ORIGINAL_ARTICLE
صفحات آغازین
https://jisr.ut.ac.ir/article_85829_0c8c85377eaf8aab6c2238294e731cc0.pdf
2022-02-06
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی هویت جوا ن ایرانی با تاکید بر نقش منابع هویت ساز در جامعه شبکه ای (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه تهران)
در دوران کنونی از یک سو شیوه های هویت یابی سنتی که بیشتر حالتی منفعلانه و مبتنی بر عوامل انتسابی مثل خانواده، قومیت و دین هستند؛ در حال تضعیف شدن هستند و از سوی دیگر، سایر موارد تأثیرگذار بر هویت به دلیل مواجهه جوانان با تحولات و اقتضائات جامعۀ شبکهای و گستردگی تأثیرات تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و به تبع آن، رویارویی آنان با تکثر فرهنگی؛ در حال قوت گرفتن هستند و نقش محوری در برساخت هویت جوانان امروز ایفا می کنند. تحقیق حاضر با تکیه بر فضای مفهومی رویکرد کاستلز پیرامون جامعۀ شبکه ای، به مطالعۀ مختصات هویتی جوان ایرانی با جامعۀ هدف دانشجویان 18 تا 28 ساله دانشگاه تهران انجام شده است. داده های تحقیق با تکنیک مصاحبه عمیق جمع آوری و به وسیله روش تحلیل تماتیک در طول فرایند مصاحبه تحلیل شدند که در نهایت شبکه مضامین هویت جوان ایرانی مبتنی بر سه مقولۀ اصلی سیالیت، بازاندیشی و فردگرایی خودمدار، حاصل آمد. با توجه به یافته های تحقیق، جوانان نقش منابع هویت ساز دین و قومیت را مورد بازاندیشی قرارداده اند. در این بازتعریف و تغییر نوع نگاه، ما شاهد کاهش تأثیر دین و قومیت بر معنایابی و هویت سازی جوان امروزی هستیم. در مقابل احساس تعلق به ایران و تمدن ایرانی کماکان با قوت بیشتری در فرایند هویت یابی جوانان نقش دارد.
https://jisr.ut.ac.ir/article_83786_42dc485468d8e0f0fb7a991664260a22.pdf
2021-12-22
975
998
10.22059/jisr.2021.293352.972
هویت
جوانان
دین
قومیت
تمدن ایرانی
جامعۀ شبکه ای
سیدضیاء
هاشمی
zhashemi@ut.ac.ir
1
دانشیار، گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
AUTHOR
مرجان
نصیبی
nassibi88m@yahoo.com
2
دانشجوی دکترای جامعه شناسی پردیس البرز دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
جدال با بیقدرتی در تجربه بیماری: روایتپژوهی مصرفکنندگان طب مکمل و جایگزین
اقبال مصرفکنندگان خدمات سلامت به انواع طبهای مکمل و جایگزین موجب تغییراتی شگرف در تجربۀ بیماری و پیوستهای اجتماعی ـ اقتصادی آن شدهاست. رفتارهای بازاندیشانهای که با بهنجارترشدن طب بدیل، مشاهده میشود؛ در ایران کمتر موضوع پژوهشهای اجتماعی قرار گرفتهاست. پژوهش حاضر با بهکارگیری روش روایتپژوهی، روند این رفتارها را در بازگویی تجربۀ بیماران، مطالعه میکند. بدینمنظور، بیستونه مصاحبۀ روایی با بیمارانی که تجربۀ مفصلی در این زمینه داشتهاند انجام و پس از بازنویسی بهصورت روایتهای خطی منسجم، با روش تحلیلتماتیک کدگذاری شدند. بنا به یافتهها، «احساس بیقدرتی» یکی از مضامین پرطنین در تجربۀ بیماری است که در سه مقولۀ «بیقدرتی نهادی»، «بیقدرتی در روایت بیماری» و «بیقدرتی در فرآیند تجویز» بازنمایی میشود. بخشی از این احساس، بازنمودی ناگزیر از بیقدرتی پزشکان به واسطۀ تزلزل جایگاه علم است. نتایج نشان میدهد که اعمال اقتدار ناهمگن نهادهای بالادستی حوزۀ سلامت، بدون در نظرگرفتن فهم بیماران از فرآیند درمان، زمینهساز ناکامی سیاستگذاریهای سلامت در قبال طبهای غیررایج شدهاست. مدیریت این میدان به نفع سلامت حداکثری، تنها از مسیر بهرسمیتشناختن نیاز بیماران بهداشتن رابطهای متوازن با کادر درمان و اهتمام به توجیه بیمار نسبت به عوارض داروهای تجویزشده میسر است.
