
پروانه
دانش
daneshpar@yahoo.com
1
استادیار دانشگاه پیام نور
AUTHOR
پروین
علی پور
palipoor@ut.ac.ir
2
پژوهشگر مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران و دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه پیام نور
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
وضعیت اعتماد عمومی اساتید دانشگاهها به کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران
اعتماد نخبگان به نظام بخشی از سرمایة اجتماعی است که به تحقق هر چه بیشتر اهداف نظام منجر میشود. اساتید دانشگاه از جمله مهمترین گروههای نخبه محسوب میشوند که به دلیل ارتباط و تأثیرگذاری بر دانشجویان سهم عمدهای در میان نخبگان دارند. پرسش اساسی در مقالة حاضر، معطوف به چیستی و چگونگی جنبههای مختلف اعتماد اساتید به نظام و پرسشهای فرعی نیز به جنبههای نگرشی و ذهنی و راهبردهای افزایش آن معطوف است. روشهای اصلی برای پاسخگویی به پرسشها، مصاحبههای عمیق با اساتید و تحلیل ثانویة دادههای کمّی است. مصاحبهشوندگان بر اساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و تلاش شده تا تنوع در آنها حفظ شود، به گونهای که به رویکردهای سیاسی مختلف اساتید نیز توجه شود. دادهها و اظهارات مصاحبهشوندگان حاکی از آن است که اعتماد عمومی مردم و اساتید به سایر افراد در جامعه در مقایسه با گذشته رو به کاهش است. این امر زمینة منفی افزایش بیاعتمادی اساتید به نظام را نیز ایجاد میکند. تأکید عمدة مصاحبهشوندگان بر آن است که بیاعتمادی اساتید به نظام، بیش از آنکه به هستههای بنیادین و قواعد نظام بازگردد به بازیگران و عملکردهای سازمانی مربوط است. انباشت و تراکم بیاعتمادی در این دو لایة بیرونی به لایة درونی قواعد نیز تسری مییابد.
https://jisr.ut.ac.ir/article_50427_a435cc91567def8ede88292e0769d8cf.pdf
2013-06-22
225
246
10.22059/jisr.2013.50427
اعتماد عمومی
تودهگرایی
عملکرد سازمانی
قواعد مشروعیتبخش
نخبهگرایی
سید مهدی
اعتمادی فرد
etemady@ut.ac.ir
1
هیئت علمی دانشگاه تهران، گروه جامعهشناسی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
فرهنگ زیبایی و جامعة مصرفی (با تأکید بر مصرفگرایی در لوازم آرایشی)
در این مقاله به بررسی میزان مصرفگرایی زنان در لوازم آرایشی و عوامل مؤثر بر آن پرداخته شده است. روش تحقیق پیمایشی بود. از نمونهای 384 نفری، به صورت نمونهگیری خوشهایِ تصادفی، زنان 18- 48 سالة شهر تهران که به مراکز خرید مراجعه کرده بودند انتخاب شدند. نتایج نشان میدهد مصرف لوازم آرایشی در جامعة مورد بررسی فراسنی شده است و به سمت فراتأهلی، فراطبقهای و فراتحصیلی شدن پیش میرود. متغیرهای تأهل و درآمد خانواده تأثیر مثبت بر مصرفگرایی لوازم آرایشی در زنان دارند. تنها متغیر تحصیلات اثر منفی بر مصرف لوازم آرایشی نشان میدهد. بررسی موقعیتهایی که پاسخگویان در آن مکانها خود را مجبور به مصرف لوازم آرایش میدانند، نشان داد زنان در منزل کمتر از هر مکانی احساس نیاز به آرایش میکنند. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد 54% از تغییرات متغیر وابستة مصرفگرایی را متغیرهای بررسیشده در پژوهش توضیح میدهند. نتایج تحلیل مسیر نیز ضمن تأیید مدل فرضی اولیه نشان میدهد بیشترین اثر مستقیم بر مصرف لوازم آرایشی مربوط به متغیرهای رفتار رقابتی (به میزان 48/0) و فردگرایی (به میزان 66/0) است. همچنین، چون متغیر فردگرایی علاوه بر اثر مستقیم از طریق تأثیرگذاری بر رفتار رقابتی نیز بر مصرف لوازم آرایش اثر غیرمستقیم دارد، در مجموع بیشترین اثر کل را بر مصرفگرایی زنان نشان میدهد.
https://jisr.ut.ac.ir/article_50428_e7ef6c8f6b92bf0d9ac6cd7dfa7138f1.pdf
2013-06-22
247
266
10.22059/jisr.2013.50428
رفتار رقابتی
فردگرایی
لوازم آرایشی
مصرفگرایی زنان
موقعیت مصرف
خدیجه
سفیری
m_safiri@yahoo.com
1
استاد گروه علوم اجتماعی دانشکدة علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا
LEAD_AUTHOR
مهناز
قبادی
mahnazghobadi@gmail.com
2
کارشناسیارشد جامعهشناسی دانشگاه الزهرا
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیینی بر رابطة کاربران در فیسبوک و سرمایة اجتماعی پیوندبخش
این مقاله با استفاده از روشهای ترکیبی پیمایش و گروه کانون به مطالعة سرمایة اجتماعی کاربران فیسبوک در ایران پرداخته است. این مقاله سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که آیا سرمایة اجتماعی حاصل از روابط کاربران با حلقة آشنایان در فیسبوک در روابط اجتماعی افراد در فضای واقعی جامعة ایران نیز بازتاب دارد؟ قرار است در اینجا نظریههای فوکویاما، کلمن، پوتنامرا به شکل ترکیبی طرح شود و با دادههای تجربی کارایی این ترکیب را بسنجیم. سپس، با کاربرد روش استدلال قیاسی، فرضیة مفید بودن سرمایة اجتماعی حاصل از روابط کاربران فیسبوک با حلقة آشنایان برای جامعه را به آزمون بگذاریم. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامة آنلاین و آفلاین و حجم نمونه 2437 نفر بوده است. فیسبوک از لحاظ ساختاری امکان تشکیل شبکههای متداخل فوکویاما و بستگی کلمن را دارد. سازوکار تشکیل لایهها سبب میشود تشکیل پیوندهای ضعیف، تسهیلشده و دامنة روابط اجتماعی افراد گسترش یابد. در این مقاله سرمایة اجتماعی اگر روابط احساسی و قوی را تقویت کند از نوع پیوندمدار است و اگر روابط ضعیف را استحکام بخشد از نوع سرمایة اجتماعی پیوندبخش است. ادعای ما این است که با افزایش شدت استفادة کاربران از فیسبوک، سرمایة اجتماعی پیوندبخش نیز افزایش مییابد. نتایج پیمایشهای ما این ادعا را اثبات میکند؛ بدین معنا که فیسبوک به لحاظ ساختاری تشکیل و تقویت پیوندهای سست را تسهیل کرده است.
https://jisr.ut.ac.ir/article_50429_9343efa7758167d91c5a8353b3c2a8b9.pdf
2013-06-22
267
293
10.22059/jisr.2013.50429
آنلاین
سرمایة اجتماعی پیوندبخش
سرمایة اجتماعی پیوندمدار
فیسبوک
گروه کانون
حمید
عبداللهیان
habdolah@ut.ac.ir
1
استاد گروه ارتباطات، دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
محمدجواد
زاهدی
2
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشکدة علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه پیامنور
AUTHOR
مهین
شیخ انصاری
mahin.sh.ansari@gmail.com
3
دانشجوی دکترای جامعهشناسی، دانشگاه پیامنورتهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زنان و دختران دانشجو به آرایش چهره (مورد مطالعه: دانشگاههای شهر کرمان)
آرایش صورت فنی است که افراد بشر برای خوشمنظره کردن چهرة خویش از آن استفاده میکنند. در این زمینه زنان با استفادة گسترده و بیسابقه از تغییردهندهها و اصلاحکنندههای علمی و غیرعلمی گوی سبقت را از مردان ربودهاند. بررسی دلایل گرایش زنان به این نوع رفتار هدف اصلی این پژوهش است. بدین منظور 200 دانشجوی مجرد و متأهل در دانشگاههای شهید باهنر و آزاد شهر کرمان بر اساس نمونهگیری تصادفی طبقهبندیشده متناسب با حجم مطالعه شدند. پژوهش حاضر به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت و جهت بررسی ارتباط بین متغیرها و شدت و ضعف آنها از آزمونهای اسپیرمن، کندال c و d، و سامرز d استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد دختران و زنان دانشجو علل گرایش به آرایش چهرة خود را فقدان اعتماد به نفس، همرنگی با جماعت زنان، ترمیم آسیبهای صورت، اعتراض به سختگیریهای جامعه و خانواده، احساس برخوردار بودن از روحیة بهتر، واهمه از جذب شدن همسران خود به زنان و دختران زیباروی و آرایش کرده، پنهانکردن خستگیهای ناشی از کار زیاد روزانه و جزآن ارزیابی کردند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد پنج متغیر فقدان اعتماد به نفس، نیاز به تأیید دیگران، اعتقاد به زیبایی زنان به عنوان شرط انتخاب همسر برای مردان، تمایل به نشان دادن موقعیت طبقاتی بالاتر و اعتراض به سختگیریهای جامعه و خانواده به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین علل گرایش به لوازم آرایش داشتهاند وارد معادله شد و حدود 67 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرد.