https://jisr.ut.ac.ir/article_83783_e60a79832082f584bc927432e0f71231.pdf
2021-12-22
999
1028
10.22059/jisr.2021.317754.1173
بی قدرتی
طب مکمل و جایگزین
بازاندیشی
مخاطرات سلامت
روایت پژوهی
زهرا
شهرزاد
zahra.shahrzad@gmail.com
1
دانشجوی دکتری بررسی مسائل اجتماعی ایران، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهراء (س)
LEAD_AUTHOR
سوسن
باستانی
bastani_susan@yahoo.com
2
استاد گروه علوم اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهراء (س)
AUTHOR
ابوعلی
ودادهیر
vedadha@ut.ac.ir
3
دانشیار گروه انسان شناسی و مطالعات سلامت دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و عضو هیات علمی قطب علمی جامعه شناسی سلامت دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعه فرایند هویتیابی زنان در شبکههای اجتماعی (مورد مطالعه: زنان کاربر اینستاگرام)
ظهور شبکه های اجتماعی، بهویژه اینستاگرام با ماهیت تصویری در فضای غیررسمی و جذاب برای زنان، نقش قابل توجهی در ساخت هویت شخصی آنها ایجاد کرده است. ازاینرو، زنان در تلاشاند با فعالیت در این شبکه، هویت و تصویری متمایز و جدید از خود به نمایش بگذارند و آنان بدین طریق در گروههای مختلف احساس تعلق و نقشآفرینی می کنند. تحقیق حاضر با پشتوانه ادبیات مفهومی و نظری موجود در حوزه هویت، با فن مصاحبه نیمه ساختاریافته به گردآوری داده ها پرداخته و با رویکرد کیفی و بهرهگیری از روش زمینه ای اشتراوس و کوربین داده ها را تحلیل کرده است. 30 کاربر فعال اینستاگرامی (زن) با روش نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند انتخاب و به شیوه حضوری و آنلاین مورد مصاحبه قرارگرفتهاند. یافته های بهدستآمده، بیانگر 4 مقوله اصلی شامل «انتخاب نمایش خود در زیست جهانی زنانه»؛ «اینستاگرام، ساحت تعامل با مخاطب تأثیرگذار»؛ «بازسازی معنا و هویتیابی فرایندی» و «بازسازی تعاملات حوزه زندگی خصوصی»، است. مقوله هستهای در این بررسی «هویت نوظهور تلفیقی و فرا مدرن» است که سایر مقولات را درمیگیرد. همچنین در مقوله هویت یابی فرایندی، سه نوع تیپ هویتی پیشین، هویت در مواجهه و هویت پسین با اقتباس از رویکرد نظری شکلگرفته است. مؤلفهی تیپها، پیشینی محصول چارچوبهای مشخصی چون تحصیل و اشتغال مرسوم در جامعه بوده درحالیکه مؤلفۀ هویت، در مواجهه ابراز خود دلبخواه نمایشی و هویت پسین، سیالیت و تلفیق است. نتایج نشان میدهد که در اینستاگرام بهواسطه شکل کارکردی و ساختاری آن و تغییر نوع و موضوع علقه های اجتماعی، زنان ایرانی با بازنمایی خودی خلقشده و فرامدرن در قالب تلفیقی از نقشهای زنانۀ سنتی ـ مدرن، هویتی خودانتخابی را تعریف کردهاند که نه افسارگسیخته و آزاد و نه دستوپابستۀ محدودیت های دنیای واقعی و از پیش تعیینشده است.
https://jisr.ut.ac.ir/article_83781_a8fe0bb0b65a527670729518963e54ee.pdf
2021-12-22
1029
1059
10.22059/jisr.2021.321681.1200
هویتیابی
اینستاگرام
زنان کاربر
هویت تلفیقی
فرامدرن
شهلا
باقری میاب
sbagheri@khu.ac.ir
1
دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی
LEAD_AUTHOR
مرجان
ربیعی
marjanrabiee62@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری بررسی مسائل اجتماعی ایران دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
الهام
اکبری
eakbari@modares.ac.ir
3
استادیار دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
عاصمه
قاسمی
asemeh.ghasemi@srbiau.ac.ir
4
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
آسیبشناسی انجمنهای علمی دانشجویی از منظر رویکرد کارکردگرایانه (انجمنهای علمی دانشگاه فردوسی مشهد)
فعالیتهای انجمن علمی در فضای دانشگاهی بهعنوان پدیدهای چندسطحی در قالب کنشهای فردی تا تعاملات در ساختارهای سازمانی و نیز ساختار سازمانی مستقل از افراد، از ادبیات نظری گستردهای برخوردار است. آنچه حائز اهمیت است، بحث از عملکرد و نتایج آن است؛ عملکردهایی و خود ناشی از کنشها و پیوندهای جمعی مشارکت محور افراد است که به کارکردهای مثبت و منفی متعددی منجر میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکردها و کژکارکردهای انجمنهای علمی-دانشجویی، درصدد احصای مزایا و آسیبهای حضور دانشجویان در انجمنهای علمی دانشگاه فردوسی مشهد است. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و به لحاظ رویکرد، کیفی است. روش تحلیل و تفسیر یافتهها تحلیل مضمون و شیوۀ تحلیل، توصیفی-تبیینی است. بهمنظور واکاوی دقیق عملکرد و شرایط انجمنهای علمی دانشگاه و استخراج قوتها و ضعفهای آنها، مصاحبههایی عمیق با مدیر فرهنگی، دانشجویان انجمنهای علمی و کارشناس اداری انجمن علمی دانشگاه فردوسی مشهد (24 مصاحبه) صورت گرفت. در تفسیر مصاحبه با متخصصان، هدف عمدتاً تحلیل و مقایسۀ محتویات دانش متخصصان است. کدگذاری به روش دستی و با جدولسازی انجام شد. بهطورکلی 290 کد از متون مصاحبه استخراج شدند که 129 کد مربوط به کارکردهای مثبت (مزایا و نقاط قوت) انجمن علمی و 161 کد به کژکارکردهای (مسائل و مشکلات) انجمن علمی اختصاص دارد. یافتههای این تحقیق در سه بخش مزایا، مسائل و راهکارهای حل مسائل انجمن علمی، بهتفکیک مورد بحث و بررسی واقع شدهاند. این یافتهها نشان داد همواره کسب منزلت و شأن از جمله مهمترین امتیازهای اجتماعی است که برانگیزانندۀ کنش فردی و جمعی است؛ بهگونهای که زمینۀ مشارکت و فعالیت داوطلبانۀ دانشجو را فراهم میکند. وجود مسائل زیاد انجمن علمی، نشئتگرفته از ارتباطات ضعیف، نظارت ساختاری پایین، مدیریت ضعیف مسئولان، ابهامات قانونی و منفعتطلبی شخصی اعضا است که بهعلت بیتوجهی به پیدایش آسیبهای جدی منجر شدهاند. با بررسی تاریخچۀ فعالیت در انجمنها، نوع فعالیت دانشجویان از دغدغههای اجتماعی ـ فرهنگی به دغدغههای فردی تغییر ماهیت داده است؛ بهگونهای که اولویتهای اساسی دانشجویان بیشتر ارزیابی فایدۀ کار در یک تشکل دانشجویی، فارغ از اهداف و برنامههای کلی و ساختاری آن است. راهحلهای ارائهشده، عموماً در جهت حل مسائل سازمان و آییننامه بیان شدهاند. با توجه به نوع و سطح تعامل و روابط درون و برونسازمانی، در پژوهش حاضر به مواردی از قبیل ایجاد تعامل بین مدیر فرهنگی، معاون آموزش دانشکده و دانشجویان، استفاده از فضای مجازی در تبلیغات و اطلاعرسانیها، ایجاد کانال ارتباطی برای انتقال تجارب گروههای قبلی و... اشاره شده است. دغدغۀ اساسی بسیاری از مصاحبهشوندگان مسائل مالی است. راهکار حل این مسئله، گرایش به خودکفایی مالی از طریق تهیۀ اسپانسر مالی، برگزاری برنامههای درون و بروندانشگاهی، تهیۀ قرارداد مالی با دانشگاه و فروش دستاوردهای علمی ـ پژوهشی است.