https://jisr.ut.ac.ir/article_50430_902624dafe65b68274b6b7fcc7cdba15.pdf
2013-06-22
295
314
10.22059/jisr.2013.50430
زنان و دختران دانشجو
شهر کرمان
لوازم آرایشی
سوده
مقصودی
smaghsoodi@mail.uk.ac.ir
1
استادیار جامعهشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان
LEAD_AUTHOR
مژده
آرسته
m_araste@yahoo.com
2
دانشجوی کارشناسی علوم اجتماعی دانشگاه شهید باهنر کرمان
AUTHOR
سمیرا
تندولی
sm.tnd2010@yahoo.com
3
دانشجوی کارشناسیارشد جامعهشناسی دانشگاه شیراز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
آثار فناوریهای نوین بر شبکههای اجتماعی با تأکید بر نوجوانان
هدف از این مقاله بررسی آثار فناوری اطلاعات و ارتباطات بر ساختار شبکههای اجتماعی است. در این مقاله سه سؤال اصلی بررسی شده است. اول، ترکیب پیوندهای اجتماعی نوجوانان تا چه حد رو به ناهمگن شدن میرود، و این تغییر تا چه حد با عوامل اجتماعی و فناورانه ارتباط دارد؟ دوم، آیا این تغییر قدرت بر پیوندهای اجتماعی نوجوانان تأثیر دارد؟ سوم، اثر فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی (فناوری اطلاعات و ارتباطات) بر سرمایة اجتماعی چیست؟ به ویژه آیا فناوری اطلاعات و ارتباطات از پیوند دادن یا پل زدن بر سرمایة اجتماعی حمایت میکند؟ روش تحقیق این مقاله اسنادی و با مراجعه به پژوهشهای انجام شده در کشورهای مختلف جهان است. همچنین، در ادامه اثر تراکم شبکه و استفاده از اینترنت بر کیفیت روابط اجتماعی بین نوجوانان همعصر، و اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توانایی آنها در بازسازی شبکههای اجتماعی و الگوهای روابطشان بررسی شده است. نتیجهگیری آنکه با بزرگتر شدن اندازة شبکة کاربران اینترنت، مطالعات آینده باید با استفاده از مطالعات جامع دربارة فناوری اطلاعات و ارتباطات بررسی کنند که سرمایة اجتماعی با کیفیت روابط چه ارتباطی دارد، به ویژه، گرایشهای فعلی به فناوری و سواد جدید نسل شبکه چه اثری بر کیفیت روابط نوجوانان میگذارد.
https://jisr.ut.ac.ir/article_50431_b365c6cdc4627ec95e0af9f0d565df1f.pdf
2013-06-22
315
338
10.22059/jisr.2013.50431
اینترنت
شبکههای اجتماعی
شکاف دیجینال
فناوری اطلاعات و ارتباطات
نوجوانان
اسماعیل
سعدی پور
ebiabangard@yahoo.com
1
دکتری روانشناسی و دانشیار دانشگاه علامة طباطبایی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
چکیده های انگلیسی
https://jisr.ut.ac.ir/article_50982_eb56d3368261dd27e5da4af8e02a7646.pdf
2013-06-22
1
7