https://jisr.ut.ac.ir/article_83787_bd9cab1c5a480b46c56748f72b2bca91.pdf
2021-12-22
1061
1091
10.22059/jisr.2021.307529.1097
آسیبشناسی
انجمنهای علمی دانشجویی
فعالیت داوطلبانه
کارکرد مثبت
کژکارکرد
روح الله
اسلامی شعبجره
eslami.r@um.ac.ir
1
استادیار گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
رحمان
سلیمانپور
solemanpour.m@gmail.com
2
کارشناس ارشد علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد
LEAD_AUTHOR
ملیحه
تابعی
mt.tabei@gmail.com
3
کارشناس ارشد علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعه جامعه شناختی رابطۀ توسعه و جرم در استان همدان
توسعه فرایندی است که موجب تسلط انسان بر طبیعت و محیط پیرامون میشود و سبک زندگی، روابط اجتماعی، شرایط متفاوت عاطفی و نگرشهای جدیدی ایجاد میکند. علاوه بر آن، در کشورهای درحالتوسعه مانند ایران مشکلاتی نظیر افزایش جرم را بههمراه دارد که نتیجۀ تقابل نوگرایی و پایبندی به سنتها و رسوم گذشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ بین توسعه و جرم در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در استان همدان به روش تحلیل ثانویه انجام شده است. سطوح مختلف توسعه و جرم، با بهرهگیری از تکنیک تاپسیس و نرمافزار GIS تعیین شد که طبق یافتهها شهرستانهای همدان، ملایر و بهار دارای بالاترین سطوح توسعه و شهرستانهای رزن، اسدآباد و فامنین دارای پایینترین سطوح توسعه بودهاند. از لحاظ جرم نیز بهترتیب، شهرستانهای همدان، ملایر و تویسرکان جرمخیزترین و شهرستانهای فامنین، رزن و کبودرآهنگ دارای کمترین میزان جرائم در بین شهرستانهای استان همدان هستند. یافتهها نشان داد بین توسعه (اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) و جرم (اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) ارتباط مستقیم معناداری وجود دارد.
https://jisr.ut.ac.ir/article_83788_375ae97519d70c649ea6b24f5db8d11b.pdf
2021-12-22
1093
1121
10.22059/jisr.2021.305535.1086
توسعه
سطح توسعه یافتگی
جرم اقتصادی
جرم اجتماعی
جرم فرهنگی
همدان
سعید
گودرزی
sgoodarzi1355@yahoo.com
1
استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه پیام نور
LEAD_AUTHOR
نیره
جاویدانی
n.javidani@gmail.com
2
استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه پیام نور
AUTHOR
عباس
سوری
a.soori135500@gmail.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی دانشگاه پیام نور مرکز همدان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تعیینکنندههای اقتصادی ـ اجتماعی قصد و رفتار فرزندآوری در مردان شهر تهران
فرزندآوری فرایندی زوجی است، اما به نقش مردان در ادبیات و تحقیقات باروری بهندرت توجه شده است. هدف این مقاله بررسی تعداد فرزندان قصدشده و زندهبهدنیاآمده و شناسایی تعیینکنندههای اقتصادی-اجتماعی آنها در مردان متأهل شهر تهران بوده است. دادهها برگرفته از پیمایش سبک زندگی متأهلان و ۶۱۹ مرد متأهل که زنان ایشان در سنین باروری بوده، تجزیه و تحلیل شدهاند. براساس نتایج میانگین تعداد فرزندان قصدشده ۸۹/۱ و میانگین تعداد فرزندان زندهبهدنیاآمده ۳۷/۱ بوده است. ۱/۲۵ درصد فرزندی ندارند و ۳/۴۷ درصد دو فرزند زنده بهدنیاآمده و بیشتر دارند؛ درحالیکه فقط ۸/۳ درصد قصد دارند بدون فرزند باشند و ۶/۷۰ درصد قصد دارند، دو فرزند و بیشتر داشته باشند. ویژگیهای اقتصادی ـ اجتماعی مردان با قصد و رفتار باروری رابطۀ منفی دارد و این یافته منطبق با الگوی باروری مردان در کشورهای درحالتوسعه بوده است. با توجه به رابطۀ مثبت میان پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی مردان با تعداد فرزندان قصدشده و زندهبهدنیاآمده در کشورهای توسعهیافته و رابطۀ منفی در مطالعۀ حاضر، اجرای بستههای سیاستی با ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی که در آن اقشار مختلف با دیدگاهها و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی متفاوت و متنوع لحاظ شده باشند، ضروری به نظر میرسد و در راستای افزایش فرزندآوری کارآمد خواهد بود.
https://jisr.ut.ac.ir/article_83782_a5f594e5d5d3376c121dc2fbf5b20277.pdf
2021-12-22
1123
1147
10.22059/jisr.2021.323694.1209
فرزندان قصد شده
فرزندان زنده به دنیا آمده
باروری
تعیین کنندههای اقتصادی اجتماعی
توزیع گود
فاطمه
مدیری
fateme.modiri@gmail.com
1
دانشیار جامعه شناسی، گروه مطالعات خانواده، موسسه ملی تحقیقات جمعیت کشور
LEAD_AUTHOR
فاطمه
تنها
f.tanhaa@gmail.com
2
دانشجوی دکتری جمعیت شناسی، گروه جمعیت شناسی دانشگاه تهران
AUTHOR
نرجس
گیلانی
fateme.modiri@psri.ac
3
دانشجوی دکتری آمار ریاضی، دانشگاه شهید باهنر کرمان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
واکاوی مبانی هستیشناختی پژوهشهای جامعهشناختی در ایران
پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد پارادایمی، جهتگیری هستیشناختی پژوهشهای جامعهشناسان ایرانی را براساس فرایند منطقی تولید علم در علم اثباتی و علم تفسیری و علم انتقادی از هم متمایز و براساس آن، دستگاه مفهومی جامعهشناسان منتخب را توصیف کرده است. یافتههای پژوهش، متکی بر مبانی منطقی تحقیقات کیفی و براساس رویکرد تفسیری و استراتژی استفهامی و با روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار از طریق نمونهگیری هدفمند چندگانه، با خوانش رتوریک متن مصاحبههای انجام شده و نیز 55 اثر علمی شش نفر از مشارکتکنندگان تحقیق، بهدست آمده است. بر این اساس، در هستیشناسی پژوهشهای فیاض و محدثی و قانعیراد، ادبیات پارادایمی علم تفسیری غالب و در هستیشناسی پژوهشهای آزادارمکی و رفیعپور و چلبی، ادبیات پارادایمی علم اثباتی حاکم است. بهرغم این نمیتوان رتوریک گفتمانی واحدی را در همۀ پژوهشهای اندیشمندان موردنظر تصدیق کرد، بلکه میتوان در مواردی ترکیبی از رویکردهای پارادایمی را در فعالیتهای علمی آنها معرفی کرد.
https://jisr.ut.ac.ir/article_83785_b42459ebeb4e9ae85bec46c2511a4640.pdf
2021-12-22
1149
1179
10.22059/jisr.2021.308636.1107
پارادایم
تحلیل محتوای کیفی
جامعهشناسی
معرفت علمی
هستیشناسی
حمید
حیدری
h_heidary62@yahoo.com
1
دکتری جامعهشناسی دانشگاه شیراز
LEAD_AUTHOR
محمد تقی
ایمان
iman@shirazu.ac.ir
2
استاد گروه جامعهشناسی، دانشگاه شیراز
AUTHOR
حبیب
احمدی
hamadi@shirazu.ac.ir
3
استاد گروه جامعهشناسی، دانشگاه شیراز
AUTHOR
اسفندیار
غفاری نسب
ghafari.na@gmail.com
4
دانشیار گروه جامعهشناسی، دانشگاه شیراز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی بسترهای گرایش به اعتیاد در استان لرستان (با تأکید بر رویکرد سنخشناسی کیفی)
پژوهش حاضر با هدف کشف بسترهای گرایش به اعتیاد در استان لرستان به روش تحلیل تماتیک انجام گرفته است. جامعۀ مورد مطالعه، معتادان و خانوادههای آنها هستند که از میان آنها به روش نمونهگیری هدفمند، 64 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری دادهها، مصاحبۀ عمیق است و متن مصاحبهها بهوسیلۀ نرمافزار NVivo8 کدگذاری شده است. یافتههای تحقیق نشان داد افراد در اثر دو گروه مکانیسم به اعتیاد گرایش یافتهاند: 1. مکانیسمهای سوقدهنده (متغیرهای زمینهای فردی، متغیرهای زمینهای خانوادۀ پدری، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، وجود الگوی آلوده، درد جسمی و روحی، ناکامی عشقی، تحصیلی، شغلی و مالی، ناآگاهی و ضعف جامعهپذیری، ضعف پیوند والدین ـ فرزندان، جدایی شامل غربت، طلاق خود/والدین و مرگ عزیزان، نداشتن پایبندی به هنجارها، ناکارآمدی قوانین حقوقی) و 2. مکانیسمهای جذبکننده (دسترسی به مواد مخدر، کامیابی جسمی، جنسی و روحی، کنجکاوی، سرگرمی و خوداثباتی). نتیجۀ تحقیق بیانگر آن است که بهمنظور پیشگیری از اعتیاد باید بهموازات تضعیف و حذف مکانیسمهای سوقدهنده، به تقویت و تأمین مکانیسمهای جذبکننده در حیطۀ جاذبههای سالم پرداخت.
https://jisr.ut.ac.ir/article_83784_917e7d234eacf70ae935854a619beeda.pdf
2021-12-22
1149
1179
10.22059/jisr.2021.315217.1159
اعتیاد
لرستان
سنخشناسی کیفی
تحلیل تماتیک
مکانیزمهای سوقدهنده و جذب-کننده
محمدرضا
حسینی
mrho_59@yahoo.com
1
استادیار گروه جامعهشناسی، دانشگاه آیتالله بروجردی (ره)، بروجرد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تسهیلکنندهها و پیامدهای زندگی شبکهای جوانان: ارائۀ یک نظریۀ زمینهای
پژوهش حاضر به مطالعۀ زمینهها و پیامدهای شکلگیری زندگی شبکهای در بین جوانان شهر یزد میپردازد. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای و با نمونهگیری نظری و هدفمند، 20 نفر از جوانان شهر یزد انتخاب شدند و با آنها مصاحبههای عمیقی صورت گرفت. فرایند نمونهگیری نظری تا مرحلۀ اشباع دادهها ادامه یافت. دادههای گردآوریشده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، تحلیل و در قالب خط داستان (شامل 17 مقولۀ اصلی و یک مقولۀ هسته)، مدل پارادایمی و طرحوارۀ نظری ارائه شدند. نتایج نشان داد زندگی شبکهای جوانان مشارکتکننده، بهطور عمده بهدنبال عواملی نظیر ارتباطات و سرگرمیمحوری، فعالیتهای شبکهای، وابستگی شغلی/درسی به فضای مجازی، وابستگی (عمدتاً روانی) به فضای مجازی و همزمان با تأثیرپذیری از مجموعهای از عوامل زمینهای و مداخلهگر برساخته میشود. جوانان در برابر زندگی شبکهای برساختۀ خود، راهبردهای متفاوتی برمیگزینند. راهبردهای انسداد حساب، فرار از دشوارهای فیلترینگ و نمایش هویت واقعی از جملۀ این راهبردها است که در بین کاربران جوان فعال شده و در کنار آن، زندگی شبکهای پیامدهایی مانند فروریختگی مناسبات قدرت خانواده، گسست روابط و تعلقات خانوادگی و سیالیتۀ ارزشها، رفتارها و نگرشها را بههمراه داشته است. این فرایند در قالب نظریهای بسترمند ارائه شد که در آن برهمکنش برساختدهندگان زندگی شبکهای و جریانهای بازاندیشانه نشان داده شده است.
https://jisr.ut.ac.ir/article_83789_627ee5f8b1198b8e3250ad04fd7a35be.pdf
2021-12-22
1205
1235
10.22059/jisr.2021.298430.1035
جوانان
زندگی شبکهای
فضای مجازی
نظریۀ زمینهای
یزد
فاطمه
سلمان روغنی
f.salman57@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری مدیریت رسانه،دانشگاه آزاد اسلامی یزد
AUTHOR
سیدعلیرضا
افشانی
afshanialireza@yazd.ac.ir
2
استاد گروه جامعهشناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه یزد
LEAD_AUTHOR
حسین
اسلامی
h.eslami@iau.ac.ir
3
استادیار مدیریت رسانه، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد
AUTHOR
علی
روحانی
aliruhani@yazd.ac.ir
4
دانشیار گروه جامعهشناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه یزد
AUTHOR
شهناز
نایب زاده
snayebzadeh@iauyazd.ac.ir
5
دانشیار مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
جامعه شناسی تاریخی و ارزیابی انتقادی خوانش سکولاریستی از اخباریان
مجموعه پژوهشهای اخباریشناسی اعم از مخالف و موافق، این نکته را مفروض گرفتهاند که آموزههای بنیادین مکتب اخباری دال بر آن است که اخباریان با نقشآفرینی سیاسی ـ اجتماعی عالمان دین مخالف بودهاند. از نظر مخالفان، نبود نظریۀ سیاسی در این مکتب، علمای اخباری را از ایفای نقش سیاسی-اجتماعی در برهههای مهم تاریخی باز داشت. در نقطۀ مقابل موافقان، رویگردانی علمای اخباری از ایفای نقش سیاسی در جامعه را مثبت ارزیابی میکنند و با ترسیم چهرهای غیرسیاسی از آنها نقش تاریخیشان را تلاشی برای حفظ سامان اجتماعی و مبارزه با قدرت همهجاگیر مجتهدان میدانند. به هر حال از این نظر که اخباریان هیچ نقش سیاسی برای عالم دینی درنظر نمیگرفتهاند، تفاوتی میان دو گروه بهظاهر متعارض وجود ندارد. این درک از نظریۀ اخباری را میتوان خوانش سکولاریستی از اخباریان نامید. در این مقاله به روش تحلیل متنی و با هدف بررسی و سنجش فهم سکولاریستی از نظریۀ اخباری، پس از مرور مختصر آرای برخی از مشهورترین پژوهشگران حوزۀ شیعهشناسی، دو تحقیق دانشگاهی نقد و ارزیابی میشود که به فاصلۀ ده سال از یکدیگر و در دو رشتۀ متفاوت تألیف و در دو دانشگاه مختلف دفاع شدهاند. سیدمحسن آلغفور (1379) و روحالله اسلامی (1389) بهرغم تفاوتهای روشی و نظری، هردو در این فرض و نتیجهگیری شریکاند که دلالت آموزههای مکتب اخباری بر این است که عالم دینی نمیتواند و نباید نقش سیاسی برعهده بگیرد. مقالۀ حاضر، بهخصوص با ارجاع به آثار استرآبادی، به این یافته میرسد که ادلۀ این پژوهشگران بههیچوجه وافی به مقصود نیست و نمیتواند چنین برداشتی از آموزههای مکتب اخباری را تأیید کند. نتیجهگیری نهایی بیانگر آن است که علمای اخباری نه بیشتر و نه کمتر از دیگر علمای امامیه قائل به نقشآفرینی سیاسی ـ اجتماعی فقها بودهاند.
https://jisr.ut.ac.ir/article_83780_3cfd5c212abe4e36e52f8977c22902c5.pdf
2021-12-22
1237
1260
10.22059/jisr.2021.305945.1090
اخباریگری
اصولیگری
سیاست مدنی
محمدامین استرآبادی
مشروطه
ولایت فقیه
مهدی
حسین زاده یزدی
mahdi.hosn@gmail.com
1
استادیار گروه علوم اجتماعی اسلامی دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران
AUTHOR
کوشا
وطن خواه
kooshavatankhah@gmail.com
2
دانشآموختۀ دکتری رشتۀ دانش اجتماعی مسلمین، دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR